استفاده از سرمایههای بینالمللی برای تامین مالی
ابزارهای تامین مالی هر روز پیچیدهتر میشود و به دلیل اینکه انتظارات سرمایهگذاران و صاحبان پروژهها کاملا متفاوت است ما هنوز بین طرحهایی که نیاز به تامین مالی دارند و سرمایهگذارانی که منابع مالی زیادی دارند شکاف تامین مالی (Financing Gap) زیادی داریم. عمده نگرانی سرمایهگذاران خارجی تحریمهای بینالمللی است و عملا ترس از عواقب مجازاتهای بینالمللی آمریکا به آنها جرات سرمایهگذاری در ایران را نمیدهد. بنابراین امید زیادی به سرمایهگذاران خارجی شرکتهای بزرگ در کشور بهصورت ۱۰۰درصدی در شرایط فعلی نیست. بخش دیگر سرمایهگذارانی وجود دارند که حضوری در بازار آمریکا ندارند و جرات این شرکتها معمولا از شرکتهای بزرگ بیشتر است، ولی این شرکتها عملا زمانی میتوانند وارد پروژهای شوند که بخشی از سرمایهگذاری توسط شریک ایرانی انجام شود. بنابراین اگر صاحب پروژهای هستید و میخواهید سرمایهگذار ۱۰۰ درصدی وارد پروژه شود، عملا اتلاف وقت است. تنها انتخابی که در شرایط فعلی میتوان انجام داد تلفیقی از سرمایهگذاری داخلی و خارجی است. آورده سهمی که توسط سرمایهگذاران داخلی در حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد در پروژههای مختلف وارد میشود میتواند علامت مناسبی برای سرمایهگذاران خارجی باشد تا بتوانند در پروژه مشارکت داشته باشند. مبلغ آورده سهمی طرف ایرانی میتواند ترکیبی از وام، تجمیع سرمایههای خرد در قالب صندوق پروژه، انتشار اوراق متنوع و سایر روشها باشد. در شرایط فعلی باید ابزارهای متنوع تامین مالی باید در اختیار فعالان اقتصادی قرار گیرد که عموما باید بتوانیم روش تامین مالی متناسب با ساختار آن پیشنهاد کنیم که برخی در ادبیات مالی بهعنوان تامین مالی ساختار یافته از آن یاد میکنند و بسیاری از کشورهای در حال توسعه یافته از روشهای تامین مالی متنوع استفاده میکنند.
مهمترین عامل تصمیم سرمایهگذاری صاحبان پروژهها در کشورهای مختلف، ثبات سیاسی، اقتصادی و بازار مصرف کشورهای صاحب پروژه است که ایران از این نظر بهعنوان بکرترین کشور است و زمانی که پروژهای دارای جریان نقدینگی مناسبی است و توان پرداخت سود به سرمایهگذاران در فواصل زمانی منظم دارد، میتوانیم با انتشار اوراق مختلف متناسب با نوع پروژه مشکل تامین مالی پروژهها را حل کنیم. در بسیاری از کشورها صنعت Family Office به وجود آمده است که دارای سرمایههای میلیارد دلاری هستند و به دنبال سرمایهگذاری در پروژههای سودآور هستند.بهعنوان مثال صندوقهای سرمایهگذاری شخصی (Private Equity Fund) در حال افزایش است و آنها به سمت تخصصی شدن تامین مالی پیش میروند و صندوقهای سرمایهگذاری شخصی که تخصص ساخت املاک مسکونی و بیمارستان را دارند، تامین مالی میکنند. روش دیگری که در شرایط فعلی میتواند به تامین مالی کشور کمک کند تسهیلات فاینانس بر اساس سهم شرکتهای بزرگ هلدینگ در بورسهای معتبر است که Stock based lending نامیده میشود که نرخهای پایینتری برای ارائه تسهیلات دارد و معمولا سهام مورد نظر تا مدت بازپرداخت تسهیلات در اختیار موسسه تامین مالیکننده قرار میگیرد. همچنین روش دیگری که توسط صندوقهای سرمایهگذاری در جهان به وجود آمدهاند که پروژههای دادگاهی و قضایی که صاحبان موارد قانونی توان پرداخت وکیل را ندارند، به نمایندگی از موکل و بهرهمندی از وکلای باتجربه بینالملل از حقوق موکل دفاع کرده و پس از برنده شدن حقوق پرداخت شده وکلا را دریافت میکنند که این روش Litigation Finance نامیده میشود. حتی در کشورهای توسعه یافته نیز ریسکهایی متوجه پروژهها برای تامین مالی است، ولی در این کشورها با استفاده از متخصصان مربوطه ضمانتهای لازم و حتی بیمههای اختصاصی از سوی دولت و بخش خصوصی طراحی و ارائه میشود تا سرمایهگذاران با آرامش کامل بتوانند پروژههای آنها را از محل وامهای بینالمللی یا آورده سرمایهگذاری تامین مالی کنند. بانکها فشار زیادی برای تامین مالی پروژههایی متحمل میشوند که گاه برخی از پروژهها توجیهپذیری ندارد، ولی به دلیل منافع اجتماعی و ملاحظات دیگر بانکها مسوولیت تامین مالی را به عهده میگیرند که این رویه اشتباه است و تامین مالی باید به سوی روشهای دیگر که بتواند ریسک پروژه از قبیل تامین مالی پروژهای (Project Finance) را شناسایی و مدیریت کند، رهنمون شود. صنعت تامین مالی در دنیا اشتغالزایی بالایی دارد و میتواند برای بسیاری از متخصصان حقوقی، بیمه و اقتصاد در کشورمان اشتغالزایی ایجاد کند. تجارب بینالمللی نشان میدهد گسترش صنعت تامین مالی با رشد اقتصادی دارای همبستگی مستقیم است و چنانچه نهادهای درگیر در تامین مالی اعم از کارگزاران، تامین سرمایهها، بانکها و سایر نهادهای واسط تامین مالی با یکدیگر دارای همافزایی باشند، میتوانند عملا با ارزیابی ریسک پروژهها، بهترین روش تامین مالی و کمهزینهترین را پیشنهاد کنند. وزیر امور اقتصادی و دارایی و معاونت بانک و بیمه تلاشهای زیادی انجام دادند که ضمن حل این مشکلات، مرکز تامین مالی را راهاندازی کنند، ولی لازم است بخشهای دیگر نهادهای تصمیمگیر نیز در این مسیر وزارت امور اقتصادی و دارایی را همراهی کنند. کمیسیونهای مختلف سرمایهگذاری و تامین مالی در کشور ایجاد شده است، در تلاش هستیم با همافزایی بخش دولتی و صاحبان پروژهها بتوانیم پروژههای بیشتری در کشور راهاندازی شود تا زمینه اشتغالزایی بیشتری برای جوانان کشورمان به همراه داشته باشد. به روزی فکر میکنم که صاحبان طرح و کارآفرینانی که صادقانه فعالیتی را شروع میکنند تا برای دیگران اشتغالزایی کنند و دارای ایده مناسبی هستند، بتوانند با روشهای متنوع تامین مالی که وجود دارد، تامین مالی شوند و هیچ نگرانی بابت تامین مالی پروژههای خود نداشته باشند.