استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی طیف وسیعی از ذی‌نفعان را تشکیل می‌دهد و هر یک جهت مقاصدی از صورت‌های مالی استفاده می‌کنند. صورت‌های مالی گرچه برای کلیه استفاده‌کنندگان مفید است اما عمدتا تمرکز آن بر نیاز سهامداران آن شرکت است و در مرحله بعد سرمایه‌گذاران بالقوه و تحلیلگران و سایر ذی‌نفعان، در ضمن گرچه عمدتا صورت‌های مالی جهت استفاده‌کنندگان خارج از سازمان تهیه می‌شود ولی فهم و تحلیل مالی و توانایی تجزیه اقلام صورت‌های مالی برای مدیران که تصمیم‌گیرندگان اصلی در بنگاه اقتصادی هستند، اهمیت زیادی دارد. در واقع  فهم و تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی باعث می‌شود مدیران بتوانند فرصت‌ها و مشکلات مالی که شرکت با آن روبه‌رو می‌شود را تشخیص داده و برنامه‌ریزی و کنترل به‌موقع و مناسبی داشته باشند.

یکی از شیوه‌های اصلی تحلیلگران مالی در ارزیابی شرکت‌ها، استفاده از صورت‌های مالی، فهم درست و درک روابط بین اجزای آن است و اما این تمام کار نیست. باید دارای تفکر عمیق و علمی به‌موضوع داشت، باید توجه داشت که داده‌ها و اطلاعات ابزار و سلاح قدرتمندی هستند، هم می‌توانند به‌ما کمک کنند و هم ما را به‌گمراهی بکشند. هنگامی‌که از کم و کیف تولید داده‌ها و چگونگی جمع‌آوری آنها مطلع باشیم به‌دنبال روابط بین آنها خواهیم رفت، این کار نه‌تنها یک روال پژوهش علمی محسوب می‌شود بلکه ما را از کسب نتایج انحرافی از داده‌ها و اطلاعات بر حذر می‌دارد. همان‌طور که داده‌ها و اطلاعات می‌توانند به‌ما چراغی فروزان برای روشن‌کردن راه پر پیچ و خم تحلیل داده‌ها بدهند، ممکن است با غفلت از رفتار داده‌ها و روابط بین آنها به‌گمراهی کشیده شویم و تصمیمات نادرست را اتخاذ و اجرا کنیم.

تناقض سیمپسون(‌Simpson ‘s Paradox)  یک پدیده آماری جذاب است که نشان می‌دهد تفکر منطقی و منتقدانه می‌توان سپری در برابر دغلکاری و گمراه‌کنندگی داده‌ها باشد. تناقض سیمپسون بسیار اهمیت دارد زیرا به‌ما یادآوری می‌کند که داده‌ها آنطور که دیده می‌شوند، نیستند، بنابراین به‌راحتی با نگاه‌کردن به ‌یک کردار یا جدول نمی‌توان به‌یک استنباط یا تحلیل واقعی رسید، بلکه باید روند تولید اطلاعات و عوامل موثر بر نتایج را مورد بررسی و تحلیل قرار داد، به‌این ترتیب ممکن است شواهد به‌خوبی بر موضوعی دلالت کنند که منجر به‌گمراهی شود زیرا همه اطلاعات در اختیار ما در آن لحظه قرار ندارند. بهتر است به‌جای اینکه به‌داشته‌های اطلاعاتی حال‌حاضر تکیه کنیم به‌تحقیق پیرامون موضوع مورد بررسی بپردازیم و داده‌ها و اطلاعات جدید را جمع‌آوری کنیم تا به‌کمک تفکر عمیق و علمی، به‌نتایج منطقی و موثرتری برسیم.

اگر بخواهیم تناقض سیمپسون را به‌صورت‌های مالی تعمیم دهیم آنگاه نه‌تنها سرمایه‌گذاران و سایر ذی‌نفعان باید درک و فهم درستی از صورت‌های مالی داشته باشند، بلکه باید با دید پرسشگری و جست‌وجوگر و منتقدانه، اعداد و ارقام را مورد بررسی و کنکاش قرار دهند.

ذی‌نفعان شرکت اعم از سهامداران، بستانکاران و افراد طرف‌معامله و تحلیلگران می‌توانند با استفاده از تجزیه و تحلیل‌های انجام شده بر روی صورت‌های مالی یک شرکت، خود را در وضعیت مناسبی با آن قرار دهند، لذا این کار بسیار سودمند، نیازمند درک و فهم صورت‌های مالی است. پیش‌نیاز بررسی و تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی، اشراف و توانایی در درک و فهم صورت‌های مالی است و خود نیازمند اشراف کامل به‌دانش و فن حسابداری است و بر اساس تناقض سیمپسون، داده‌ها آنطور که دیده می‌شوند نیستند و با تسلط بر فهم صورت‌های مالی می‌توان غبار را از روی اعداد شست و آنگاه نسبت به‌تحلیل داده‌ها اقدام کرد. اعداد و ارقام در حسابداری عمدتا  تا حدودی مفهوم خود را از دست می‌دهند و عدد یک دقیقا یک نیست.

ارزیابی و تجزیه و تحلیل شرکت بدون درک اهمیت گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی، خطای بزرگی است که بسیاری از تحلیلگران بنیادی بدون توجه به‌این موضوع نسبت به‌تجزیه و تحلیل و محاسبه نسبت‌های مالی صرفا اقدام می‌کنند. اظهارنظر حسابرس اعتبار صورت‌های مالی را افزایش می‌دهد. اظهارنظر و بندهای گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی و آگاهی از محدودیت‌های ذاتی آن، دارای اهمیت است. تاثیر بندهای مندرج در گزارش حسابرس مستقل بر اقلام صورت‌های مالی بخش حساسی از فرآیند تحلیل صورت‌های مالی است. از طرف دیگر باید با محدودیت‌های ذاتی گزارش حسابرس آشنا بود؛ عواملی چون قضاوت، استفاده از نمونه‌گیری در رسیدگی‌ها و مقوله اهمیت از آن جمله هستند.