به جای باید و نباید گفتن، اقدامی عملی کنید
هشتگهای زندگی نرمال، مهاجرت، آلودگی هوا، گرانی، تحریم و... جزو هشتگهایی شدهاند که تولید محتوا در این شبکه اجتماعی درباره آنها رو به افزایش است. هرچند هشتگهای زندگی سالم، آرامش، امید، مهاجرت و... هم به چشم میخورد و مطالب و عکسنوشتههایی درباره آنها در اینستاگرام به اشتراک گذاشته میشود اما با رصد استوریهای صفحههای پابلیک کاربران این شبکه اجتماعی به این نتیجه میتوان رسید که دو ماه است دغدغه ادمینهای صفحههای پربازدید و پرمخاطب در اینستاگرام به سمت سبک زندگی مردم و معاش آنها رفته است. البته که یکی از عوامل این موضوع، جلبنظر مخاطبان اینستاگرام و در نتیجه افزایش تعداد دنبالکنندههای آن صفحه است. چراکه این روزها با فیلتر نبودن اینستاگرام و هدف بودن این شبکه اجتماعی در میان تمام ردههای سنی، پیگیری اخبار کالاهای تخفیف خورده، بالا رفتن قیمت اجناس و محتوایهای عمومی در این شبکه اجتماعی بیشتر پیگیری میشود و به چشم میآید. بحث دیگری که در این رابطه و با رصد شبکههای اجتماعی توییتر و اینستاگرام در هفتهای که گذشت میتواند موردتوجه قرار بگیرد، افزایش چشمگیر تبلیغات مهاجرت تحصیلی و سرمایهگذاری در خارج از کشور است.
این تبلیغات بیشتر در اینستاگرام و پیامرسان تلگرام به چشم میآیند و در توییتر کاربران از تجربههای مهاجرت مینویسند یا به دلایل ترک وطن و چرایی این اتفاق در زندگی شهروندان میپردازند. نکته آخر که در این موضوع باید به آن اشاره کنیم این است که فعالان توییتری و اینستاگرامی که مخاطبان بالایی در این دو شبکه اجتماعی دارند، مدتی است در صفحههایشان از سکون در زندگی شهروندان ایرانی مینویسند. آنها با آوردن مثال و دلیل و استدلال اینطور به مخاطبانشان القا میکنند که زندگی امروز ما، مشابه راه رفتن روی تردمیل است!
همین نوشتهها کموبیش به این سمت میروند که باید کمپینی راهاندازی شود تا توجه مسوولان کشور که دغدغه چرایی افزایش آمار مهاجرت و بهخصوص مهاجرت نخبگان از کشور را دارند جلب شود تا از یک طرف هرچه زودتر به مساله تحریمها و مذاکرات برجام سروسامانی بدهند و از طرف دیگر از آنچه آنها آن را حرف درمانی میخوانند، دست بردارند و به عمل بهخصوص در حوزه اقتصاد و معیشت مردم رو بیاورند. اما دیروز در توییتر صحبتهای معاون اول رئیس دولت سیزدهم مبنی بر اینکه «نباید اجازه دهیم که هر کس قیمت کالاها را بر اساس خواست خود افزایش دهد.» مورد توجه برخی از کاربران توییتر فارسی قرار گرفته بود.
آنها در نوشتههایشان به این مساله اینطور میپرداختند که مسوولان کشور، شبیه مربی کشتی شدهاند. در کنار تشک ایستادهاند، بدون اینکه گرانی و تورمهای روزانه و خالی شدن سفره مردم از پروتئین و محصولات لبنی، محسوس باشد، یا میگویند مردم باید روی قیمت کالاها خودشان نظارت داشته باشند یا مدام دستور میدهند که نباید اینطور باشد و باید آنطور باشد.
در همین رابطه صحبتهای یک عضو شورای رقابت در رابطه با افزایش قیمت خودرو هم مورد توجه عدهای دیگر از کاربران توییتر فارسی قرار گرفته بود. این عضو شورای رقابت در اظهارنظرهای خود بیان کرده است که «ایرانخودرو و سایپا با حمایت وزارت صمت بدون هیچگونه مجوزی از شورای رقابت اقدام به اعلام قیمتهای جدید کردند که این اقدام علاوه بر افزایش قیمت خودرو در حاشیه بازار، بازار سرمایه، ارز، کالا و خدمات را دستخوش تحولات کرده و به انتظارات تورمی دامن زده است.» کاربران هم با به اشتراک گذاشتن این صحبتها، معاون اول رئیس دولت را مخاطب قرار میدادند که حرفها و عملکرد دولت با یکدیگر متناقض است، چراکه طبق این اظهارنظرها، وزارتخانه دولت سیزدهم به خودروسازها اجازه گرانی داده است و ادعا میکردند که این موضوع میتواند آزمون خوبی برای محک زدن اراده دولت در خصوص مبارزه با گرانیهای غیرقانونی و سلیقهای باشد.
در جمع توییتری بورسیها، سوژهای که مورد توجه قرار گرفته بود، اظهارنظر دبیر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی بود که در گفتوگویی بیان کرده که اگر اعتماد به بازار سهام بازنگردد، سازمان بورس منحل شود، بهتر است. این صحبتها هم انتقادهای تند و تیز جمع توییتری بورسیها را در پی داشت و هم نوشتههایی با زبان کنایه در صفحههایشان منتشر میشد. افرادی که به این سوژه میپرداختند در نوشتههایشان از اینکه دیگر مسوولان کشور بدون توجیه و پنهانکاری تا این حد در امور سایر نهادها دخالت میکنند و برای همه حوزهها تصمیمگیری میکنند، شاکی بودند.
آنها همچنین به این مساله میپرداختند که وقتی هشدار میدادند که دخالتها عامل آسیب دیدن بورس است، گوش شنوایی نبود اما حالا کار به جایی رسیده است که بودن یا نبودن سازمان بورس پیشنهاد میشود. برخی از کاربران هم به این مساله میپرداختند که در نهایت، راهکار مسوولان برای مشکلات و مطالبات در کشور به جای کار ریشهای و اصولی، گاه از همین قبیل روشها است.
دیروز همچنین در کنار پرداختن به این موضوع، صحبت از استعفا و استیضاح وزیر اقتصاد دولت سیزدهم هم در توییتر به چشم میخورد و کاربران فعال در این حوزه درباره چرایی و لزوم استعفای احسان خاندوزی یا استیضاح او توسط مجلس شورای اسلامی مینوشتند.