اعلاباف

در این میان برخی از صنایع که اصطلاحا ادواری یا cyclical خوانده می‌شوند و سطح درآمد بنگاه‌های فعال در این بخش‌ها به واسطه ماهیت کالا یا خدمات ارائه‌شده به بازار نظیر سطح بالای کشش درآمدی تقاضا، وابستگی بالایی را با چرخه‌های تجاری و نوسانات اقتصادی دارد، آسیب بیشتری دیده و سهامداران این شرکت‌ها با زیان سرمایه بیشتری مواجه شده‌اند. در وضعیت فعلی توجه ویژه به صنایع تدافعی و ادواری معکوس در کنار ارزیابی پتانسیل‌های ویژه برخی شرکت‌ها و صنایع می‌تواند منجر به ایجاد آلفا و بازده مازاد برای سرمایه‌گذاران شود و در نهایت باعث outperform کردن متوسط بازار و شاخص کل شود.

 هر چند با رشد پیوسته سطح نرخ بازده بدون ریسک و افزایش جذابیت پرتفوی مینیموم واریانس عملا نسبت‌های بازده تعدیل‌شده بر اساس ریسک کلیت بازار نظیر نسبت ‌ترینر و سورتینو با افت قابل توجه مواجه شده است و در غیاب محرک قوی برای بازار (انتظارات تورمی) سرمایه‌گذاران در اکثر مواقع قادر به دریافت پاداش مناسب در قبال ریسک پذیرفته‌شده نیستند که از جذابیت بازار کاسته است.

 عملکرد نامطلوب سازمان

برخی موارد داخلی و غیر سیستماتیک بازار نظیر پذیره‌نویسی‌های پی‌درپی و اقدام به تامین مالی از بازار سرمایه با وجود اینکه کارکرد و ماهیت اصلی این بازار است در شرایط کمبود نقدینگی و رکود فعلی به تشدید و طولانی‌تر شدن اوضاع نابسامان بازار در کنار عوامل کلان دامن زده است که حداقل در این مورد تصمیمات به نظر نادرست سازمان بورس به وضوح مشاهده می‌شود؛ به‌طوری‌که فقط طی هفته گذشته هزاران میلیارد تومان پذیره‌نویسی، عرضه اولیه به صندوق‌ها و capital raise برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری و همچنین شرکت‌های پروژه‌محور انجام گرفته است که با مقایسه این اعداد با متوسط ارزش معاملات خرد روزانه که کمی بیشتر از ۴ هزار میلیارد تومان بوده و برخی روز‌ها حتی از این سطح هم پایین‌تر قرار می‌گیرد به نظر تا حد زیادی فراتر از ظرفیت فعلی تامین مالی بازار است. به‌طور کلی در بازار‌های توسعه یافته معمولا تعداد عرضه‌های عمومی انجام گرفته رابطه مستقیمی با شرایط رونق و رکود بازار دارد، اما در بورس تهران متاسفانه این موضوع تاحدودی برعکس شده است که یکی از موارد مورد انتقاد عملکرد سازمان بورس است.

 سهام پر پتانسیل

با وجود کسادی بازار، همچنان در برخی بخش‌ها پتانسیل‌های خوبی قابل شناسایی است، به‌طور مثال بسیاری از شرکت‌های DPSمحور در مقیاس سالانه با وجود رکود اقتصادی در سطح جهان و کشور قادر به ایجاد بازده نقدی مناسب و فراتر از گواهی سپرده بانکی بلندمدت هستند و نسبت P/ D فوروارد پایینی ارائه می‌دهند. ضمن اینکه با وجود کاهش نرخ تورم، همچنان تورم افسارگسیخته در کشور برقرار بوده و نرخ بهره واقعی در بازه منفی است، بنابراین اثر سپر تورمی سهام همچنان برقرار است و در بلندمدت بهترین گزینه سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.  صنعت لاستیک در شرایط فعلی با وجود اینکه می‌تواند آسیب نسبی از رکود اقتصادی ببیند (کشش درآمدی تقاضای بالای یک) در صورت عبور از نظام قیمت‌گذاری دستوری و رفع مشکلات مربوطه نظیر موضوع صف‌های طولانی تخصیص ارز ۲۸۵۰۰ تومانی و مسائل تامین مواد اولیه داخلی و وارداتی می‌تواند با بهبود حاشیه سود و درآمد از صنایع پربازده در میان‌مدت باشد و با توجه به وجود طرح‌های توسعه جذاب و افزایش ظرفیت تولیدی در بلندمدت نیز ROI فراتر از بازار و بازده واقعی را نصیب سرمایه‌گذاران کند.

در صنعت بانکداری نیز با افق زمانی پایان سال برای آن دسته از بانک‌هایی که بهبود خوبی در تراز عملیاتی‌شان حاصل شده، نسبت کفایت سرمایه خوبی دارند، قادر به افزایش سهم از بازار بوده (رشد نسبت سپرده به نقدینگی کشور و افزایش سهم از تسهیلات اعطایی) و افزایش سهم بانک از درآمد‌های مشاع و رشد درآمد کارمزد داشته، پتانسیل شناسایی سود از محل واگذاری دارایی‌های مازاد را داشته و همچنین الزامات ترازنامه‌ای نظیر نرخ رشد ماهانه را برای جلوگیری از افزایش ضریب سپرده قانونی رعایت کرده‌اند، می‌توان انتظار تحقق بازدهی جذاب را داشت.

در صنعت فولاد نیز با در نظر گرفتن انتشار داده‌های اقتصادی امیدوارکننده و انبساطی از چین و اعمال عوارض صادراتی توسط کشور‌های تولید‌کننده فولاد می‌توان انتظار داشت نرخ شمش صادراتی ایران با افزایش مواجه شود و این موضوع یک پتانسیل برای آن دسته از شرکت‌ها که صادرات سهم خوبی از بازارشان دارد، محسوب شود. در کنار مثال‌های اشاره‌شده فوق از صنایع جذاب گزینه‌های متعدد دیگری نیز نظیر شرکت‌های دارویی، صنایع کوچک‌تر مثل صنعت کانه‌های غیرفلزی، صنعت زراعت و غذایی و... دیده می‌شود که سرمایه‌گذاران باید مطالعه و بررسی دقیق برای ایجاد تمایز در بازدهی داشته باشند.