تحلیلگر باید ارتباط و منطق اقلام صورت‌های مالی و ساختار آن را درک کند و نسبت به‌محتوای صورت‌های مالی اشراف داشته باشد، باید با محدودیت‌های صورت‌های مالی آشنا باشد و ریسک‌ها احتمالی مستتر در آن را مدنظر قرار دهد. همچنین نسبت به‌گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی اشراف کافی داشته باشد و در صورت نیاز تعدیلات لازم را بر صورت‌های مالی اعمال کند تا بتواند نسبت به‌تحلیل درست شرکت اقدام کند. تحلیل صورت‌های مالی کار ساده‌ای نیست و نباید آن را دست‌کم گرفت.

برخلاف علوم طبیعی و تجربی، پذیرش و به‌کارگیری پدیده‌ها در علوم انسانی، نیازمند شناخت مفاهیم و مبانی تئوری آنها است و تداوم آن مستلزم پرداختن به‌ «چیستی» و «چرایی» و توجیه ضرورت وجودی آن، یعنی فلسفه و مبانی نظری آن است. بدون وجود فلسفه و مبانی نظری، روش‌ها و رویه‌های خاص مورد استفاده، تبدیل به‌قواعدی می‌شوند که بنابر عادت و سنت از آنها پیروی می‌شود، نه به‌دلیل پذیرش منطقی آنها.

تحلیلگران و سرمایه‌گذاران نباید صرفا به‌اعداد و ارقام صورت‌های مالی تکیه کنند، موضوعات مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد از قبیل کیفیت سود، درآمدهای موهومی، کیفیت دارایی‌ها، دارایی‌های سمی، ساختار و ترکیب دارایی‌ها و سرمایه، استمرار و پایداری جریان وجوه نقد، نقد‌شوندگی دارایی‌ها، بدهی‌های معوق، مطالبات معوق و غیرقابل وصول، تفکیک و آنالیز دارایی‌ها از لحاظ ریسک و...‌ که هریک از موارد فوق خود نیازمند بحث مفصلی است که تنها در این نوشته به‌صورت تیتروار بدان اشاره شد.

هر بنگاه اقتصادی دارای مدل رفتاری «شخصیت شرکت» منحصربه‌فرد است، برخی محافظه‌کار، برخی تهاجمی (جسور) و برخی تدافعی هستند. شرکت‌های محافظه‌کار دارای نسبت بالای نقدینگی و با توانایی بازپرداخت بدهی بالا هستند و برعکس آن، شرکت‌های جسور احتمالا دارای نسبت پایین نقدینگی، برخی اعداد و ارقام تحت‌تاثیر رویه‌های مختلف حسابداری قرار می‌گیرند، ارزیابی‌موجودی به‌روش‌های پذیرفته‌شده طبق استانداردهای حسابداری به‌طور با‌اهمیتی منجر به‌تغییرات نسبت گردش موجودی کالا می‌شود لذا تحلیلگران و سرمایه‌گذاران باید  این نوع موضوعات را مد‌نظر قرار دهند.

از طرف دیگر صورت‌های مالی گاه در معرض ریسک تقلب قرار دارند، پس از رسوایی‌های اخیر در شرکت‌هایی نظیر انرون (Enron) و ورلدکام (Worldcom)، حجم وسیعی از ادبیات جدید در حوزه کیفیت صورت‌های مالی ایجاد شد. گزارشگری مالی متقلبانه که از آن به‌حذف یا تحریف عمدی اطلاعات از سوی مدیران ارشد اجرایی شرکت‌ها به‌منظور پنهان کردن عملکرد واقعی تعبیر شده، یکی از جرایم جدی شرکت‌ها محسوب می‌شود. تقلب در حسابداری به‌رفتاری گفته می‌شود که طی آن مدیران با اتخاذ تاکتیک‌هایی در گزارشگری مالی که به‌نقض اصول کلی پذیرفته شده حسابداری نیز منجر می‌شود، کاربران صورت‌های مالی را گمراه کنند. تقلب مطابق آنچه در تعریف اخیر انجمن حسابداران آمریکا بیان شده است «فعل عمدی است که به‌تحریف با‌اهمیت در صورت‌های مالی مورد حسابرسی منجر می‌شود.»

تحریف با اهمیت در ارتباط با تقلب می‌تواند از طریق سوء‌استفاده از دارایی‌ها و گزارشگری مالی متقلبانه رخ دهد، گزارش‌های مالی متقلبانه از طریق دستکاری یا تغییر در ثبت‌های حسابداری، کاربرد نادرست اصول حسابداری به‌طور عمدی (مانند افراط و تفریط در برآوردهای حسابداری) و حذف یا ارائه نادرست اطلاعات با اهمیت در صورت‌های مالی رخ می‌دهد.

تحریف در صورت‌های مالی، در حالت معمول در محدوده رعایت استانداردها و با استفاده از انعطاف‌پذیری حسابداری رخ می‌دهد و منجر به‌تقلب و گزارشگری متقلبانه می‌شود. یکی از دلایل تقلب و تحریف در گزارشگری مالی، حضور حاکمیت شرکتی ضعیف در واحدهای تجاری است. یافته‌های  پژوهش‌ها  نشان می‌دهد، بین تخصص اعضای هیات‌مدیره، اثربخشی کمیته حسابرسی، اثربخشی اعضای غیرموظف مستقل هیات‌مدیره و استفاده از موسسات حسابرسی بزرگ و معتبر، احتمال گزارشگری مالی متقلبانه را کاهش می‌دهد، لذا این نوع موضوعات (حاکمیت شرکتی) باید برای سهامداران و تحلیلگران و سایر ذی‌نفعان دارای حساسیت باشد و در کم و کیف تحلیل و ارزیابی‌خود موضوعات فوق را مد‌نظر قرار دهند.