مولفههای موثر بر بازار سرمایه
بحث تعیینتکلیف بودجه نیز برای بازار سهام مهم است. لایحه بودجه ۱۴۰۱ ظاهرا به دلیل اینکه هنوز برنامه هفتم توسعه بررسی نشده، همچنان به مجلس شورای اسلامی نیامده است. در کنار عوامل داخلی مذکور، وضعیت قیمتهای جهانی نیز از مواردی هستند که بازار سهام را در آینده میانمدت تحت تاثیر قرار داده و برای بازار سهام مهم هستند. در کنار این موضوعات، دو پیشران مهم مطرحاند که یکی از آنها نرخ ارز و دیگری نرخ سود سپردههای بانکی یا همان نرخ سود است. به نظر میرسد وضعیت نرخ ارز در بازار توافقی و بازار غیررسمی به سطح ثبات رسیده؛ ولی در خصوص نرخ ارز نیمایی، تعیین نرخ ۲۸هزار و ۵۰۰تومان و ثابت کردن نرخ در این قیمت جای بحث و جدل دارد.
خوشبختانه کمیسیون اقتصادی مجلس نیز به این موضوع ورود کرده است و سرمایهگذاران بازار سهام امیدوارند این تصمیم تعدیل شود. نرخ ارز نیمایی باید متناسب با وضعیت نرخ توافقی تعیین شود تا صادرکنندگان، که عمدتا شرکتهای سهامی عام و متعلق به تمام مردم هستند، به دلیل پایین نگه داشتن نرخ ارز تنبیه نشوند. موضوع بعدی، که یکی از مولفههای پیشران برای بازار سرمایه محسوب میشود، بحث نرخ سپردههای بانکی است. بعد از اینکه برخی از بانکها پیشنهاد نرخهای بالای ۲۴درصد و حتی ۲۷درصد را برای سپردهگذاران و حتی سپردهگذاران حقیقی پیشنهاد دادند، شورای هماهنگی بانکهای خصوصی در اطلاعیهای اعلام کرد نظارت بر بانکها و وضعیت نرخ سود سپردهها انجام خواهد گرفت و بانکها حق عدول از مصوبات شورای پول و اعتبار را ندارند.
ما امیدواریم این رقابت منفی که درحالحاضر بین بانکها برای جذب سپرده بیشتر در جریان است و موجب تحمیل هزینههای سود بالا به اقتصاد میشود از بین برود. باید تاکید کرد چنانچه نرخ سود کنترل شود و بانکهایی که وضعیت مناسبی ندارند ریسک بالایی به اقتصاد تحمیل نکنند، میتوان امیدوار بود که نرخ سود تقریبا کنترل شود و چشمانداز آتی بازار سرمایه با این دو مولفه و مواردی که پیش از این مطرح شد بهبود یابد. اتفاق مهمی که در این میان رخ داده، افزایش نرخ سود به صورت رسمی و غیررسمی در شبکه بانکی کشور است. هرچند بازار سهام تاثیرات افزایش نرخ سپردههای بانکی را پیشخور کرده است، اما در این میان وضعیت صندوقهای با درآمد ثابت قابل بررسی است.
چنانچه بانک مرکزی مجموعه صندوقهای با درآمد ثابت، اوراق با درآمد ثابت منتشره و سپردههای بانکی را با هم در نظر بگیرد و برای این مجموعه تکبرنامهای بریزد، قطعا بازار پول قابلمدیریت است. البته این موضوع پیششرطهایی دارد که باید لحاظ شود. اگر رقابتی که بین برخی از بانکها برای جذب سپرده با هر نرخ سود ممکنی به راه افتاده، کنترل شود، از سوی دیگر میزان عرضه اوراق با درآمد ثابت متناسب با کشش اقتصاد و بازار سرمایه باشد و باعث انحراف شدید و مثبت در نرخ سود نشود، همچنین سپردهها و سود سپردههای کوتاهمدت تحت مدیریت دقیق بانک مرکزی باشد و گواهی سپرده ۲۳درصد حداکثر نرخ سود بماند، در این شرایط نهتنها صندوقهای با درآمد ثابت متحمل ریسک نمیشوند بلکه نرخ سود قابلکنترل شده و اثر خود را در میانمدت بر کنترل تورم نیز خواهد گذاشت. در غیر این صورت، مجموعه بازار پول که شامل بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و ناشران اوراق (دولت و شرکتها) میشوند، در فضای رقابتی برای نرخ سود آسیب میبینند. کنترل این آسیب و مدیریت آن و جلوگیری از رخ دادن این آسیب بر عهده بانک مرکزی و مجموعه تیم اقتصادی دولت است.