دلار نیمایی با کنترل بانک مرکزی زیر ۳۰هزار تومان نگه‌داشته شده و انتظار نمی‌رود روند نزولی داشته باشد و احتمالا رشد آرامی را در ماه‌های پیش رو ادامه خواهد داد. این موضوع در کنار ثبات نسبی سایر متغیرها این انتظار را ایجاد می‌کند که بازار سرمایه به روند صعودی‌ای که الان شکل داده ادامه دهد. در این میان یکی از موضوعاتی که این روزها به عنوان چالش جدید مطرح شده، صحبت‌های روزهای اخیر صالح‌آبادی در خصوص افزایش نرخ سود بانکی است. اگر موفق شوند تاییدیه شورای پول و اعتبار را در این خصوص بگیرند طبیعتا تاثیر منفی بر بازار می‌گذارد و شاهد اصلاح موقت مسیر صعودی شاخص خواهیم بود. عامل دیگری که می‌تواند بر بازار تاثیر مثبت بگذارد و احتمال می‌رود در ماه‌های آینده اخباری مثبت و قوی در مورد آن بشنویم، بحث مالیات بر عایدی سرمایه است که مجلس و بخش‌هایی از دولت به‌جد به دنبال تصویب آن هستند. این روزها با توجه به افزایش بی‌رویه قیمت ارز انگیزه سیاستگذار مالی برای این موضوع بیشتر است و اگر این اتفاق بیفتد خوشبین هستم که بازار سرمایه جهشی را ناشی از این خبر داشته باشد. اما همواره ریسک‌هایی نیز بازار را تهدید می‌کنند که در این خصوص مهم‌ترین موضوع نرخ سود بانکی است. بانک مرکزی کنترل شدیدی بر دلار نیمایی دارد و به همین وسیله نرخ تورم را در محدوده ۴۵درصد نگه داشته است. اگر اجازه دهد نرخ دلار نیمایی به دلار بازار آزاد نزدیک شود طبیعتا تورم افزایش مجدد خواهد داشت. علاوه بر اینها بحث بودجه را نیز داریم که هر ساله به صورت سنتی در این فصول مطرح می‌شود. به‌رغم اتفاق نظری که روی بازار سرمایه و اهمیت آن در جامعه وجود دارد، با توجه به بیش از ۵۰میلیون سهامدار، جایگاه بازار سرمایه هنوز جایگاهی منطقی نیست. از گوشه و کنار اخباری می‌شنویم که روی بازار تاثیر می‌گذارد. از جمله آنها می‌توانیم به خبر مطرح‌شده از سوی یکی از نمایندگان در خصوص عدم عرضه خودرو در بورس کالا اشاره کنیم که البته بعدتر تکذیب شد. این‌گونه اخباری که با بازار سرمایه مرتبط است می‌تواند بر بازار سرمایه شوک‌های منفی وارد کند. در مواردی، از جمله عرضه خودرو در آبان سال گذشته، حتی موجب ریزش بازار سرمایه هم شد و بهمن فروش سهام را ایجاد کرد. بنابراین به نظر می‌رسد اظهار مطالبی که بازار سهام را متاثر می‌کنند باید طبق قانون کنترل شوند و زیر نظر سازمان بورس بیایند.