بورس انرژی یکساله شد
یاسر فلاح* برق آمد! همین یکسال پیش؛ بازار سرمایه روشن شد، نه خیلی پر نور ولی سوسو کنان روشن ماند. حالا یکسال میگذرد از روزی که بورسیها، نفتیها و برقیها گرد هم آمدند تا به استقبال بورس چهارم بیایند در شروع کارش. گام اول را ۳۶۵ روز پیش برداشت. آرام و آهسته ولی پیوسته. چهارمین عضو بازار سرمایه درست یکسال پیش گام برداشتن را آغاز کرد. گامی بلند برای رسیدن به هدفی بلندتر. آرزوها اینجا در بورس انرژی به هم رسیدند تا برق و نفت صاحب یک بورس شوند. سال قبل ۱۹ اسفند ۹۱ هرچند با مشکلات زیاد اما با همت دستاندرکاران روزی ملی شد؛ درست ۱۰ روز مانده به روز ملی شدن صنعت نفت، این بار بازاری شکل گرفت تا فروش انرژی و قیمت گذاریش را شفاف کند.
یاسر فلاح* برق آمد! همین یکسال پیش؛ بازار سرمایه روشن شد، نه خیلی پر نور ولی سوسو کنان روشن ماند. حالا یکسال میگذرد از روزی که بورسیها، نفتیها و برقیها گرد هم آمدند تا به استقبال بورس چهارم بیایند در شروع کارش. گام اول را 365 روز پیش برداشت. آرام و آهسته ولی پیوسته. چهارمین عضو بازار سرمایه درست یکسال پیش گام برداشتن را آغاز کرد.گامی بلند برای رسیدن به هدفی بلندتر. آرزوها اینجا در بورس انرژی به هم رسیدند تا برق و نفت صاحب یک بورس شوند.
سال قبل 19 اسفند 91 هرچند با مشکلات زیاد اما با همت دستاندرکاران روزی ملی شد؛ درست 10 روز مانده به روز ملی شدن صنعت نفت، این بار بازاری شکل گرفت تا فروش انرژی و قیمت گذاریش را شفاف کند. روزی که اولین قدم عضو تازهوارد بازار سرمایه با معامله سه محصول برق، زغالسنگ و قطران در آن برداشته شد. برق به عنوان یکی از مهمترین حاملهای انرژی پا در معاملات شفاف بورس گذاشت.
چهره تکیده صنعت برق دیگر قابل پنهان کردن نبود، خسته از تاریکی و غبار شفاف نبودن و بدهکارتر از هر بخش دیگر؛ انگار نه انگار که برق با ارزش با چه مشقتی تولید میشود. بدهیهای چند صد میلیونی شرکتهای توزیع به نیروگاهها و بدهی چند ده میلیاردی نیروگاهها به پیمانکاران کلافی ساخته بود سردرگم؛ کلافی که قرار است در روشنایی بورس انرژی پیدا شود. اینجا دیگر همه چیز شفاف است و نقد. خریدار پول میدهد و فروشنده به پولش میرسد. در بورس دیگر بدهی و نسیه نداریم. آنقدر خوب هست که فروشندگان برق (نیروگاهها) محصول یک ماه بعد خود را نقدا میفروشند و پیش پیش پولش را میگیرند.
خریداران هم (شرکتهای توزیع برق) برق خریداری شده را به من و شما میدهند تا پولش را با صدور قبض زنده کنند. چرخهای که اگر بزرگ شود و اقتصادی که اگر حول محور بورس انرژی شکل گیرد رنگ و روی برق را بر میگرداند و پیکره اقتصاد برق را استوار
میکند.
در حال حاضر برق پای در بازار سرمایه گذاشته و قرار است با تکیه گاه بورس بر پای خود بایستد و از کمک و مساعدت دولت بی نیاز شود. اقتصادی که ارزشی ۱۶ هزار میلیارد تومانی دارد تا حالا ۱۰۰ میلیاردش به بورس آمده است.
نام انرژی اما در ایران با نفت گره خورده است. نفتی که ۱۰ سال است پشت درهای بورس مانده و داخل نیامده است. بورس انرژی، ولی در همین زمان کوتاه کاری کرده کارستان! حالا دیگر شرکت ملی نفت در بورس غریبه نیست. شرکت ملی نفتی که هرچند هنوز نفت سیاه خود را روانه بورس نکرده، اما جنس بهتری را در بورس انرژی چوب زده است که نام بنزین وحشی بر آن گذاشتهاند. میعانات گازی یا مایعات همراه گاز که از اول آذر ۹۲ میهمان ویژه رینگ داخلی بازار فیزیکی بورس انرژی شده است. اینروزها یک پای بورس انرژی، برق و پای دیگرش میعانات گازی است. پالایشگاههای بخش خصوصی حالا دارند راحتتر نفس میکشند. خوراکشان را در بورس انرژی میخرند و آنها هم در فرآیند قیمتگذاری سهیم هستند. همه راضی از شرایط جدید خرید و فروش؛ ولی این هم نتوانسته عطش فعالان حوزه انرژی و مالی را کم کند. انگار نفت با همه سیاهیاش علاج این تشنگی است. اتفاقی که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید دارد به واقعیت نزدیک میشود. حالا دق الباب نفت پشت درهای بورس شنیده شده و دستودل نفتیها به بورسی شدن نفت میرود. دیگر حاملهای انرژی هم دارند به خانه برمی گردند از حلال و متانول
و آیزوریسایکل گرفته تا برش سنگین و آیزوفید و گازهای مایع.
معامله دو سه میلیون تومانی روز اول حالا در یک سالگی به ۲۰ میلیارد تومان در یک روز هم رسیده و ارزش معاملات در بورس انرژی را ۴۵۰ میلیارد تومانی کرده است.
درست یک سال پس از شروع رسمی معاملات در بورس انرژی ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی فصل جدیدی از فعالیت ملی چهارمین عضو بورسهای کشور را رقم زده است. آنجا که در سیزدهمین بند از این سیاستها آمده است «تلاش برای جلوگیری از ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق متنوع کردن روشهای فروش، مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش و افزایش صادرات نفت، گاز و پتروشیمی» عناوینی که با اهداف و بیانیه ماموریت چهارمین بورس کشور انطباق کامل دارد. بیشک تکیه بر این اصول و تجربه فروش نفت و گاز از طریق بورس و مشارکت بخش خصوصی واقعی در فروش نفت و حاملهای انرژی آرزوی مشترک فعالان حوزه انرژی کشور و فعالان اقتصادی است؛ موضوعی که محقق شدن آن امکان فشار بر این بخش را به حداقل میرساند. اقتصادی که از طریق ساز و کارهای موجود و شفاف مقاوم شود به راحتی آسیب
نخواهد دید.
درک قابلیتهای این بورس برای ارتقای شفافیت، سلامت و انضباط مالی، تامین مالی و کمک به رشد وتوسعه پایدار کشور عزیزمان جمهوری اسلامی ایران اگر کافی نباشد حتما لازم است.
میتوان به آینده این بورس و نقش آفرینی آن در اقتصاد کشور کاملا خوشبین بود.
*مدیر روابط عمومی و امور بینالملل بورس انرژی
ارسال نظر