شاخص در چه حال است؟

بورس در چهارمین روز معاملاتی هفته، دادوستد‌های خود را با نوسان مثبت در ۱۵ دقیقه اول آغاز کرد و سپس با افتی نزدیک به ۳‌هزار و ۸۰۰‌واحدی به حوالی سطح یک‌میلیون و ۴۴۱‌هزار واحدی نزدیک شد. شاخص‌کل هم‌وزن نیز در این روز با افزایش ۱۴۳ واحدی به سطح ۴۱۰هزار و ۷۷۷واحد رسید‌که بیشترین مقدار طی ۳۵روز گذشته بوده است. این افزایش به واسطه صعود قیمت سهام در نمادهای متعددی بود که وزن چندانی در نماگر بازار سهام ندارند، با این‌حال در روزهای گذشته به سبب نا‌امیدی از صعود نماد‌های کامودیتی‌محور و به دلایل متعدد دیگری شاهد افزایش قیمت بوده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که بخش کوچکی از این اقبال به نماد‌های کوچک بازار ناشی از آن است که عمده این نمادها در صورت به‌ثمر ننشستن برجام و افزایش تورم، احتمال افزایش بهای تمام‌شده محصولات و در نتیجه افزایش قیمت فروش را پیش‌روی خود دارند، از این‌رو می‌توان نتیجه‌گرفت که همین تغییر آرایش رفتار سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدتی و رفتن آنها از سمت نمادهای شاخص‌ساز به سمت نماد‌های کوچک ناشی از بلاتکلیفی بازارها در زمینه مذاکرات برجام است.

چه نمادهایی روی شاخص تاثیر گذاشتند؟

«فولاد» که پس از حواشی‌های فراوان همچنان در فاز منفی معامله می‌شود، در گزارش‌های مرداد خود نیز سر بلند بیرون نیامده و از برآورده‌کردن انتظارات سهامداران خود ناتوان ماند، چراکه افت قیمت‌های جهانی محصولات با کاهش نرخ ارز که به واسطه خوش‌بینی به مذاکرات در اواسط مرداد ماه، همراه شده بود، این‌نماد بیشترین تاثیر را در شاخص‌کل داشته و باعث کاهش ۸۴۰ واحدی شاخص شده است. همچنان دو خودروساز بزرگ کشور، ایران‌خودرو و سایپا در صدر نماد‌های پر‌تراکنش بورس تهران قرار گرفته و تاثیر منفی قابل‌توجهی را در شاخص‌کل به‌جای گذاشتند. این دو نماد، درمیان اخبار مثبت و منفی که از برجام به گوش می‌رسد و فضای همراه با بلاتکلیفی که در بازار به‌وجود آورده است، مورد استقبال خریداران قرار نگرفتند. ایران‌خودرو، معاملات خود را با شیبی نزولی آغاز کرده و پس از یک رنج طولانی منفی و خسته‌کننده، قیمت این سهام، ۷۷/ ۲درصد کاهش یافت. «خساپا» نیز همانند ایران‌خودرو، پس از فراز و نشیب‌های فراوان در روز گذشته، روند نزولی خود را ادامه داده و سهامداران خود را با کاهش ۴۷/ ۳‌درصدی در قیمت‌ مواجه کرد. افزایش درآمد نقدی حاصل از سود سهام شرکت‌های زیرمجموعه «حکشتی» در مرداد‌ماه نسبت به‌ماه پیش از آن عامل صعود شاخص هم‌وزن در بورس تهران بود.

 افت ارزش معاملات و کاهش انگیزه معامله‌گران

ارزش معاملات خرد بورس، پس از دو هفته بهبود، مجددا به محدوده نیمه مرداد سال‌جاری بازگشت، چراکه پس از پاسخ نامعلوم آمریکایی‌ها به پیشنهاد ایران، دوباره فضای اقتصادی و بازاری کشور را در ابهام فرو برد و رمق معامله‌گران را از خرید و فروش‌های پر ثمر در بازار، از آنها گرفت.

فرابورس چه کرد؟

شاخص فرابورس ایران، با کاهش ۱۴ واحدی به ۱۹‌هزار و ۳۰۰ واحد رسید. بانک دی به واسطه کاهش درآمدهای حاصل از تسهیلات اعطایی در مرداد ماه، نقش مهمی در قرمزپوش کردن فرابورس، داشت. «فزر» که گزارش ماهانه خوبی را در کدال منتشر نکرد و با کاهش درآمد در مرداد‌ماه مواجه شد، پس از بانک دی بیشترین تاثیر را بر افت شاخص فرابورس داشت.

 

ضعف حقیقی‌ها در خروج پول‌هایشان از بازار

طی روز معاملاتی گذشته، حدود ۱۲۱‌میلیارد‌تومان پول حقیقی از بازار خارج شد که کم‌ترین مقدار خروج پول طی ۱۱روز گذشته بوده است. در حال حاضر بررسی‌ها نشان می‌دهد که تمایل فروشندگان حقیقی نیز برای خروج پول‌هایشان از بازار کاهش پیدا کرده است. در این میان صنایعی وجود داشتند که در جذب پول حقیقی، موفق عمل کرده‌اند. بیشترین ورود پول حقیقی، مربوط به گروه فلزات اساسی و کاشی و سرامیک و بیشترین خروج پول حقیقی نیز برای گروه خودروساز‌ها و ساخت قطعات خودرویی بوده است.

کدام صنایع در معاملات دیروز سر بلند بیرون آمدند؟

بررسی معاملات صنایع مختلف، نشان می‌دهد که سیمانی‌ها، از جمله صنایعی بودند که رنگ سبز بیش‌تری در نقشه بازارشان به چشم می‌خورد، چراکه گزارش‌های ماهانه آنها نشان می‌دهد شرکت‌های سیمانی در مرداد ماه، درآمد‌های بالاتری را نسبت به ‌ماه پیش از آن به ثبت رسانده و نرخ اکثر محصولاتشان نیز، روندی افزایشی داشته است. در این میان گروه کاشی و سرامیک که معمولا کم‌تر مورد‌توجه بازار قرار می‌گیرند، توانستند گروه خود را تقریبا سبزپوش کنند. برخی از گروه فلزات اساسی مانند «ذوب» نیز با ورد پول حقیقی قابل‌توجهی همراه بودند.

پارامترهای بنیادی بازار، همچنان نمی‌توانند توجیه خوبی برای خرید در اختیار سرمایه‌گذاران قرار دهند. همان‌طور که در بالا اشاره شد، تورم و افزایش حقوق و دستمزد در پی فشارهای مردم که باز‌هم از تورم و فشار‌های اقتصادی ناشی می‌شود، موجب افزایش بهای تمام‌شده و کاهش حاشیه سود ناخالص در شرکت‌های موجود در بازار شده است. این امر در تمامی صنایع بورسی دیده می‌شود و محدود به چند گروه یا کسب‌وکار خاص در کشور نیست، اما شرکت‌هایی که صادرات‌محور هستند و می‌توانند در صورت افزایش نرخ ارز نیما که می‌تواند ناشی از به‌ثمر ننشستن مذاکرات یا بیش از اندازه کش پیداکردن آن باشد یا افزایش نرخ فروش محصولاتشان در خارج از کشور منتفع شوند نیز در دام تورم به دام افتاده و دولت با سرکوب نرخ ارز مانع از رشد درآمد این شرکت‌ها می‌شود. بورس تنها معطل مذاکرات نیست، معطل حل مشکلات داخلی نیز هست.