گروه بورس، هاشم آردم: شاخص‌ها و نماگرهای بورس تهران طی روزهای اخیر در شرایط مطلوبی قرار نداشتند. شاخص بورس در روزهای اخیر اصلاح محسوسی را به خود دیده و به همان سطحی بازگشته است که در ۱۹ بهمن ماه سال گذشته تجربه کرده بود. یعنی درست در زمانی که موج هیجان در سمت خرید، خودنمایی می‌کرد. پس از آغاز رالی صعودی قیمت‌ها از ابتدای دی ماه سال گذشته، شاید کمتر کسی تصور می‌کرد شاخص کل در مدت زمان نسبتا کوتاهی مسیر صعود خود را تا میانه‌های کانال ۸۱ واحدی باز کند. رشد سریع و ظاهرا بی قاعده شاخص بورس در آن مدت کوتاه بسیاری از کارشناسان بازار را نگران کرده بود. اگرچه تمام صاحب نظران این بازار معتقد بودند که پس از اجرایی شدن برجام یک ریسک سیستماتیک مهم از بازارهای ایران حذف شده است و شرایط احتمالا رو به بهبودی خواهد گذاشت، اما شاید کمتر کسی رشدی با این سرعت و شدت را برای بازار مفید یا حتی ممکن می‌دانست.

تجربه در بازار سهام تهران ثابت کرده است که شاخص کل و سطح قیمت‌های سهام که برآیند تصمیم‌گیری فعالان بازار را نشان می‌دهد، همواره با خطا مواجه بوده است. در بازارهای صعودی، وزن‌دهی به اخبار مثبت، به شدت بین فعالان تازه وارد بازار رشد می‌کند. در این دوره‌ها خبرهای منفی، تحلیل و همچنین اخبار واقع گرا کمترین تاثیری بر اصلاح روندهای بازار ندارد. اما در بازارهای نزولی، درست عکس این اتفاق رخ می‌دهد، قیمت‌ها و شاخص‌ها بدون توجه به اخبار و تحلیل‌های واقع‌گرا افت می‌کنند و همچنین در این دوره‌ها وزن دهی به اخبار منفی به شدت رشد می‌کند.

اواخر سال گذشته، شاخص بورس تهران در مدتی سه ماهه بیش از ۳۰ درصد رشد کرد، در حالی که هیچ یک از داده‌های واقعی، امکان رشد سودآوری شرکت‌ها را قطعی نشان نمی‌داد. پس از اجرایی شدن برجام مشکلات عمیق اقتصادی کشور شفاف‌تر شد و لذا دشواری‌های استفاده از پتانسیل‌های فضای پسابرجام روشن شد. حال به جرات می‌توان ادعا کرد که هنوز فضای پسابرجام نتوانسته است تغییری محسوس در شرایط اقتصادی کشور ایجاد کند. زمان بر بودن شکل‌گیری روندهای اقتصاد بر هیچ کس پوشیده نیست و بدیهی است که استفاده از پتانسیل‌های فضای پسابرجام در بلندمدت یا دست‌کم در میان‌مدت میسر خواهد بود. اما شاخص کل بورس بدون توجه به این حقایق به طرز نگران‌کننده‌ای طی مدت سه ماه رشدی قابل توجه کرد.

همان‌طور که اشاره شد، تجربه نشان داده است که بازار سهام نسبت به بازارهای رقیب و موازی چندان هوشمند عمل نمی‌کند. حضور چشمگیر فعالان آماتور در بازار باعث می‌شود که رشد قیمت در برخی سهم‌ها خود باعث ایجاد محرک برای خریدهای جدید تلقی شود. به عبارت ساده‌تر، ضعف تحلیل در بخش قابل توجهی از فعالان خرد بازار سهام باعث می‌شود این فعالان صرفا با مشاهده رشد قیمت در یک یا چند نماد، به خریداران بالقوه و چه‌بسا بالفعل در آن نمادها تبدیل شوند. همین موضوع احتمالا سبب می‌شود که انحراف‌های قیمتی نسبتا قابل توجهی در نمادهای مختلف رخ دهد. شاید بتوان ادعا کرد که بخشی از بدنه فعالان بازار سهام، ابتدا سهام مورد نظر خود را معامله می‌کنند، سپس درباره کم و کیف آن تحقیقات احتمالی را آغاز می‌کنند. در چنین شرایطی بدیهی است که بازار همواره با نوعی بیش واکنشی مواجه است. این موضوع سبب می‌شود تا حدودی پیش بینی بازار هم دشوار شود. در دوره‌ای که قیمت‌ها با طلایه‌داری نمادهای خودرویی در یک رالی صعودی با شیبی تند قرار داشتند، پیش بینی سقف بازار دشوار به نظر می‌رسید. برخی از تحلیلگران بازار سهام، زمانی که شاخص بورس در ابتدای بهمن ماه سال گذشته کانال ۷۰ هزار واحدی را پس از حدود ۱۰ ماه فتح کرد، معتقد بودند که قیمت‌ها در حال حبابی شدن هستند. اما در عمل شاخص تا ۸۱ هزار واحد نیز رشد کرد. به این ترتیب، نسبت P بر E بازار از ۶/ ۵ مرتبه به ۵۴/ ۷ مرتبه در انتهای فروردین ماه سال جاری رسید، در حالی که سودآوری شرکت‌ها از ۴۷ هزار میلیارد تومان به ۴۵ هزار میلیارد تومان رسیده بود. حال نیز به نظر می‌رسد که پیش‌بینی کف شاخص کل و سطح قیمت در نمادهای مختلف دشوار است. اما به جرأت می‌توان گفت چنانچه بازار مسیر طبیعی خود را در اصلاح قیمت‌ها طی کند، امید قابل توجهی در برگشت باثبات بازار وجود دارد.

توجه به‌ تک‌سهم‌ها

در شرایط فعلی به نظر می‌رسد که احتمالا فعالان حرفه‌ای تر بازار منتظر هستند ابعاد جدیدی از شرایط و اوضاع شرکت‌ها روشن شود تا تصمیم‌گیری درباره خرید یا فروش سهام شرکت‌ها سهل تر شود. فعالان آماتور بازار نیز که احتمالا در سقف‌های قیمتی وارد بازار شده‌اند، یا مجبورند با زیان از سهم‌های تحت تملک خود خارج شوند یا مجبورند برای خروج از زیان منتظر بمانند تا قیمت دوباره به سقف‌های خود بازگردد. همین موضوع باعث شده است ارزش معاملات بازار کاهش یافته و رکودی نسبی بر بازار سایه افکند. از آنجا که کلیت بازار در شرایط فعلی تصمیم دارد مسیر اصلاح قیمت‌ها یا در بهترین حالت ثبات قیمت‌ها را در پیش بگیرد، توجه به تک سهم‌های بازار بیش از پیش شده است.

در اغلب این نمادها، هاله‌ای از ابهام حول موضوع سودآوری یا یک یا چند موضوع مرتبط با شرکت وجود دارد. در واقع به نظر می‌رسد بسیاری از فعالان بازار در شرایط فعلی تصمیم گرفته‌اند به سهم‌هایی توجه داشته باشند که سطحی از عدم شفافیت را تجربه می‌کنند. در اغلب این نمادها، یک بازی صفر و یک در حال شکل‌گیری است. این سهم‌ها که ریسک قابل توجهی دارند، در صورت وقوع یک رخداد می‌توانند سود قابل توجهی برای سهامداران خود رقم بزنند و در صورتی که خلاف آن رخداد واقع شود، بخش بزرگی از دارایی‌های سهامداران از بین خواهد رفت. می‌توان چنین استنباط کرد که سابقه رشدهای نجومی در برخی گروه‌ها (از قبیل جهش قیمت در نمادهای خودرویی) باعث شده است برخی فعالان بازار به نوعی بدعادت شوند. سودای بازدهی‌های قابل توجه و همچنین رکود نسبی حاکم بر معاملات بازار سهام، احتمالا بورس‌بازان را به سرمایه‌گذاری در نمادهای پرریسک‌تر ترغیب کرده است.

9 درصد از ارزش معاملات در یک نماد

بورس تهران طی معاملات روز گذشته، شاهد دست به دست شدن یک میلیارد و ۵۳۵ میلیون ورقه بهادار در ۸۳ هزار نوبت و به ارزش ۳۱۸ میلیارد تومان بود. این ارقام نسبت به دوره زمانی سه ماه پایانی سال گذشته چندان جذاب به نظر نمی‌رسد. به ویژه آنکه به نظر می‌رسد بازار سهام اعم از بورس و فرابورس در تعداد محدودی از نمادها خلاصه شده است.

همچنین ارزش معاملات فرابورس در روز گذشته، بالغ بر ۲۰۸ میلیارد تومان بود. در نتیجه ارزش کل معاملات تالار شیشه‌ای رقمی در حدود ۵۱۶ میلیارد تومان بود. این در حالی است که ارزش معاملات سهام شرکت ذوب آهن (ذوب) بیش از ۴۷ میلیارد تومان بود. به عبارت دقیق‌تر ‌۱/ ۹ درصد از کل ارزش معاملات بورس و فرابورس در روز گذشته تنها به یک نماد اختصاص یافت. همان‌طور که اشاره شد، بخش بزرگی از فعالان بازار سهام، این روزها تصمیم گرفته‌اند در سهم‌هایی حضور پررنگ‌تری داشته باشند که به نظر پرریسک‌تر می‌آیند.

در حالی که شاخص بورس تهران در روز گذشته بیش از ۲۷۵ واحد از ارتفاع خود را از دست داد و دوباره کانال ۷۶ هزار واحدی را ترک کرد، شاخص‌های ۱۰ صنعت بورسی با رشد شاخص مواجه شدند و در طرف دیگر ۲۴ گروه شاهد افت شاخص‌های خود بودند.

در این میان گروه‌های زراعت، محصولات کاغذی و استخراج زغال‌سنگ بیشترین سود را برای سهامدارانشان به ارمغان آوردند و شاخص‌های هرکدام به ترتیب با رشد ۸/ ۴، ۲ و ۸۶/ ۱ درصدی مواجه شدند. گروه قند و شکر نیز در رتبه بعدی قرار گرفت و ۶/ ۱ درصد بازدهی را برای سهامداران خود ثبت کرد. در طرف دیگر گروه‌های چاپ و تکثیر، استخراج کانه‌های فلزی و استخراج نفت نیز بیشترین افت شاخص را تجربه کردند و هریک به ترتیب سهامداران خود را با ۸/ ۴، ۴ و ۳۴/ ۲ درصد زیان مواجه کردند.

بیشترین ارزش معاملات برای گروه‌های فلزات اساسی، خودرو و ساخت قطعات و بانک‌ها و موسسات اعتباری رقم خورد و گروه پالایشی (فرآورده‌های نفتی) در رتبه بعدی قرار گرفت. مدتی هست که گروه خودرویی رتبه اول خود را در ارزش روزانه معاملات از دست داده است که دلیل عمده آن آزاد شدن سهام جایزه در نمادهای لیدر این گروه است. در واقع فشار بالقوه فروش در این نمادها باعث شده است که ارزش معاملات این گروه به طرز محسوسی افت کند. روز گذشته نیز صف فروش سنگین در نماد خاذین (سایپا آذین) مهر تاییدی بر همین فشار فروش بود. در حالی که تعداد سهام این شرکت تقریبا یک میلیارد سهم است، در ساعاتی از معاملات صف فروش ۱۳۰ میلیون سهمی را نیز تجربه کرد. تنها ۲۰۶ هزار سهم از این نماد معامله شد و میانگین ماهانه ارزش معاملات روز در این نماد نیز تقریبا سه میلیون سهم است. همچنین نمادهای «کچاد»، «کگل»، «فولاد» و «وامید» بیشترین تاثیر منفی را بر شاخص کل تحمیل کردند و هریک به ترتیب شاخص را ۶۶، ۴۶، ۴۵ و ۴۵ واحد تنزل دادند. در طرف دیگر نیز نمادهای «اخابر»، «خودرو» و «شپنا» بیشترین تاثیر مثبت را برای دماسنج بازار به ارمغان آوردند.

فرابورس

‏ در معاملات روز گذشته در فرابورس بالغ بر ۴۲۴ میلیون و ۳۵۰ هزار ورقه بهادار در ۳۸ هزار و ۳۶۱ ‏نوبت دادوستد شد و ارزش آن به ۲ هزار و ۸۹ میلیارد ریال رسید.‏ شاخص کل فرابورس که در ابتدای ساعات بازار ۴ واحد رشد کرده بود در ادامه افت کرد و در نهایت با رشد حدود ۲ ‏واحدی روی عدد ۹۶/ ۷۹۸ واحد متوقف شد؛ نمادهای «هرمز» و «ذوب» بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص فرابورس ‏گذاشتند.‏ در طرف دیگر نیز نمادهای «وکوثر»، «شراز» و «ارفع» نیز بیشترین اثر منفی را به شاخص فرابورس تحمیل کردند.

یکه‌تازی «تک‌سهم‌ها» در فضای اصلاحی