یکی از این بخش‌ها صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله هستند که به‌رغم آنکه ریسک کمتری را نسبت به خرید مستقیم سهام متوجه سرمایه‌گذاران می‌کنند، در روزهای گذشته با خروج نقدینگی مواجه شده‌اند. این مساله که تقریبا در طول دو سال گذشته کمتر سابقه داشته است در حالی روی داده که در طول این مدت شاهد افزایش در نماگرهای بازار سهام به جز شاخص کل هم‌وزن بوده‌ایم. به نظر می‌رسد که حمایت یک سویه به عمل آمده در نمادهای بزرگ بازار سبب شده تا محدودیت در دامنه نوسان به عاملی برای تشدید فشار فروش در نمادهای کوچک بازار بدل شود و بر نبود اعتماد به بازار سرمایه و گفته‌های مسوولان اثرگذار باشد. شاخص کل بورس تهران طی روزهای اخیر اگرچه رشد کرده، اما تغییرات قیمت‌ها و صف فروش‌های سنگینی که همچنان در نمادهای کوچک وجود دارد، نشان دهنده ضعف نبض بازار است. حمایت از بازار طی روزهای گذشته به‌رغم سر و صداهای بسیاری که به پا کرده عملا نمودی نداشته به جز سبزپوشی نمادهای چند گروه معدود که سهم بالایی در شکل‌دهی به شاخص کل دارند. همین امر سبب شده تا طی روزهای اخیر انتقادها از نحوه حمایت از بازار نیز بالا بگیرد و اغلب کارشناسان و فعالان با تجربه بازار سهام نسبت به بازگرداندن ثبات به بازار سرمایه خوشبین نباشند.  دلیل این بدبینی رویکردی است که سیاست‌گذار نسبت به بورس اتخاذ کرده و به نام حمایت در عمل نوعی انشقاق را در میان سهم‌های موجود در بازار به وجود آورده است؛ انشقاقی که بازار را به دو دسته کاملا مجزا تقسیم می‌کند. این روزها نمادها یا صف خرید هستند یا صف فروش. در مواجهه با این وضعیت شاید گفته شود که آیا نیمی از بازار منفی باشد بهتر است یا تمامی آن؟ جواب این پرسش هرچه که باشد باید دید چه تاثیری بر نگاه سرمایه‌گذاران نسبت به بازارهای مختلف دارد.  بررسی‌های «دنیای اقتصاد» نشانگر آن است طی روزهای اخیر به رغم آنکه نیمی از بازار به مدار صعود بازگشته و شاخص‌ها هم در بورس و فرابورس سمت و سوی مثبت دارند، با این حال خروج نقدینگی حقیقی در دارایی‌های کم ریسک افزایش یافته و صندوق‌های قابل معامله که طبیعتا کارنامه بهتری در حفظ ارزش دارایی سرمایه‌گذاران خود به هنگام رکود بازار دارند، بیشتر از سایر دارایی‌ها نظیر سهام و حتی اوراق تامین مالی خروج نقدینگی داشته‌اند. این مساله اگرچه در شرایط کنونی بازار غیر‌منتظره نیست با این حال چندان با فرض ریسک‌گریز بودن سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه جور در نمی‌آید. آیا می‌توان آب رفتن سهم نقدینگی حقیقی در صندوق‌های یاد شده را به‌عنوان گواهی برای خروج پول از بازار سرمایه در نظر گرفت؟

چرا صندوق‌ها می‌فروشند؟

گفت‌وگو‌های «دنیای‌اقتصاد» با دو نفر از کارشناسان بازار سرمایه نشان می‌دهد که فرار پول حقیقی از این دارایی‌ها حداقل نشان از تخلیه بخشی از این نقدینگی به بازارهای موازی دارد. در روزهای گذشته که انتقاد‌های گوناگونی از اشخاص حقوقی مطرح شده بود مبنی بر اینکه چرا در شرایط فعلی که بازده بازار در حال عقبگرد به ماه‌های نخست سال جاری است، حجم فروش صندوق‌ها در بازار افزایش یافته است.  شکور علیشاهی در این رابطه می‌گوید: به نظر من در شرایط فعلی فروش صندوق‌ها در بازار سهام امری طبیعی است، چراکه صندوق‌ها در مواجهه با ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری خود چاره‌ای به جز عرضه سهام در بازار ندارند.  این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: فکر می‌کنم اگر سهم‌های کوچک بازار در روزهای پیش‌رو نیز به روال یک هفته اخیر صف فروش بمانند و فشار فروش در آنها تشدید شود باید شاهد تداوم روند خروج نقدینگی از دارایی‌هایی نظیر صندوق‌ها باشیم.

بازار خوش‌بین نیست

در این رابطه پیمان تاتایی خروج احتمالی در روزهای پیش رو را گواهی بر نبود چشم‌انداز کوتاه‌مدت برای بازار دانست و گفت: خروج نقدینگی حقیقی از دارایی‌های نظیر صندوق‌های قابل معامله حاکی از آن است که سرمایه‌گذاران برای هفته‌های پیش رو نیز به بازار خوش‌بین نیستند. چرا که در شرایط ریزش بازار ورود پول به این صندوق‌ها را می‌توان به مثابه افت موقتی بازار و راهکاری برای پارک پول در نظر گرفت که در حال حاضر نقض شده است. گفته‌های تاتایی نشان از آن دارد که در صورت تداوم این وضعیت ممکن است شاهد خروج بیشتر پول از بازار سرمایه باشیم. چراکه نبود افتی کوتاه‌مدت برای بازار، بازگشت پول به چرخه معاملات سهام را در هاله‌ای ابهام قرار می‌دهد و رونق دوباره سهام را در عمل به سرنوشت بازارهای موازی گره می‌زند. با این حال به عقید او خروج پول از بازار لزوما به معنای انتقال مستقیم آن به بازارهایی نظیر ارز و خودرو نیست.

به نام دلار به کام مسکن

بنا بر گفته‌های این کارشناس بازار سرمایه، قوانین سختگیرانه بانک مرکزی سبب می‌شود تا نقدینگی با فراق بال بیشتری به سمت بازارهایی نظیر مسکن و خودرو برود. چرا که ورود به بازار سکه و ارز در حال حاضر چندان به صرفه نیست. تاتایی ورود پایدار جریان نقدینگی به بازار سهام را به ترمیم اعتماد عمومی به بازار سرمایه منوط می‌داند. او می‌گوید در حال حاضر اقدامات حمایتی از بازار اگرچه در جهت افزایش قیمت‌ها عمل می‌کند اما با این حال همچنان ماهیتی خلق الساعه دارد. به نظر می‌رسد حساسیت این روزهای بازار سرمایه نسبت به تغییرات پی در پی در قوانین و چارچوب‌ها سبب شده که حتی حمایت نیز کارکرد معمول خود را از دست بدهد، چراکه حاکی از وجود بستری مناسب برای ریسک افزایی است و احتمال تحمیل شرایط زیانبار را در آینده برای فعالیت‌های بلند مدت افزایش می‌دهد.

 

از سویی دیگر علیشاهی نیز مانند بسیاری از فعالان بازار سهام به روند حمایت انجام شده از بازار سهام انتقاد دارد و می‌گوید حمایت از بازار سهام در حال حاضر باید متوجه نمادهای کوچک بازار باشد. به عقیده او در حال حاضر بسیاری از نمادهای شاخص‌ساز به دلیل شرایط بنیادی خوبی که دارند، احتیاج چندانی به حمایت ندارند. آن‌طور که او به «دنیای‌اقتصاد» گفته است، طی روزهای اخیر صف فروش‌های سنگین شکل گرفته در بسیاری از نمادهای کوچک بازار به دلیل آن است که بخشی از فروشندگان می‌خواهند سرمایه خود را به سمت نمادهای بزرگ که اتفاقا از ارزندگی کافی برخوردارند، هدایت کنند. در واقع خروج پول از برخی دارایی‌ها کاملا به این معنا نیست که نقدینگی در حال خروج کامل از این بازار است. شکور علیشاهی در پایان تاکید کرد:‌ بازار فقط شاخص نیست و برخلاف تصور برخی مردم برای ورود به بازار سهام یا خروج از آن تنها به نماگر اصلی بازار دقت نمی‌کنند و عوامل زیادی را در تصمیم‌گیری خود لحاظ می‌کنند. از این رو اگر بازارها در روزهای پیش رو نیز شاهد فشار فروش در بسیاری از نمادهای کوچک بازار باشد، بعید نیست که شاهد افت بیشتر شاخص کل نیز باشیم. ضمن اینکه عوامل بسیاری برای افزایش عدم قطعیت در اقتصاد ایران وجود دارد و ممکن است عواملی نظیر انتخابات آمریکا و حتی نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری کشور نیز تقاضا برای طلا و ارز را افزایش دهد. با این حال فکر می‌کنم اگر مردم با لحاظ افق زمانی بلندمدت و تحلیل وارد بازار شوند در بلندمدت از سایر بازارها بیشتر سود خواهند کرد.