به یاد اولین مرد ایرانی پولادین
سعید صمدی مدیر اسبق معادن گلگهر خبر بسیار کوتاه بود، دکتر امیرعلی شیبانی بنیانگذار و اولین مدیرعامل صنعت ذوبآهن ایران در سن ۹۲ سالگی در تاریخ هفتم آذر ماه ۹۳ دیده از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت. شایسته است جهت ادای دین و بزرگداشت این بزرگمرد که خدمات شایانی به صنعت و معدن کشورمان نموده چند سطری بنویسم. دکتر شیبانی در سال ۱۳۰۱ در شهر بیرجند در جنوب خراسان متولد شد و پس از تحصیلات ابتدایی و اخذ دیپلم، در رشته معدن در دانشکده فنی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در تمام سالهای تحصیل همواره با شایستگی مقام اول را کسب میکرد و پس از اخذ لیسانس از دانشگاه تهران، موفق به دریافت بورس خارج از کشور شد و از دانشگاه اوکلاهاما فوق لیسانس و از دانشگاه هاروارد موفق به اخذ درجه مهندس عالی دکترا شد.
سعید صمدی مدیر اسبق معادن گلگهر خبر بسیار کوتاه بود، دکتر امیرعلی شیبانی بنیانگذار و اولین مدیرعامل صنعت ذوبآهن ایران در سن ۹۲ سالگی در تاریخ هفتم آذر ماه ۹۳ دیده از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت. شایسته است جهت ادای دین و بزرگداشت این بزرگمرد که خدمات شایانی به صنعت و معدن کشورمان نموده چند سطری بنویسم.دکتر شیبانی در سال ۱۳۰۱ در شهر بیرجند در جنوب خراسان متولد شد و پس از تحصیلات ابتدایی و اخذ دیپلم، در رشته معدن در دانشکده فنی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و در تمام سالهای تحصیل همواره با شایستگی مقام اول را کسب میکرد و پس از اخذ لیسانس از دانشگاه تهران، موفق به دریافت بورس خارج از کشور شد و از دانشگاه اوکلاهاما فوق لیسانس و از دانشگاه هاروارد موفق به اخذ درجه مهندس عالی دکترا شد.پس از بازگشت به ایران مدتی در بخش خصوصی و دولتی به کارهای اجرایی پرداخت و در دانشگاه تهران بهعنوان دانشیار مشغول بهکار شد.صنعت معدن در دورهای وارد کشور شد که کشور ما کاملا متکی بر کشاورزی و دارای نرخ بیسوادی بالای ۸۰درصد بود و تخصص فنی در هیچ ردهای جایگاه ویژهای نداشت، به عبارتی ایجاد کوچکترین ساخت و تجهیزات صنعتی، فلزی و برقی با مشکلات عدیدهای مواجه بود. طبعا در این شرایط، ورود صنعت ذوبآهن که در آن دوره جزو صنایع پیچیده و مدرن محسوب میشد، کار سختی بهشمار میرفت. از این رو در مذاکره با روسها سه شرط قرار دادند: اول اینکه مواد اولیه معدنی مورد نیاز از داخل کشور تامین شود که بر این اساس بزرگترین عملیات اکتشافات به منظور شناسایی پتانسیلهای سنگآهن، زغالسنگ، منگنز و... آغاز شد که هنوز بعد از گذشت ۴۰ سال، اکتشافات آن دوره بهعنوان مرجع مهم اکتشافات بعدی محسوب میشود. شرط دوم تربیت نیروی متخصص ایرانی به منظور فراگیری دانش ذوبآهن و معدن درتمامی سطوح از استادکار گرفته تا مهندسان طراحی معدن بود. به این منظور حدود ۵۰۰نفر از جوانان ایران در سه حوزه معدن، ذوبآهن و ماشینسازی به کشور روسیه عزیمت کردند و بهطور متوسط دو سال مجاور صنایع و معادن روسیه سکونت و همانند کارگران روس کار کردند و بهصورت عملی آموزش دیدند که این تعداد تا دهها سال بعد بهعنوان زبدهترین نیروهای بخش معدن و ذوبآهن بهشمار میآمدند. و شرط سوم، طراحی، انتقال، نصب و راهاندازی ماشینآلات معدنی و صنعتی در کشورمان به همراه تعهد به بومیسازی و ساخت داخلی کردن این تجهیزات بود که بر این اساس ماشینسازی اراک با هدف ساخت ماشینآلات ایجاد شد.
برنامهریزی فولاد در دوره مدیریت دکتر شیبانی، بسیار دقیق و بدون وقفه به پیش میرفت و ظرف مدت کمتر از پنج سال به موازات احداث کارخانه ذوبآهن اصفهان، معادن وابسته به فولاد، اکتشاف و تجهیز شدند که معادن سنگآهن ایران مرکزی در بافق، زغالسنگ کرمان، زغالسنگ البرز غربی، زغالسنگ البرز شرقی، زغالسنگ البرز مرکزی و... میراث آن دوره است.
در حقیقت دکتر شیبانی برای اولین بار معدنکاری مدرن را در کشور ما بنیان نهاد.ظرفیت تولید ذوبآهن اصفهان در فاز اول آن دوره ۹۰۰هزار تن در سال بود که براساس توافقهای انجام شده در سال ۱۳۵۴ قرار بود در فاز دوم ظرفیت تولید ذوبآهن به ۹/۱میلیون تن برسد و در فاز سوم که قرار بود در دهه ۶۰ اجرا شود، این ظرفیت به ۴/۵ میلیون تن و تولید زغالسنگ نیز به ۸ میلیون تن برسد.دوستان قدیمی معدنی و ذوبآهن خاطرات زیادی از ایشان دارند که هر کدام در حقیقت یک درس مدیریتی است و در پایان این یادداشت، خاطرهای را از مهندس خلیل راستار اولین مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی بافق نقل میکنم:زمانی که معدن سنگآهن بافق، اکتشاف و تجهیز میشد، نیروی بومی موردنیاز در منطقه وجود نداشت و طبعا نیروی کارگری، استادکاری و کارگر فنی را از کل ایران جذب میکردیم که عمده آنها بیسواد بودند، ازاین رو در کنار کار، کلاسهای سوادآموزی دایر میکردیم و همچنین دورههای مختلف آموزش برقکاری، جوشکاری، آهنگری و... برای آنها میگذاشتیم، این دورهها دو ساله بود و پس از طی دوره به آنها گواهینامه مربوطه داده میشد، البته بخش قابلتوجهی از کارگران پس از کسب مهارتهای لازم دلتنگی کرده و به شهرستانهای خود برمیگشتند و در شهر خود کارگاهی ایجاد کرده و کارفرمای خویش میشدند.در یکی از بازدیدهای دکتر شیبانی این موضوع را با ایشان مطرح و تقاضا کردم تدبیری اندیشه شود تا نیروهای فنی و آموزشدیده به راحتی نتوانند شرکت را ترک کنند اما ایشان در جواب به من گفتند: «یکی از اهداف مهم احداث صنعت ذوبآهن در ایران اشاعه تخصصهای فنی در سراسر کشور است، بنابراین به هیچ وجه مانع رفتن آنها نشده و به جای آنها افراد جدید استخدام کرده و آموزش داده شود.»
ارسال نظر