گفتوگوی «دنیای اقتصاد» با مدیرعامل پرشیافلز اسپادانا
ورود دولت به بازار آهن اشتباه بود
وضعیت بازار جهانی فلزات در چند سال اخیر به قدری با نوسان همراه بوده که اکثر واحدهای فولادساز را در سطح جهانی و داخلی تحت تاثیر قرار داده است، اما در بازارهای داخلی، دو دسته فولادساز فعالیت میکنند که دسته اول بخش دولتی بوده و با دریافت سنگ آهن دولتی بیشترین حجم تولید فولاد را دارند و دسته دوم که بخشخصوصی هستند با خرید شمش با نرخهای جهانی به تولید میپردازند که گاه دامپینگ کشورهای همسایه آنها را به مرز تعطیلی و ورشکستگی نیز میکشاند. از همین رو روزنامه دنیای اقتصاد سلسله مصاحبههایی را با مدیران بزرگ صنعت فولادی انجام داده است تا با ارائه نظرات و تجربیات آنها بازار، بورس و تولیدکنندگان را یاری کند.
این بار مسعود ابکا، مدیرعامل سابق ذوبآهن اصفهان و مدیرعامل شرکت پرشیا فلز اسپادانا با ما به گفتوگو نشسته است که متن زیر مشروح گفتوگو با ایشان است:
آزاده حسینی
وضعیت بازار جهانی فلزات در چند سال اخیر به قدری با نوسان همراه بوده که اکثر واحدهای فولادساز را در سطح جهانی و داخلی تحت تاثیر قرار داده است، اما در بازارهای داخلی، دو دسته فولادساز فعالیت میکنند که دسته اول بخش دولتی بوده و با دریافت سنگ آهن دولتی بیشترین حجم تولید فولاد را دارند و دسته دوم که بخشخصوصی هستند با خرید شمش با نرخهای جهانی به تولید میپردازند که گاه دامپینگ کشورهای همسایه آنها را به مرز تعطیلی و ورشکستگی نیز میکشاند. از همین رو روزنامه دنیای اقتصاد سلسله مصاحبههایی را با مدیران بزرگ صنعت فولادی انجام داده است تا با ارائه نظرات و تجربیات آنها بازار، بورس و تولیدکنندگان را یاری کند.
این بار مسعود ابکا، مدیرعامل سابق ذوبآهن اصفهان و مدیرعامل شرکت پرشیا فلز اسپادانا با ما به گفتوگو نشسته است که متن زیر مشروح گفتوگو با ایشان است: لطفا به اختصار در مورد صنعت فولاد در چند سال گذشته توضیحاتی ارائه فرمایید.
در چند سال گذشته دو اتفاق مهم در صنعت فولاد ایران و جهان به وقوع پیوست که اتفاق مهمی که در بازارهای جهانی حادث شد، رشد قیمت فولاد بود که باعث ورود و ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاران شد و همین موضوع سبب رشد و شکوفایی بازار مواد اولیه بود.
اما اتفاق مهمی که در طول سالیان گذشته در صنعت فولاد ایران به وقوع پیوست راهاندازی و افتتاح بورس فلزات در پی آزادسازی قیمت فولاد و خروج آن از سیستم حوالهای و رانتی بود که این موضوع باعث شد تا فولادسازان دولتی احساس اقتصادی بودن در زمینه تولید را به دست آورند و به فکر سودآوری بیفتند.
امری که در گذشته به دلیل قیمتگذاری و دستوری محال به نظر میرسید با راهاندازی و ورود به بورس رنگ واقعیت به خود گرفت. آزاد شدن قیمتها و همگامی آن با بازارهای جهانی تولید فولاد را با صرفه ساخت و همین موضوع باعث ورود بخشخصوصی برای سرمایهگذاری در زمینه فولاد شد که حالا بعد از گذشت حدود ۴ سال از افتتاح بورس و ایجاد فرصت رقابت حضور بخشخصوصی را در صنعت فولاد میتوان حس کرد. این راهی است که پتروشیمی و سیمان نیز باید آن را طی کند و اگر به این ترتیب باشد از مزیت اقتصادی بهره میبریم در حالی که فضای رانت، ما را از مزیت اقتصادی دور میکند.
با توجه به اینکه فولادسازان بزرگ دولتی کشور در آستانه خصوصیشدن قرار دارند تحولاتی که به این واسطه در این صنعت به وجود میآید را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ابتدا توضیحاتی در مورد اینکه چگونه شویم تا فضای خصوصیسازی حاکم شود، توضیحاتی ارائه کنم چرا که همه در مورد مزایای خصوصیسازی میدانند. مهمترین عاملی که موجب حاکم شدن جو خصوصیسازی میشود این است که دولت خودش را از سرمایهگذاری مستقیم و رقابت با بخش خصوصی خارج کند. در حال حاضر این فضا برای شکلگیری بخش خصوصی فراهم شده بنابراین زمینههای ترسوبیم بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و حضور باید از بین برود. الان فرصت مناسبی فراهم آمده تا دولت با یک تغییر استراتژیک به سمت حمایت از بخش خصوصی برود و وزارت صنایع و معادن تصدیگری را کنار گذاشته، بلکه با از بین بردن موانع زمینه را برای حضور بیشتر بخش خصوصی فراهم کند. در آن صورت هزاران نفر در این مسیر با حمایت دولت گام برمیدارند در حالی که این امر صورت نگیرد، در واقع از آزادسازی اقتصاد جلوگیری کردهایم و توسعه کشور به کندی پیش میرود.
اما آنچه که در حال حاضر در امر خصوصیسازی در حال اتفاق است خیلی هم خصوصیسازی نیست، پراکندگی بیش از حد سهام و کماطلاع بودن سهامداران از ریشههای این صنعت و بهعلاوه نبود یک سیستم ارزشیابی دقیق میتواند به عنوان یک مانع خودش را نشان دهد، اگر قرار است خصوصیسازی انجام شود بایستی ارزش بودن سرمایه جدی گرفته شود هنگامی که سرمایه ارزش شد، سرمایهگذار نیز ارزشمند میشود این یعنی همان اتفاقی که در تمام کشورهای در حال توسعه دنیا حادث شده است؛ مثل کشور امارات.
طی سالیان اخیر رشد قیمت فولاد در بازارهای داخلی شدت گرفته به صورتی که گاه از قیمتهای جهانی نیز بالاتر رفته است. توصیه شما در چنین شرایطی به دولت برای کنترل و ساماندهی بازار فولاد چیست؟
به عقیده من دولت اصلا نباید در این زمینه دخالت بکند. بلکه اگر زمینه تولید و سرمایهگذاری بیشتر را فراهم کند، خودبهخود بازار کنترل میشود وظیفه دولت در چنین شرایطی این است که از دامپینگهای احتمالی جلوگیری کند؛ چراکه نوسان همیشه وجود دارد و نوسانهای کند در واقع نشاندهنده پویایی یک صنعت است؛ اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که بیتدبیری نیز ممکن است باعث بروز نوسانهایی با دامنه بالا شود دولت میتواند با حمایت از تولید بیشتر از طریق توسعه صنعت و پرهیز از رانتگرایی و قیمتهای تحمیلی و تثبیتی کمک شایانی در این زمینه میکند.
با توجه به اینکه بازار آهن کشور به صورت سنتی عمل میکند بورسفلزات تا چه حد توانسته در جذب سرمایه موثر باشد، آیا به اهداف خود نایل آمده است؟
راهاندازی بورس قدم بزرگی بود و درحقیقت زمینهای برای آزادسازی را فراهم ساخت؛ اما در ادامه بورس ضعیف عمل کرد و درواقع بورس ایستایی عمل کرد این بورس روزی با اهداف بزرگی راهاندازی شد و مقرر شد که واحدهای دولتی بیایند و محصولشان را عرضه کنند و در ابتدا بورس با ده کارگزار شروع به کار کرد؛ اما تاکنون نه تعداد کارگزاران افزوده شده و نه محصول جدید دیگری وارد بورس شده در صورتی که باید اجازه دهند همانند سایر بورسهای معتبر دنیا تعداد کارگزاران بورسفلزات بیشتر شود و درصورت تخلف از ادامه فعالیت آنها جلوگیری شود و واحدهای استانی هرچه سریعتر فعال شوند چیزی که الان وجود دارد، این است که بورس در حال حاضر دولتی است و این هدفی نیست که در ابتدا به دنبال آن بود. در زمانی که در دنیا تجارت الکترونیک جایگاه اساسی پیدا کرده و درصد وسیعی از مبادلات از طریق سایتهای اینترنتی انجام میشود این همه پافشاری برای انجام معاملات در یک نقطه چرا باید صورت بگیرد، مگر پیشبینی نشده بود که بخشی از درآمدهای بورس صرف گسترش فیزیکی آن شود. آیا فقط خریدن ساختمان آن هم در تهران توسعه فیزیکی به شمار میآید. با ورود تالارهای استانی فرصت رقابت برای همه از جمله واردکنندگان و مصرفکنندگان به وجود میآید متاسفانه ۳سال پیش محصول از حالت حواله خارج شد؛ اما در حال حاضر آن را در گوشهای دیگر در بند کردهایم که با ادامه این روند نه تولیدکننده و نه واردکننده، نه صادرکننده و مصرفکننده علاقهای برای حضور در بورس پیدا نمیکند و نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که روزی که تحمیل شرکتهای دولتی به عرضه تمام شود نیز بورس مشتریان خود را دارد یا خیر؟
بورس کالا در مقطع فعلی وظیفه دارد با گسترش مبادلات چه به لحاظ تنوع محصول و چه به لحاظ تعدادکارگزار و چه از نظر ابزارهای مبادلاتی وجود بورس را برای سرمایهگذاران جذابکند. چیزی که در حال حاضر به آن کمتر توجه میشود، حضور بخشخصوصی است؛ به طوری که در میان کارگزاران جدید هم این موضوع به وضوح دیده میشود، حضور بیشتر دولتیها بالاخص بانکها است نه بخشخصوصی.
این نوع اعمال محدودیتها که درحال حاضر در بورس اعمال میشود، راه را برای گسترش آن میبندد و اگر در ابتدای راهاندازی هم این محدودیتها وجود داشت، بورس شکل نمیگرفت. در حال حاضر هیچ مصلحتی بالاتر از فرصت ایجاد رقابت برابر نیست.
پیشبینی شما از وضعیت قیمت آهنآلات تا پایان سال جاری و سال آینده چیست؟
قیمت آهنآلات تا المپیک سال ۲۰۰۸ احتمال پایین آمدن ندارد؛ اگر هم افت قیمتی وجود داشته باشد، مقطعی است؛ اما با توجه به رشد قیمت شمش در بازار این انتظار میرود که با آغاز فصل گرما مقاطع طویل افزایش قیمت داشته باشد؛ اما نکتهای که در رشد قیمتها موثر است افزایش بیرویه نرخ حملونقل جهانی است که به صورت غیرمنتظرهای در سطح جهانی رشد داشته که نخستین نتیجه آن هم این است که کشورهایی که مجبور به واردات هستند ناگزیر به تحمل قیمتها میشوند.
به تازگی خبرهایی در مورد ورود سنگآهن به بورس شنیده میشود. نظر شما در این رابطه چیست؟
طبیعی است که معادن از ورود سنگآهن به بورس کالا استقبال میکنند؛ اما به محض آزاد شدن قیمتها در بلندمدت و با رشد قیمتها دیگر تمایلی به ماندن در بورس ندارند و در چنین شرایطی بحران وسیعی برای فولادسازان ما ایجاد میشود؛ چراکه هنوز دولتی هستند و هزینه سربار بالایی دارند.
اگر نرخ سنگآهن قرار است که آزاد شود که نهایتا روزی نیز آزاد خواهد شد، باید همزمان با خصوصیشدن واحدها و حذف هزینه سرباری که به واحد تحمیل میشود، باشد؛ در غیر این صورت باید منتظر بحران بود.
ارسال نظر