سجاد غرقی

عضو هیات‌مدیره انجمن سنگ‌آهن ایران

پیرو انتشار شاخص سنگ‌آهن ایران در وب‌سایت «متال بولتن» انگلستان در ۱۵ مهرماه جاری و نیز مذاکرات انجمن سنگ‌آهن با موسسات مرتبط مانند «پلتس» و «آرگوس»، با بررسی دلایل لزوم یک شاخص استاندارد قیمت، ابتدا به بررسی عواملی می‌پردازیم که مانع از شکل‌گیری این شاخص تا کنون شده است. این موارد به‌طور عمده در سه حوزه سهم اندک از بازار سنگ‌آهن چین، فضای غیرشفاف و هزینه‌های بالای مبادله‌ای و ضعف برندینگ خلاصه می‌شود که به‌طور مختصر هر یک را شرح خواهیم داد.


الف) سهم اندک از بازار

اوج‌گیری روند صادرات سنگ‌آهن از ایران به سال ۲۰۱۰ و احیای بازارها پس از بحران جهانی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ برمی‌گردد. کشور چین به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد در جهان، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده سنگ‌آهن جهان با مصرف بیش از ۸۰ درصد سنگ‌آهن صادراتی جهان نیز به شمار می‌رود. صادرات سنگ‌آهن از ایران نیز عملا در ۵ سال گذشته همواره به مقصد کشور چین و کارخانه‌های کنسانتره‌سازی و فولادسازی آن کشور صورت گرفته است. این صادرات که از میزان ۵/ ۱۰ میلیون تن در سال ۱۳۸۸ به ۶/ ۲۳ میلیون تن در سال ۱۳۹۲ رسید پس از کاهش ۵ میلیون تنی در سال ۱۳۹۳ به ۵/ ۱۸ میلیون تن رسید. با این حال این میزان همواره سهم اندکی از واردات سنگ‌آهن کشور چین را به خود اختصاص داده است و در سال ۱۳۹۲ که بیشترین صادرات سنگ‌آهن ایران در این سال اتفاق افتاده است این سهم تنها ۸/ ۱ درصد بوده است.


ب) فضای غیرشفاف مبادلات تجاری و هزینه‌های مبادله‌ای بالا (اتکای صرف به واسطه‌های تجاری در بازار)

اوج‌گیری قیمت‌های جهانی سنگ‌آهن با ‌بیشتر شدن تحریم‌های اقتصادی علیه ایران همزمان بود. این امر از سویی شرکت‌های معدنی فعال در حوزه سنگ‌آهن را به شرکت‌هایی سودآور در شرایط رکود سایر حوزه‌های تبدیل می‌کرد و از سوی دیگر سبب شده بود که افزایش هزینه‌های مبادلاتی این تولید‌کننده‌های معدنی عملا به چشم نیاید. هزینه‌هایی که خود را در فروش محصول به قیمت‌هایی پایین‌تر از ارزش بازاری کالا (قیمت‌های سایت‌های قابل کشف در بازار) به واسطه‌های ایرانی و خریداران چینی نشان می‌داد. قیمت‌هایی پایین اما همچنان سودآور. ارزش بازاری کالاهایی مانند سنگ‌آهن به دلیل جایگاه آنها در زنجیره ارزش به‌عنوان مواد اولیه کالاهایی مانند فولاد همواره ارزشی مشتقه به شمار می‌رود، برای مثال سنگ‌آهنی با مشخصات یکسان برای تحویل در بندر کینگدائو چین (بزرگ‌ترین بندر وارداتی سنگ‌آهن) فارغ از خاستگاه آن که ایران، هند، استرالیا یا برزیل باشد باید ارزشی یکسان نیز داشته باشد، اما در عمل فضای غیرشفاف مبادلات تجاری، نیاز به انجام معاملات نقدی و ریسک‌های مربوط به نقل و انتقال پول که سبب شده بود معدندار ایرانی همواره سنگ‌آهن خود را در قیمتی پایین‌تر از محصول مشابه استرالیایی خود (از 10 تا 20 دلار) به واسطه‌های ایرانی و خریداران چینی بفروشد.


دلیل این امر نیز می‌توانست نبود اطلاعات کافی از بازارهای هدف و تنوع نیاز مصرف‌کنندگان چینی به محصول سنگ‌آهن ایران باشد، چرا‌که وجود واسطه‌ها و ریسک‌های مالی معاملات همواره باعث می‌شد که تولیدکنندگان از ارزش واقعی کالای خود بی خبر باشند.

با این حال با ورود انجمن سنگ‌آهن به این حوزه و اطلاع رسانی‌های صورت گرفته به‌رغم کاهش شدید قیمت‌های جهانی، بهای معاملاتی سنگ‌آهن ایران فاصله خود را با مشابه‌های جهانی کاهش داده است.


پ) ضعف برندینگ

دلیل دیگری که باعث فاصله قیمتی سنگ‌آهن ایران از محصولات مشابه آن در بازارهای جهانی شده است، تغییرات عیاری و پراکندگی محصولات صادراتی است. این امر اگرچه خود را در کاهش قیمت در معاملات واقعی نشان می‌دهد و علی القاعده نباید بر شاخص قیمت که مربوط به یک کالای استاندارد فرضی است تاثیری داشته باشد، با این حال سبب شده است که قدرت چانه‌زنی تولید‌کنندگان ایرانی در مقابل خریداران چینی کاهش یابد و خریداران در عین اشتیاق برای خرید تولیدکنندگان ایرانی را به تولید محصول غیراستاندارد متهم کنند. حال چگونه می‌توان از این مقدمات نیاز به یک شاخص قیمت استاندارد را استخراج کرد. یک شاخص قیمت در تعریف خود اقدام به کشف ارزش بازاری یک کالا با مشخصاتی استاندارد می‌کند و این ارزش را از طریق مطالعه معاملات انجام شده و نقش یک کالا در زنجیره ارزش آن به دست می‌آورد.


شاخص موجود (یومتال چین) و ایرادهای آن

تا پیش از انتشار شاخص قیمت سنگ‌آهن ایران از سوی موسسه متال بولتن، انتشار شاخص قیمتی برای سنگ‌آهن ایران در انحصار موسسه چینی یومتال بود که خود متعلق به یکی از هلدینگ‌های بزرگ فولادسازی چین یعنی CU Steel است. این موسسه فارغ از اینکه به دلیل تعلقات بازاری خود اساسا واجد شأن و اعتبار یک موسسه تحقیقات بازار و قیمت‌گذاری نیست، همواره نیز بهای سنگ‌آهن صادراتی ایران بدون هیچ دلیلی از ۲۰ تا ۱۰ دلار در هر تن پایین‌تر از محصولات مشابه هندی، استرالیایی و برزیلی آن اعلام کرده است. این شاخص که عملا نظرات خریداران چینی را در قیمت‌گذاری انعکاس می‌دهد هیچ اعتنایی نیز در دو سال گذشته به اعتراضات انجام شده توسط تولیدکنندگان ایرانی و انجمن سنگ‌آهن صورت نداده است و همچنان بر حفظ این فاصله قیمتی اصرار دارد.


متدولوژی استخراج شاخص در متال بولتن و اهمیت آن برای ایران

موسسه متال بولتن، یک مجموعه معتبر بریتانیایی است که از سال 1913 به انتشار تحقیقات بازار و بولتن‌های قیمت در حوزه‌های مختلف معادن و فلزات پرداخته است. در حوزه سنگ‌آهن نیز این موسسه چند شاخص از معتبرترین شاخص‌های بازار را با عنوان برای عیارهای 62درصد، 58 درصد و 65 درصد به ترتیب برای سنگ‌آهن صادراتی استرالیا و برزیل منتشر می‌کند. از سال گذشته انجمن سنگ‌آهن مبادرت به برقراری تماس‌هایی با این موسسه کرد و از آنها خواست شاخصی استاندارد را برای سنگ‌آهن صادراتی ایران تعریف و منتشر کنند. مجموعه متال بولتن نیز در راستای افزایش پوشش خود بر بازار معادن و فلزات از این پیشنهاد استقبال کرده و مدیرعامل این مجموعه «راجو داسانی» نیز با حضور در همایش 9 آذر 1393 انجمن سنگ‌آهن، کارگاهی در زمینه متدولوژی قیمت‌گذاری سنگ‌آهن برگزار کرد. از ابتدای بهمن‌ماه 1393 نیز تحلیلگران این موسسه با آغاز فعالیت‌های پایش بازار اقدام به تحلیل وضعیت سنگ‌آهن صادراتی ایران کردند و با رجوع به خریداران چینی و در مواردی تولیدکنندگان ایرانی با کشف ارزش سنگ‌آهن صادراتی ایران تصمیم به انتشار شاخصی جداگانه برای سنگ‌آهن صادراتی ایران گرفتند.


ارزش ایجاد شده: در شرایط رکود و رونق

این شاخص که از ۷ اکتبر ۲۰۱۵ هر هفته منتشر خواهد شد استاندارد خود را بر مبنای سنگ‌آهن صادراتی با عیار Fe ۶۰درصد ایران برای تحویل به‌صورت CFR و در بندر کینگ دائو چین تعریف کرده است و در اولین انتشار نیز ارزش سنگ‌آهن صادراتی ایران را ۷/۸ دلار در هر تن بیش از موسسه چینی یومتال برآورد کرده است. تفاوت‌های این دو شاخص را به‌طور خلاصه می‌توان در موارد زیر برشمرد:


- ذی‌نفع نبودن موسسه متال بولتن در معاملات سنگ‌آهن بر خلاف موسسه یومتال


- وجود روش‌شناسی دقیق و استفاده از اطلاعات تمام ذی نفعان بازار (تولیدکنندگان، واسطه‌ها و خریداران نهایی) در متال بولتن و نبودن چنین ضابطه‌ای نزد موسسه یومتال


در روش‌شناسی متال‌بولتن برای استخراج شاخص سهم سنگ‌آهن به‌عنوان نهاده تولید از ارزش محصول نهایی اهمیت ویژه‌ای دارد و تحلیلگران این موسسه به دلیل شناخت وسیع و دقیق خود از حوزه آهن و فولاد چین عملا امکان دقیق‌ترین برآوردها را از ارزش بازاری سنگ‌آهن ایران دارند. دفاتر گسترده متال بولتن در هنگ‌کنگ، شانگهای، کینگ دائو و سنگاپور آنها را قادر می‌سازد تا با مصرف‌کنندگان نهایی محموله‌های سنگ‌آهن از سراسر جهان در ارتباط باشند و واقعیات بازار را به خوبی پایش کنند.


-اعتقاد متال بولتن به اینکه شاخص قیمت بیان ارزش یک کالای استاندارد با مشخصات معلوم است و قیمت کالاهای معاملاتی به میزان فاصله از این مشخصات استاندارد، اضافه یا کم می‌شود


در مجموع به نظر می‌رسد انتشار شاخص جدید سنگ‌آهن ایران اولین گام در راستای استفاده از ظرفیت‌های تجاری پسا‌تحریم است. انجمن سنگ‌آهن با کمک به انتشار این شاخص امیدوار است سبب بهبود فضای کسب و کار در حوزه سنگ‌آهن به‌ویژه برای معدنکاران شود. این شاخص گردش سریع‌تر اطلاعات واقعی را در بازار تقویت خواهد کرد، دسترسی همگان را به معیارهای جهانی فراهم خواهد آورد و سبب تقویت برند سنگ‌آهن ایران در بازارهای جهانی خواهد شد. در کوتاه‌مدت نیز اگرچه ممکن است این شاخص، به دلیل تضاد منافع میان تولیدکنندگان و تجار داخلی و خارجی، برای تبدیل شدن به مبنای معاملات واقعی سنگ‌آهن به زمان نیاز داشته باشد، اما بی‌تردید سبب تقویت موضع تولیدکنندگان ایرانی در مذاکرات تجاری و معاملات فروش سنگ‌آهن خواهد شد.


از طرفی طبق محاسبات انجمن سنگ‌آهن، با بهبود شاخص قیمت ایران حسب وضعیت رکود (سال۹۴) یا رونق (سال۹۲) صادرات، ارزشی به میزان سالانه ۴۰۰ تا هزار میلیارد تومان به سنگ‌آهن صادراتی ایران افزوده می‌شود. همچنین می‌توان امیدوار بود در آینده‌ای نزدیک و با فراهم آمدن امکان مبادلات مستقیم تجاری، مالی و بانکی و کاهش ریسک‌ها و هزینه‌های مبادله‌ای گام دوم نیز در این راستا برداشته شده و شفافیت بیشتر در حوزه کسب‌و‌کار سنگ‌آهن ایران محقق شود.