متن این نامه به‌شرح زیر است:

برادر گرامی جناب آقای دکتر مسعود کرباسیان

وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی

سلام؛

به‌دنبال نشستی که به‌منظور همفکری با مدیران ارکان بازار سرمایه برگزار شد، این مرقومه را نوشتم تا مطالبی هرچند کوتاه و اندک پیرامون چالش‌ها و ریسک‌های بازار سرمایه بیان کنم. البته امیدوارم موضوعات مطروحه در این نوشته کوتاه، در جلسات آتی و با حضور کارشناسان و فعالان بازار مورد بحث و بررسی قرار گیرد و به راهکارهایی جهت توسعه بازار سرمایه منجر شود. می‌توان چالش‌ها و ریسک‌های بازار سرمایه را در چهار دسته تقسیم‌بندی کرد:

چالش‌های اقتصاد کلان، ریسک‌های تحمیل‌شده از سوی سیاست‌گذاران، چالش‌های شبیه‌سازی‌شده از اقتصاد ایران در بازار سرمایه و ریسک‌های مربوط به ویژگی‌های بازار سرمایه.دو دسته اول چالش‌ها و ریسک‌هایی هستند که از محیط کلان اقتصادی به بازار سرمایه تحمیل می‌شوند و دسته‌های سوم و چهارم چالش‌ها، مربوط به محیط درونی بازار سرمایه است. در حقیقت برای ارائه راهکار در مورد دو دسته اول باید در سطح اقتصاد و سیاست‌گذاری کلان اقدام کنیم و حل سایر چالش‌ها را از مجموعه مدیران بازار سرمایه انتظار داشته باشیم.

 چالش‌های اقتصاد کلان

شما بیش از اینجانب به چالش‌های پیش روی اقتصاد ایران آگاه هستید. مسائلی همچون بحران شبکه پولی، چالش نرخ ارز، ریسک‌های بین‌ا‌لمللی و بحران تامین اجتماعی بارها و بارها از سوی کارشناسان اقتصادی مطرح شده است. هرکدام از این مسائل می‌تواند به ایجاد تنش در بازار سرمایه کشور و سایر بازارهای مالی منجر شود. البته که مدیران اقتصادی باید راهکارهایی هم برای مواجهه با خود چالش‌ها و هم نتایج و عواقب آن در بازار سرمایه کشور داشته باشند. در همه این موارد باید برنامه‌های کلان اقتصادی و برنامه‌های بازار سرمایه آشکار و روشن باشد و بدانیم که در صورت وقوع ریسک‌ها از چه ابزارهایی استفاده می‌کنیم. استفاده از ابزارها و سیاست‌ها البته به‌معنای دستکاری بازار یا حفظ شاخص نیست.

 ریسک‌های تحمیل‌ شده از سوی سیاست‌گذاران

پس از سال‌ها هنوز تکلیف سیاست‌گذاران ارشد با توسعه بازار سرمایه مشخص نیست و حمایت از این نهاد از سطح شعار فراتر نرفته است. خاطره فعالان بازار پر است از سیاست‌گذاری‌های ناگهانی که تنها به افزایش ریسک و زیان سرمایه‌گذاران منجر شده است. اتفاقاتی همچون بهره مالکانه، نرخ خوراک پتروشیمی، اعطای اعتبار به خودروسازی‌ها و ده‌ها مثال دیگر تنها نمونه‌هایی از توجه سطحی برخی از سیاست‌گذاران به بازار سرمایه و نقش آن در اقتصاد کشور است. در این موارد سیاست‌گذار باید بداند که آیا «واقعا» علاقه‌ای به افزایش نقش بازار سرمایه در اقتصاد ملی دارد یا نه، واقعیت این است که اقتصاد ایران هم‌اکنون نه بانک‌پایه است نه بازار‌پایه! حرکت به سمت بازارپایگی نیازهای خاص خودش را دارد و از آن جمله می‌توان به اصلاح قوانین و مقررات و افزایش شفافیت اشاره کرد. این موضوع البته نیاز به مباحثات گسترده دارد و این مجال فرصت مناسبی برای طرح همه مسائل نیست.

 ریسک‌های شبیه‌سازی‌ شده از اقتصاد ایران در بازار سرمایه

بخواهیم یا نخواهیم بازار سرمایه هم بخشی از پازل بزرگ اقتصاد ایران است. بنابراین مشکلاتی که در سطح کلان در اقتصاد ایران وجود دارد با شدت و حدت کمتر یا بیشتر در بازار سرمایه هم دیده می‌شود. فساد، بوروکراسی اداری، تمایل به تصدی‌گری نهاد حاکمیتی، در حاشیه بودن بخش خصوصی واقعی، ایفای نقش نهادهای حاکمیتی، نظامی و شبه‌دولتی، تمایل به ویترین‌سازی و بسیاری دیگر از مشکلات ریشه‌ای اقتصاد ایران در بازار سرمایه هم وجود دارد و البته که به‌دلیل مشخصات خاص بازار سرمایه (مثلا شفافیت بیشتر نسبت به سایر بخش‌ها) میزان مشکلات کاملا مشابه و هم‌اندازه اقتصاد ایران نیست. ارائه برنامه و راهکار زمان‌بندی‌شده و انتشار گزارش‌های عمومی درباره هر یک از این مشکلات و ریسک‌ها باید در سرلوحه برنامه‌های سازمان بورس و اوراق بهادار و ارکان بازار سرمایه کشور قرار گیرد. تمام نهادها باید به برنامه خود پایبند باشند و مردم و به‌ویژه فعالان بازار سرمایه باید به‌طور کامل در جریان همه تصمیمات و مصوبات قرار گیرند.

 ریسک‌های مربوط به ویژگی‌های بازار سرمایه

علاوه‌بر چالش‌هایی که در بالا مورد اشاره قرار گرفت، بازار سرمایه به‌خاطر ویژگی‌های خود دارای چالش‌های خاص هم هست. عمق کم، حد نوسان، عدم‌ توسعه‌یافتگی زیرساخت‌ها، کمبود ابزارها و نهادها، گردش پایین معاملات و... نمونه‌هایی از این مشکلات هستند. اینها مسائلی هستند که فعالان بازار هر روزه راجع به آنها صحبت می‌کنند. حل این معضلات بدون همفکری همه مشارکت‌کنندگان بازار ممکن نیست و البته آگاهی و مشارکت حق طبیعی افرادی است که از تصمیمات ما متاثر می‌شوند. برای حل این مشکلات نهادهای خودانتظام می‌توانند بیشترین نقش را ایفا کنند. ذکر این نکته ضروری است که به‌رغم همه مشکلات گفته‌شده، بازار سرمایه از شفاف‌ترین بخش‌های اقتصادی است که تعداد بسیار زیادی از مدیران تحصیلکرده را در خود جای داده است و این به‌معنای وجود ظرفیتی بی‌نظیر برای توسعه است. هرکدام از چهار دسته چالش و ریسکی که در بالا مطرح شد، در توسعه یا عدم‌توسعه بازار سرمایه نقش خواهد داشت و حل مسائل باید در بستری شفاف و با مشارکت نهادها صورت پذیرد. البته که تحلیل و بررسی هرکدام از موضوعات نیاز به تحقیق و بحث دارد. کانون نهادهای سرمایه‌گذاری ایران آمادگی دارد تا برای بررسی این چالش‌ها و مسائل در کنار سیاست‌گذاران ارشد اقتصادی قرار گیرد و با استفاده از ظرفیت کارشناسی ده‌ها نهاد عضو خود به توسعه بازار سرمایه کمک کند. پیشاپیش از حسن توجه شما سپاسگزارم و امیدوارم در کنار هم بتوانیم به ارتقای بازار سرمایه کشور و افزایش نقش آن در توسعه اقتصادی کمک کنیم.

به‌امید ایرانی آباد و آزاد.