آمارها دروغ نمیگویند
در همین رابطه یک کاربر نوشت: «در روزی که مسمومیت دانشآموزان به دبستانها رسید، بورس هم قرمز بود.» اما ناخوشیهای بورس سهامداران به اینجا ختم نمیشود. برخی از آنها دلیل رشد بازار در ۱۰ روز گذشته را رونق «نوسانگیری» خواندند و معتقد بودند دولت نقش پررنگی در سبزپوشی بورس طی مدت یادشده بازی کرده است. گرچه برخی تحلیلگران توقف رشد بازار را اصلاحی گذرا عنوان میکنند، اما سهامداران به دلیل روزهای رخوتانگیز طولانی و روند فرسایشی این بازار، هیچگونه ریزش و اصلاحی را در حال حاضر برنمیتابند. به همین دلیل روز گذشته سهامداران در فضای مجازی به این موضوع بهکرات پرداختند. گروهی از آنان از اثرپذیری شدید بورس نسبت به برخی متغیرها گلایه میکردند و نوشتند مسیر بورس همچنان با نااطمینانی دنبال میشود.
عدهای دیگر نیز با اشاره به روند سنتی بازار در اسفند، فراز و فرود بورس را قابل پیشبینی میدانستند؛ با این حال جاماندگی این بازار از انتظارات تورمی، شرایطی را سبب شده تا سهامداران توانایی چندانی برای اصلاح مکرر نداشته باشند. در روزهای گذشته بسیاری از سهامداران رشد شارپی بورس در هفته اول اسفند را مشابه وضعیت ۹۹ برداشت کردند. عدهای دیگر از سهامداران نیز در تماس با «دنیای اقتصاد» در خصوص پایداری روند صعودی اخیر از تردیدهایشان گفتند. در فضای مجازی نیز این مباحث بسیار داغ بود. یک کاربر وضعیت این روزهای بازار را به روزهای قبل از مرداد ۹۹ تشبیه کرد و نوشت: «آخر مگر میشود یک عده از مردم اموالشان را بفروشند، پول خود را وارد بورس کنند و در نهایت با جیب خالی از بازار فرار کنند؛ آن هم در شرایطی که برخی از مسوولان کشور ورود به بازار سهام و کسب سود را تضمینشده میدانستند.»
برخی دیگر نیز خطاب به تیم اقتصادی دولت در مورد وضعیت بازارها و انتظارات تورمی نوشتند: «مگر قرار نبود مشکل بورس را حل کنید. برنامه چندهزارصفحهای اقتصادی که از آن دم میزنید کجاست؟ دفتر اقتصادیتان به صفحه چند رسیده است؟ اصلا دفتری وجود دارد؟» بخش دیگری از سهامداران نیز ضمن اشاره به خبر سهام ۲میلیونتومانی به متولدان ۱۴۰۲، این خبر را به باد شوخی و انتقاد گرفتند و خبر فوق را طنز اسفندماه خواندند. اما نکتهای که وجود دارد آن است که در روزهای گذشته از فضای کدر حاکم بر روحیه سهامداری کاسته شده بود. یک کاربر در همین رابطه نوشت: «کوچ پولهای درشت به سمت بازار سرمایه ادامه مییابد و این روند با آغاز بهار سرعت بیشتری میگیرد.» البته برخی از کارشناسان با این سناریو همنظر هستند. در همین رابطه حتی گروهی از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که دولت با جذاب کردن بازار سهام میتواند جلوی تیکآف قیمت دلار را سد کند. در توییتر نیز اکثر سهامداران میگویند: «بهترین راه دولت برای کنترل تورم و بازار ارز هدایت نقدینگی به بازار سرمایه است.» این اظهارات در حالی عنوان میشود که اکثر کارشناسان بر این باورند که سهام به پشتوانه قوی میتواند کام سهامداران را شیرین کند.
در روزهای گذشته دوباره مباحث زیادی در خصوص خطای برخی کارگزاریها در مورد نمایش قیمت سهام مطرح شد. یک سهامدار در همین رابطه گفت: در سایت کارگزاری مفید خرید در بورس نوشته ممکن است قیمتهای نمایشدادهشده خطا داشته باشد. از طرفی بیش از یک ماه است که هرازگاهی همین پیام برای کارگزاریهای کریپتو داخلی نیز نمایش داده میشود. در واکنش به این وضعیت یک کاربر نوشت: «مگر کار کارگزاریها چیزی جز اعلام نرخ عرضه و تقاضاست؟» همه اهالی بازار سهام از آینده مبهم این بازار پرحاشیه میپرسند. بازاری که بارها ثابت کرده نسبت به رقبایش هم غیرقابلپیشبینیتر است هم میتواند داغ بیشتری بر دل سهامدارانش بگذارد. برخی از سهامداران در مورد یک سناریو نقاط اشتراک زیادی داشتند.
شاید بورس در بهار به نقطه جدیدی از واگرایی با دلار برسد. وقت آن خواهد رسید که بازار سهام جای خود را با طلاییپوشان بازار تعویض کند و بر نیمکت ذخیرههای سرمایهگذاران قرار بگیرد. اگرچه این سناریو با تردیدهای تحلیلگران روبهرو شده است اما برخی با عنایت به این گزینه برنامه جدیدی برای داراییهای ریالی خود چیدهاند. از سوی دیگر با توجه به اینکه بازار سهام بیش از بازارهای دیگر متاثر از دستورات سیاستگذار و سیاستهای چکشی است، به نظر میرسد این بازار تا بازار شدن واقعی فاصله زیادی داشته باشد. یکی از موضوعاتی که همچنان سهامداران به آن میپردازند مباحث مرتبط با سود سهام عدالت است. سهام عدالت از همان ابتدای امر با حواشی زیادی همراه بوده است؛ با این حال صاحبان این سهام همچنان میپرسند: «سود سهام عدالت ما را کی پرداخت میکنید؟» در همین خصوص یک کاربر با طعنه نوشت: «پول لازم دارم، سود سهام عدالتم را بدهید میخواهم با آن خودرو بخرم!»
از جمله موضوعات جذاب در میان سرمایهگذاران که ترکش آن معمولا به فضای مجازی میرسد دعوای سرمایهگذاران بر سر بازارهای مورد علاقهشان است. دقیقا مانند هواداران تیمهای ورزشی. برای هم کری میخوانند، خطونشان میکشند و هرازگاهی هم دعوا میکنند و به هم بد و بیراه میگویند. در نوع خود هم جذاب است هم اعصابخردکن. اما روی کاغذ همه چیز عیان است. باید دید آمارها چه میگویند. مهم نیست که مردم و فعالان اقتصادی به چه بازارهایی علاقه دارند و برای آن سر و دست میشکنند، مهم آن است که آمارها چه میگویند. عرق به بازارها عرقی بیمعنی و عبث است. آنچه مهم است آن است که کدام بازارها بازدهی بیشتری دادهاند و جیب هواداران خود را پر کردهاند. همه چیز به «آمار و ارقام» برمیگردد. آمارها معمولا دروغ نمیگویند.