تحلیل
تداوم سرمایهگذاری در صنعت فولاد
بخش سوم
به ویژه در کشورهای عربی، قبل از وقوع بحران فعلی، صنعت فولاد دارای رشد شتابانی بوده و پس از گذار از این بحران نیز به دلیل ظرفیتهای بالا، مجددا به رشد خود ادامه خواهد داد. فارغ از وضعیت فعلی که یک وضعیت مقطعی است، شناسایی بازار میتواند به توسعه صادرات فولاد کمک کند.
ساناز وصالی
بخش سوم
به ویژه در کشورهای عربی، قبل از وقوع بحران فعلی، صنعت فولاد دارای رشد شتابانی بوده و پس از گذار از این بحران نیز به دلیل ظرفیتهای بالا، مجددا به رشد خود ادامه خواهد داد. فارغ از وضعیت فعلی که یک وضعیت مقطعی است، شناسایی بازار میتواند به توسعه صادرات فولاد کمک کند. دربرخی کشورها نظیر امارات متحده عربی تقاضای قابل توجهی برای فولاد وجود دارد. پیشبینی میشود تقاضا برای فولاد در امارات در سهسال آینده به رقم بیسابقه ۳۰میلیون تن برسد. در حال حاضر مصرف سرانه فولاد در امارات ۱۷۰۰ کیلوگرم به ازای هر فرد( و در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس این رقم بالغ بر ۶۴۵ کیلوگرم) است؛ در حالیکه این رقم در سطح جهان به طور متوسط به ۲۴۰ کیلوگرم میرسد. بهرغم تقاضای گسترده برای فولاد در امارات، تولید این کشور جوابگوی نیاز آن نیست. بنابراین، به جز حدود ۰۰۰/۱۰۰تن فولاد که در ابوظبی تولید میشود، مابقی از کشورهای ترکیه، قطر، عربستان سعودی، ایران، اروپا و منطقه آسیا و اقیانوسیه وارد میشود. کوشش برای تنوع دادن به محصولات ظرف سالهای گذشته برای این منطقه از اهمیت زیادی برخوردار بوده و علاوه بر این بهدلیل افزایش تقاضا در این منطقه حجم واردات نیز در حد قابل ملاحظهای بالا رفته است. نرخ رشد سالانه در کشورهای عربی شرقی دارای بالاترین نرخ رشد در تولید یا ظرفیتهای تولیدی بوده است، اما روند رشد در دوره ۲۰۱۰-۲۰۰۵ نشان میدهد که بالاترین نرخ رشد بهدست آمده مربوط به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. ظرفیتهای ایجاد شده توسط پروژههای جدید که طی چند سال آینده راهاندازی خواهند شد، به شرح زیر در مناطق مختلف تقسیمبندی شدهاند: کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ۴۹درصد، کشورهای عربی شرقی ۳۵درصد و کشورهای عربی غربی ۱۵درصد. براین اساس، پروژههای جدیدی در این کشورها در دست اقدام است و انتظار میرود که با راهاندازی آنها، تا سال ۲۰۱۰ میزان تولید فولاد خام این کشورها به ۲/۳۲میلیون تن برسد.
همانند سایر کشورها یکی از مشکلات شرکتهای فولادسازی در کشورهای عربی تامین دسترسی به مواد اولیه خصوصا سنگآهن است. شرکتهای عربی در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ به ترتیب ۹۲/۸ و ۷۵/۱۳میلیون تن آهن اسفنجی تولید کردهاند که نرخ رشد سالانه ۴۸/۷درصدی را نشان میدهد و علاوه بر این انتظار میرود که تا سال ۲۰۱۰ با راهاندازی پروژههای جدید کل تولید آهن اسفنجی به ۸۵/۲۲میلیون تن در سال برسد. وجود تقاضای قوی برای این ماده و امکان صادرات آن به بازارهای جهانی زمینههای اصلی طرحهای توسعه ظرفیتهای تولید آهن اسفنجی است، اما فولادسازان این کشور هنوز مواد اولیه مورد نیاز خود را از بازارهای جهانی تامین میکنند. گندله عمدهترین مواد اولیه وارداتی کشورهای عربی از بازارهای جهانی است. در دنیای عرب فقط یک کارخانه گندلهسازی وجود دارد که آن نیز در بحرین است. به همین دلیل اخیرا سرمایهگذاریهای زیادی برای احداث واحدهای گندلهسازی جدید با مشارکت خارجیان از جمله «میتال» انجام شده است که تعدادی از آنها در سالهای آینده به ثمر خواهد نشست.
بنابراین توسعه صادرات فولاد ایران به امارات میتواند هدف مناسبی برای صنعت فولاد کشور باشد. همچنین دو کشور عراق و افغانستان که در حال بازسازی هستند، میتوانند بازار خوبی برای کشور ایجاد کنند. البته این اتفاق در صورتی امکان وقوع دارد که تولید فولاد ایران، برای مصرف داخلی کفایت کند.
در حال حاضر مصرف سالانه فولاد در کشور حدود ۱۵ تا ۱۶میلیون تن است و میزان تولید این آلیاژ جوابگوی نیاز داخلی نیست. بنابراین، باید فضای مناسب برای مشارکت و سرمایه گذاری بخش خصوصی در این زمینه فراهم شود. البته در تدوین استراتژی توسعه صنعتی کشور، صنایع وابسته به منابع طبیعی از جمله صنعت فولاد دارای مزیت رقابتی شناخته شدهاند. چرا که صنعت فولاد از جمله صنایعی است که مصرف انرژی بالایی دارند. باتوجه به دارا بودن مواد اولیه و انرژی ارزان و فراوان، کشور ما از امتیاز بسیار مهمیدر این صنعت برخوردار میباشد. این در حالی است که کشورهای بزرگ تولیدکننده فولاد مانند آلمان، ایتالیا، فرانسه، ژاپن و حتی چین سنگ آهن و انرژی مورد نیاز خود را از طریق واردات تامین میکنند، در صورتی که در ایران مساله کاملا متفاوت است، زیرا همه عناصر تولید فولاد به میزان فراوان و ارزان وجود دارند، اما این موضوع نباید به قیمت هدر رفتن منابع ارزشمند انرژی تمام شود. برای تولید انبوه فولاد، در سطح جهان برخی اقدامات جهت کارایی مصرف انرژی صورت میگیرد که از آن جمله میتوان به خرید برق با نرخهای خاص(به عنوان مثال بر اساس میزان استفاده از برق)، کنترل بار انرژی و بازبینی مصرف انرژی اشاره کرد.
علاوه بر امتیازاتی که کشور ما برای تولید فولاد از آن برخوردار است، نباید اشتغالزایی صنعت فولاد را از نظر دور نگاه داشت. تولید هر یک میلیون تن فولاد در کشور زمینه اشتغال ۲هزار نفر را به صورت مستقیم فراهم میکند و به طور کلی هر یک نفری که در صنعت فولاد اشتغال پیدا کند، به میزان ۱۵ برابر اشتغال غیر مستقیم در جامعه ایجاد میشود. بنابراین با توجه به برخورداری از مزایای طبیعی و حمایتهای مورد نیاز و نظریه ایجاد اشتغال برای نیروی کار، گسترش صنعت فولاد توجیه پذیر است.
البته بایستی توجه شود که صنعت فولاد در ایران دارای مشکلاتی است که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱.پایین بودن بهرهوری نیروی انسانی یکی از چالشهای صنعت فولاد است. تا زمانی که بهرهوری نیروی انسانی ناچیز است، نمیتوان صنعت فولاد قابل رقابت داشت. از نظر بهرهوری نیروی انسانی، شاخص قابل قبول جهانی تولید فولاد به ازای هر نفر، حدود ۱۰۰۰ تن است در حالیکه این شاخص در کارخانههای ما به ازای هر نفر حدود ۲۰۰ تن است.
۲. استفاده غیر بهینه از سرمایه و مواد اولیه از دیگر مشکلات صنعت فولاد است. مدت طولانی به بهرهبرداری رسیدن طرحهای فولادی نمونه ای از استفاده نامناسب از منابع مالی است. از دیگر موارد، میتوان به میزان بالای مصرف الکترود اشاره کرد که اگرچه ماده گرانی محسوب میشود، مصرف آن حدود دو برابر میزان جهانی است. شاید یکی از مهمترین دلایل این استفادههای غیر بهینه از منابع تولید، دولتی بودن اکثر شرکتهای تولیدکننده باشد. خصوصیسازی این صنعت میتواند گام مهمیدر افزایش رقابتپذیری آن به حساب آید.
ارسال نظر