شناخت سفته باز و سرمایه گذار
سفته بازی یعنی خرید و فروشهایی با هدفهای دستکاری و روشهایی برای رشد یا کاهش مصنوعی قیمت سهام. امری غیراخلاقی که در بازارهای پیشرفته جهانی هم انجام میشود که قوانینی برای کنترل آن وجود دارد و انجام عرضه و تقاضا مصنوعی و برای دستکاری قیمتها جرم تلقی شده و نقشآفرینان آن تحت تعقیب قضایی خواهند بود. هر چه این نظارت قویتر باشد شاهد جامعه اقتصادی سالم تری خواهیم بود. اما اینکه خرید و فروشهای روزانهای که در بازار سرمایه صورت میگیرد معنای دستکاری داشته باشد و به رشد قیمت سهام و حبابی شدن بازار منجر شده نشان از بی اطلاعی از ساز وکار بازار بوده و اشتباه در شناخت عوامل میتواند به سردرگمی تصمیم گران منجر شود. فعالان بازار سرمایه در هر سهمی که نقش بازی میکنند نه روزانه بلکه لحظهای فعال هستند. ممکن است که کسانی باشند که به دستکاری قیمت سهام دست بزنند این افراد تحت بررسی قسمت نظارتی سازمان بورس هستند و حرکت این افراد خلاف است.
اما در روش معمول، فعالان به ناچار باید سرمایهگذاری خود را مورد رصد قرار دهند. هر خرید سهام در قیمتی انجام میشود که برای سرمایه گذار مهم است و هر وقت قیمت سهام در تابلوی بازار به پایین تر از قیمت تمام شده سرمایه گذار رسید این فعال بازار شروع به خرید سهام میکند به این هدف که قیمت تمامشده سرمایهگذاری را پایینتر آورد و از فرصتی که بازار در اختیارش قرار داده برای کاهش قیمت تمام شده سهام خود استفاده میکند تا امنیت سرمایهگذاری خود را تضمین کند و به محض اینکه قیمت تابلو از قیمت تمام شده فراتر رفت برای اینکه ریسک خود را کاهش دهد بخشی از سهام خود را میفروشد. هم کمی از سرمایهگذاری خود سود کسب میکند هم مقداری نقدینگی آماده میکند که در کاهش قیمت بعدی وارد خرید سهام شده و قیمت سهام خود را مدیریت کند.
این روش سرمایهگذاری کوتاه مدت نیست بلکه بسیاری از کسانی که هدف درازمدت دارند به روشهای خرید و فروش روزانه مبادرت میکنند قیمت تمام شده سهام خود و نقدینگی و تعداد سهام را برای امنیت اقتصادی و کاهش ریسک مدیریت میکنند و هر روز با روشهای خود، قیمت تمام شده سهام و تعداد سهام هر شرکت خود را به دلیل مدیریت ریسک و رصد اخبار خوب و بد تغییر میدهند اما سهامداری خود را حفظ میکنند.
این افراد را نمیتوان به سفته بازی متهم کرد. افرادی که بهخاطر علاقهای که به دانش و سرمایه دارند و از تلفیق دانشهای علمی از شیمی و فیزیک و... تا تجارت و سرمایه و ارزش افزوده صنایع مختلف و آینده اقتصاد و از اندوختن و آزمایش نتیجهگیریهای دانش خود بهره میبرند و آن را به ارقام تبدیل میکنند لذت سرشاری میبرند و مانند یک دانشمند به یک کار طاقتفرسای شبانه روزی، علاقهمند هستند و تلاش میکنند، از اختیار خود استفاده میکنند و تصمیمگیری میکنند و تبعات آن را به عهده میگیرند. این افراد بعد از یک دهه به افراد خاصی تبدیل میشوند که با سعی و خطا میفهمند کدام تصمیمات آنها درست بوده و اشتباهات آنها کجا بوده و دلایل آنها چیست. بازار سرمایه بهترین دانشگاه جهان است که انسانها در تئوری و پشت کتابهای خود پنهان نمیشوند بلکه گزارشهای هیات مدیره شرکتها و گزارش تفسیری و... را حتی ۱۰ تا ۱۲ ساعت در روز میخوانند.
با صنعت و علوم درگیردر این صنعت آشنا میشوند. با جستوجو در اینترنت اطلاعات بیشتری کسب میکنند و چشمانداز محصولات را برای سالهای آینده مورد بررسی قرار میدهند و بعد از بررسیهای زیاد باید انتخاب کنند و تصمیم بگیرند. امری که بازخورد آن در آینده مشخص میشود که تصمیم درستی گرفتهاند یا نه. بازخوردی که میتواند به تجدید نظر روشهای بررسی منجر شود و ذهن فعال او را تعالی دهد. ارتقایی که بالاترین لذتهای ذهنی را دارد که افراد نادری از آن آگاه هستند.
امری که در هیچ کتابی نوشته نشده و با روبهرو شدن با این افراد و مصاحبت با آنها میتوان فهمید با چه دانشی روبهرو هستند.
این افراد را نمیتوان سفته باز نامید افرادی که لازم بود از تجربه آنها در مدیریتهای بالا استفاده شود، درحالیکه بهصورت شخصی و به دور از هیچ گونه مسوولیتی، جامعه از دانش و ذهن فعال آنها محروم است. به این افراد نمیتوان تهمت سفته باز زد و با بررسی خرید و فروشهای کوتاهمدت نمیتوان تشخیص داد کدام سرمایهگذار واقعی است و کدام یک سفته باز. هر چند سفته باز هم که همان روز از قیمت پایین میخرد و بدون دستکاری اقدام به فروش میکند به تعادل بازار و کاهش نوسانات کمک میکند و نباید تنبیه شود. راهکارهایی که ارائه میشود تا از خرید و فروش کوتاه مدت مالیات گرفته شود، حتی راهکار از نوع خفیفش نه اخلاقی در آن وجود دارد و نه اینکه مطلع از ساز و کار بازار است و فقط به یک فاجعه اقتصادی منجر خواهد شد.