مشکل مشترک خودروسازها، فولادسازان و آلودگی محیط زیست
فریبرز خروشی*- صنعت فولاد در ایران در دهه پنجاه خورشیدی شکل گرفته و از دهه هفتاد به سرعت رشد کرده است. به دنبال این رشد، با اصرار مجامعی نظیر صندوق بین‌المللی پول و گسترش پدیده جهانی شدن و عوامل بسیار داخلی، صنعت خودرو نیز به سرعت گسترش یافته، به طوری که در سال 92 تولید حدود 5/1 میلیون خودرو و ده‌ها هزار مینی‌بوس، اتوبوس، وانت، کامیونت و کامیون مورد هدف قرار گرفته است.
در این میان روش اتخاذ شده برای تولید خودرو، سرعت رشد تولید، تعجیل در انتخاب مدل‌ها و تنوع نامتناسب محصولات، ضعف برنامه‌ریزی مدون و ناهماهنگی در تاسیس صنایع جانبی مورد نیاز، نتایج زیر را دربرداشته است:
۱- تعداد خودرو‌های فرسوده‌ای که باید از رده خارج شوند به ۵/۳ تا ۴ میلیون عدد رسیده است.
۲- چند ده هزار اتوبوس، مینی‌بوس‌، کامیون، کامیونت، موتورهای سواری و تراکتور فرسوده وجود دارد.
۳- استفاده این محصولات از لاستیک‌های نامناسب روی آسفالت‌های ضعیف باعث تولید ریزگردها شده است.
۴- خودروهای فرسوده به تدریج به شهرهای کوچک، روستاها و مناطق عشایری منتقل شده‌اند. امروزه در سفرهای بین شهری در این مناطق انواع بیوک و شورولت‌های ساخت دهه پنجاه و شصت خورشیدی، هنوز کار می‌کنند.
۵- شهرک‌های اسقاط، بدون وجود هیچ کنترل و معیاری، به سرعت انواع قطعات فرسوده خودروها را می‌فروشند، به‌طوری‌که موتورهای فرسوده ارزان قیمت آنها در بخش کشاورزی و روی چاه‌های آب استفاده شده و سبب آلوده کردن منابع حیاتی آب‌های زیرزمینی شده‌اند.
۶- در بسیاری از شهرهای بزرگ می‌توان خودروهای فرسوده رها شده در گوشه و کنار را مشاهده کرد.
۷- شبکه بزرگی در نقل و انتقال انواع ضایعات فلزی صنعتی، عمومی و خانگی در حال پخش کردن انواع ضایعات و آلوده کردن مسیرها هستند.
علاوه‌ بر این موارد، استفاده از خودروها و وسایل نقلیه فرسوده باعث افزایش تصادفات جاده‌ای، رشد مصرف سرانه بنزین و آلودگی هوای شهرها تا حد خطرناکی شده است.
از طرف دیگر سنتی ماندن بازیافت ضایعات فلزی، به دلیل کندی کار و هزینه بالا باعث کمبود شدید قراضه در کشور شده است. در واقع از حدود ۶ میلیون تن نیاز صنایع فولاد در سال به آهن قراضه، کمتر از یک سوم آن در داخل تولید می‌شود که البته مرغوبیت هم نداشته و دسترسی به آن با مشکلات فراوانی روبه‌رو است.
علاوه‌بر تمام مشکلات ذکر شده، اغلب ماشین‌آلات موجود در صنایع کشور که عمری ۵۰ - ۴۰ ساله دارند به زودی حجم عظیمی از ضایعات فلزی را ایجاد کرده و در این میان مشکل بزرگ‌تری را به وجود خواهند آورد.
به نظر می‌رسد ریشه اصلی این مشکلات در کم سوادی و تقلید سطحی‌نگر است. این دو پدیده را که از اصلی‌ترین عوامل ایجاد این مشکل هستند می‌توان از موثرترین ابزار جلوگیری از طرح و اجرای برنامه‌های توسعه پایدار نیز دانست.
یکی از نتایج کم‌سوادی، عدم توجه به تطبیق نیازهای بنیادی جامعه امروز ایران (در حال عبور از مرحله کشاورزی به صنعتی و تا اندازه‌ای مالی) در برنامه‌ریزی توسعه پایدار است. اثر تقلید سطحی‌نگر را نیز می‌توان در به هدر رفتن سرمایه عظیم (انسانی و مالی) به واسطه آشفتگی در تخصیص منابع و ایجاد بی‌رویه صنایع گوناگون مشاهده کرد.
توسعه صنایع فولادی و خودروسازی، بدون ایجاد «بازیافت صنعتی فلزات» نه تنها منابع عظیم مالی و نیروی انسانی را در ایران درگیر کرده، بلکه زیان‌های غیرقابل جبرانی هم به محیط زیست وارد آورده است. از سوی دیگر در ایران چرخش فولاد، مناسب با توسعه صنعت، انجام نمی‌شود.
نتیجه‌ای که در دنیا‌، در برنامه‌ریزی توسعه، بعد از نیم قرن تجربه و آلوده کردن محیط‌زیست به دست آمده این است که امروزه مسوولان هر کشوری (صنعتی و در حال توسعه) که صنعت فولادسازی دارند، قبل از اینکه اجازه هر نوع تولید فلزی (اعم‌از ریخته‌گری، ماشین‌سازی صنعتی، خودروسازی، وسایل نقلیه و...) را حتی بررسی کنند، اولین خواسته‌شان از سرمایه‌گذار این است که قبل از هر اقدام، ابتدا تکلیف دور ریخت صنایع مختلف، به‌طور شفاف معین شود و مورد قبول مسوولان محیط زیست قرار بگیرد. بدون دریافت چنین مجوزی هیچ سرمایه‌گذاری دنبال انجام «بررسی فنی و اقتصادی» هیچ طرحی، هر قدر هم سودآور باشد نمی‌رود، چون می‌داند که مجوز نخواهد گرفت. این تعیین تکلیف، نه تنها شامل کلیه ضایعاتی می‌شود که از مرحله اول ساخت محصول (نظیر باقیمانده‌ها، پسماندها و ضایعات فلزی در خود کارخانه) به دست می‌آید، بلکه باید مشخص شود وقتی عمر مفید آن محصول (از خودرو گرفته تا انواع ماشین‌ها، ابزار صنعتی، خانگی و عمومی) به پایان رسید، چه اتفاقی برایش می‌افتد و چگونه به چرخه تولید بازمی‌گردد.
امروزه دیگر «دور ریختن» معنی ندارد. از طرفی، به دلایل بسیاری، از جمله تنوع مواد مورد استفاده در صنایع، سرعت تغییر و نو‌آوری در تکنولوژی ساخت، نیاز به تولید سریع و بیشتر به دلیل رشد جمعیت، سرعت تغییر در روش‌ها و سیستم‌ها، به بازار آمدن سریع محصولات جدید، رشد تبلیغات با استفاده از وسعت پوشش جهانی ارتباطات و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و بالا رفتن هزینه‌های کارگری به دلیل رشد سطح زندگی، هر وسیله‌ای را که فرسوده می‌شود، فورا تعویض می‌کنند که این خود نیاز به بازیافت را چند برابر کرده است. همه این عوامل باعث شده‌اند که در قرن بیست‌ویکم «بازیافت صنعتی فلزات» یکی از سودآورترین سرمایه‌گذاری‌ها شناخته می‌شود.
برای رفع این مشکل در ایران چه می‌توان کرد؟
حلقه مفقوده صنایع فلزی در ایران «صنعتی کردن بازیافت فلزات» است. کاری که امروز در ایران، به اسم بازیافت فلزات انجام می‌گیرد، همانی است که ۵۰ - ۴۰ سال پیش هم انجام می‌شده است. در حالی که بازیافت سنتی که پرهزینه، غیر‌بهداشتی و با تولید محدود است، نه تنها جوابگوی صنعت امروز ایران نیست، بلکه خود عاملی در آلوده کردن محیط زیست نیز به شمار می‌رود.هر‌چه زودتر این کار صنعتی شود، نتایج مثبت آن در موارد زیر، سریع‌تر به دست خواهد آمد:
*خودروها، ماشین‌آلات، کارخانه‌ها و ناوگان‌های فرسوده از چرخه استفاده خارج می‌شوند و از شدت آلودگی محیط زیست کاسته می‌شود.
*خودروهای جدیدتر به سرعت باعث بهتر شدن و کمتر شدن سوخت و نیز تقلیل تصادفات و ضایعات حاصله می‌شوند.
*مشکلات اقتصادی خودروسازها تقلیل پیدا می‌کند.
*صنایع فولاد سازی، قراضه استاندارد و قابل سفارش خواهند داشت که اثر فوری آن در تولید آهن‌آلات ساختمانی، لوازم صنعتی و لوازم یدکی دیده خواهد شد.
*با صنعتی شدن بازیافت، راه برای باز‌سازی و نوسازی صنایع فرسوده (کارخانه‌های صنعتی، ماشین‌آلات کشاورزی، ناوگان هوایی و ...) هموار خواهد شد.
*صنعتی سودآور و مفید با امکان صادرات در کشور پا می‌گیرد.
راهکار عملی چیست؟
از فیلسوفی نقل می‌کنند که:
«اگر به انسانی گرسنه یک ماهی بدهید، یک وعده سیر می‌شود ولی اگر به او ماهیگیری بیاموزید، دیگر گرسنه نخواهد ماند.»
این نکته در جامعه نیز صادق است. دولت‌هایی که به جای دادن ماهی (واردات بی‌هدف) امکانات ماهیگیری (توسعه پایدار) را برای ملت خود ایجاد می‌کنند، نه تنها بارها انتخاب می‌شوند، بلکه نامشان در تاریخ ملت‌ها نیز جاودانه می‌شود.
در روبه‌روشدن با پدیده آلودگی محیط زیست در ایران، راهکارهای موضعی و لحظه‌ای نظیر زوج و فرد کردن استفاده از خودروهای شخصی، تعطیل کردن مدارس و کارگاه‌ها، امید بستن به باد و باران و نظایر آن راه به جایی نخواهد برد و برای مقابله با آلودگی محیط زیست، چاره‌ای جز تصحیح چرخه صنعتی در ایران نیست.
شاید بهترین روش شروع این کار، استفاده از همان دو عاملی باشد که خود باعث ایجاد این مشکل شد‌ه‌اند، «کم‌سوادی» و «تقلید سطحی‌نگر.»
به دلیل وجود این دو عامل، ایجاد تغییر بنیادی در یک روش سنتی نظیر بازیافت فلزات در ایران بسیار وقت‌گیر و چه بسا پرهزینه باشد، ولی می‌توان از همین دو عامل سریعا، برای «صنعتی کردن بازیافت فلزات» به روش زیر استفاده کرد: کافی است که چند مدول بازیافت صنعتی فلزات در کلانشهرها ایجاد کرد و بعدا آنها را واگذار نمود.
یک «مدول» بازیافت نه تنها از نظر اقتصادی توجیه‌پذیر است و برگشت سرمایه‌ای دو ساله دارد، بلکه بودجه آن به آسانی از کمک‌های سازمان‌های جهانی قابل تامین است.
تاسیس و راه‌اندازی این مدول‌‌ها نیز به سرعت امکان‌پذیر است، چون در آنها از ماشین‌آلات مدرن، قابل حمل‌ونقل و همگام با محیط زیست با امکان بازیافت انواع فلزات علاوه بر فولاد وجود دارد. به محض شروع کار این مدول‌‌ها سود مورد نیاز سرمایه‌گذاران تامین خواهد شد و به‌خصوص با مشاهده سودآوری در این کار، به سرعت تقلید باعث گسترش سریع آن در سطح کشور می‌شود.
این پروسه می‌تواند، در دوره چهارساله اول دولت یازدهم، «بازیافت صنعتی فلزات» را در ایران تثبیت کند که در دوره دوم نیز اثر آن در صنایع خودرو‌سازی و فولاد و همینطور در کاهش و کنترل آلودگی در شهرهای ایران قابل مشاهده خواهد بود.
*Raftec_۸@hotmail.com