برای نیفتادن در دام سوگیریها چه باید کرد؟
رد پای هالهها در بورس
بیوگرافی از یک خطا
بر اساس مطالعات علمی یکی از دلایلی که انسانها در زندگی خود دچار خطا میشوند، وجود خطاهای شناختی است که به شکلی کاملا ساختارمند در حوزه شناخت انسان و سازوکارهای تصمیمگیری او وجود دارند. این مساله اگرچه ممکن است تا حدودی ناشی از فرهنگ باشد اما تحقیقات زیادی تاکنون نشانداده که مسائل تکاملی نیز در این حوزه موثر بودهاند. یکی از این خطاها اثر هالهای نام داد. اثر هالهای توسط ادوارد ثراندایک روانشناس آمریکایی در سال۱۹۲۰ میلادی کشف شد و در آن اینطور بیان شد که این اثر یک خطای شناختی است که در آن انسان، ویژگی مشخصی از یک فرد یا شی را مبنایی برای قضاوت درباره کل آن قرار میدهد.
اگر به خودمان نیز دقت کنیم متوجه میشویم که در طول زندگی روزمره خود، در برخی مواقع دچار این سوگیری میشویم. این اثر میتواند پیامدهای منفی مختلفی داشته باشد مانند عدمانتخاب شایسته افراد یا حتی تصمیمگیری به اجراکردن یا نکردن یک پروژه. مثلا تاثیر چهره افراد هنگام مصاحبه شغلی برای استخدام کارمند یک بانک یا تاثیر نورپردازی فروشگاهها برای جلبتوجه مشتری همه و همه جزوی از اثری هستند که باعث میشود با درنظر گرفتن یک ویژگی مانند چهره، جذابیت بصری، رنگ و غیره، دست به تصمیمگیری در مورد مسالهای بزنیم. این اثر حتی در بازارهای مالی نیز کماثر نبوده و همواره انسانهایی هستند که با توجه به تنها یک ویژگی از شرکتها، دست به گرفتن پوزیشن خرید یا فروش سهام میزنند.
کارشناس و اشتباه؟
از اوایل سال۱۳۹۷ بورس تهران وارد یک رالی صعودی شد که در ادامه آن طی سالهای ۹۸ و ۹۹ توانست بازدهی بالاتر از انتظاری را برای فعالان خود بهارمغان بیاورد. دلایل متعددی باعث رشد در این دو سال شد که از قبل صعودیشدن بازار هم میتوانستیم آن را پیشبینی کنیم. با خروج آمریکا از پیمان برجام شاهد ورود موج عظیمی از تحولات اقتصادی در ایران شدیم. هنگامی که تحریمها دوباره علیه ایران از سر گرفته شدند، از یکطرف انتظارات تورمی افزایش یافت و از طرف دیگر رشد نرخ دلار به افزایش جنب و جوش بازارها انجامید. علاوهبر همه اینها کاهش بیسابقه نرخ بهره بانکی در ابتدای سال۹۹ جزو عواملی بود که باعث شد این جنب و جوش تشدید شود و تکاپو در میان سرمایهگذاران افزایش یابد. در پی تمامی این اتفاقات مردم ایران ناگزیر به فکر محلی مناسب برای سرمایهگذاری افتادند، زیرا هر لحظه منتظر این بودند که ارزش پول ملی از همینجایی که قرار دارد هم پایینتر برود.
از بازار دلار گرفته تا خرید مسکن در ترکیه، اکثر مردم برای حفظ ارزش سرمایه خود به بررسی بازارهای مختلف میپرداختند. بعضیها نیز به سرمایهگذاری در بازار سرمایه یا همان بورس روی آوردند که باعث شد آرام آرام چه آنهایی که در زمینه بورس حرفهای بودند و چه آنهایی که بهتازگی نام آن را شنیده بودند، سرمایه خود را راهی این بازار پرریسک کنند. در اواخر سال۱۳۹۸ با شیوع ویروسکرونا و متعاقبا بستهشدن بسیاری از مشاغل کشور، تعداد زیادی از مردم در خانه خود نشسته و به دلیل داشتن وقت زیاد مشتاق شدند سری هم به بازار سهام بزنند و از این راه سودی کسب کنند. از حوالی روز بیستم مرداد ۱۳۹۹ بود که بازار تصمیم به عوضکردن روند صعودی و آغاز نزول تاریخی خود کرد. در این زمان بود که اکثر فعالان خبر از رشد مجدد بازار میدادند و این نزولها را فرصتی برای بازچینش پورتفوی خود و دیگران میدیدند.
طی این ماهها بیشتر فرصتهای فروش برای سهامداران وجود داشته و هرکسی که گمان میکرد قیمتهای سهام بیشتر از ارزش واقعی است، میتوانست از آن خارج شود. یکی از دلایلی که خیلی از تحلیلگران حرفهای بازار سهام با وجود اینکه میدانستند قیمت بسیاری از نمادها over value یا بیش از ارزشواقعی است، دست بهفروش سهم خود نزدند، به همان اثر هالهای مربوط میشود. مردم و حتی تحلیلگران با خود فکر میکردند بازاری که تا این حد بازدهی مثبت طی دوسال اخیر بهدست آورده، بعید است به این زودیها آنهم در شرایطی که تقاضا هر روز در سطح بالایی قرار دارد به یکباره تغییر جهت بدهد. در این میان همه سودهای چند صددرصدی خود را دلیلی بر نگهداشتن سهم میپنداشتند، اما پس از ۳ماه شاخصکل بورس یکی از بدترین دورههای فصلی خود را سپری کرد و حدودا به سطحی رسید که از نوک قله تاریخی ۱/ ۲میلیون واحدی بیش از ۴۰درصد فاصله داشت.
احتمال تداوم این خطا
از مردادماه سال۹۹ تا به امروز، نوسانات شاخصکل بورس حاکی از رکودی بلندمدت است، بهطوریکه آمار معاملاتی مانند ارزش معاملات و ورود پول حقیقی که نشان از رونق بازار سرمایه دارد، طی این ۲ سال از وضعیت خوبی برخوردار نبود. در این میان اگرچه گاهی اوقات اخباری باعث صعودیشدن روند بازار یا پارهای از صنایع میشد، اما به چند روز نمیرسید که خبری دیگر، روند قبلی را معکوس میکرد. طی یک سالاخیر نیز اخبار برجامی بهقدری باعث تجدیدنظر فعالان بازار در انتخاب سهم شده است که میتوان گفت نسبت به این اخبار دیگر واکنشی نمیدهند و تنها خبری که میتواند باعث یک موج موقت شود، امضای قرارداد یا شکستخوردن کامل گفتوگوهای برجام است، در غیر اینصورت با ادامه پیداکردن مذاکرات و ایجاد موج مثبت و منفی در بازار، دیگر اتفاق خاصی نمیافتد.
با نگاهکردن به نمودار شاخصکل بورس تهران متوجه این موضوع میشویم که بهتازگی یکی از حمایتهای خوب پیشرو که در محدوده شاخص یکمیلیون و ۴۰۰هزار واحد بود را شکست. در ادامه مسیر افت، مقاومت ۸/ ۶۱درصد فیبوناچی در راه است که در محدوده یکمیلیون و ۳۵۰ هزار واحد قرار دارد. در حالحاضر دو سناریو محتمل است. یکی بازگشت شاخص، قبل از شکستن مقاومت بعدی و دیگر نفوذ به آن. اگر شاخص بتواند در معاملات یک هفته آینده سمت و سویی مثبت بهخود بگیرد، میتوان انتظار داشت که حداقل کمی از افتهای اخیر خود را جبران کند، اما اگر بازهم به نزول ادامه دهد، دیدن شاخص یکمیلیون و ۳۴۰هزار که مقاومتی است استاتیک، دور از انتظار نیست.
در شرایط کنونی برخی سرمایهگذاران از ارزندهبودن بازار سخن میگویند، اما باید توجه کرد که آیا این ارزندگی ناشی از بررسی اکثر متغیرهای قابلبررسی است یا تنها با دیدن یک یا دو نشانه این حرفها زده میشود. اگر تنها به گزارش مالی خوب یا چارتهای تکنیکال بسنده کنیم باید گفت که احتمالا دچار اثر هالهای شدهایم و تحلیل ما ممکن است همراه با خطا باشد. برای اینکه متوجه شویم سهام ارزنده هستند یا خیر، باید هم به متغیرهای تکنیکال مانند مقاومت، حمایت، الگوها و غیره توجه کنیم و همینطور باید به بررسی متغیرهای بنیادی مانند صورتهای مالی، وضعیت نرخ بهره بانکی، قیمتهای کامودیتیها، اخبار سیاسی و دیگر موارد نیز بپردازیم. بهعنوان مثال یکی از اخبار تاثیرگذار بر تصمیمگیری که بهتازگی منتظر شده است، خبر تورم زیر یکدرصد چین برای پنجمینماه متوالی است. این موضوع میتواند تاثیر بسزایی بر قیمت کامودیتیها داشته باشد؛ بهگونهای که اگر با تداوم تورم کم کشور چین اقدام به گرفتن سیاستهای انبساطی برای جلوگیری از رکود داشته باشد، انتظار میرود که در آینده نهچندان دور تقاضا برای کامودیتیها افزایش یافته و همین موضوع محرک موثری برای صنایع کامودیتیمحور است.