سایه بورس کالا نیستیم

گروه بورس کالا- تصمیم مهم ذوب‌آهن اصفهان با فولادسازان غیردولتی و کوچک برای تعیین کف قیمت میلگرد با اینکه برخلاف اقتصاد آزاد است و این اقدام روش منسوخ شده‌ای در کشورهایی که دارای بورس‌ فولاد هستند، محسوب می‌شود اما از سوی ذوب‌آهن اصفهان این کار اقدام قابل تحسینی است. به اعتقاد اغلب کارشناسان توافق اخیر فولادسازان نقش موثر بورس کالا را که طی سال‌های اخیر جایگاه کلیدی را در کشف قیمت آهن داشته است، کم‌رنگ‌تر می‌کند. در این راستا مدیرعامل ذوب‌آهن اصفهان با تنظیم گفت‌وگویی که از طریق Email به دنیای اقتصاد ارسال کرده است، به دفاع از توافق اخیر فولادسازان پرداخته است. این در شرایطی است که بازار به شدت نسبت به این توافق واکنش منفی نشان داده است؛ چرا که تجار آهن اعتقاد دارند که نباید ذوب‌آهن برای ورود به بورس اوراق‌بهادار دست به هر آب و آتشی بزند. متن گفت‌وگو با بهرام سبحانی را در پی بخوانید.

آقای مهندس، اخیرا جلسه مشترکی با تولیدکنندگان فولاد برای تعیین قیمت محصولات فولادی داشتید. به نظر شما در شرایطی که بورس کالا با هدف کشف واقعی قیمت‌ها شکل گرفته است، تشکیل چنین جلسه‌ای منطقی به نظر می‌رسید؟ به اعتقاد برخی تحلیل‌گران ذوب‌آهن جایگاه جدیدی را در بازار کالا پیدا کرده است. آیا ذوب‌آهن سایه بورس کالا است؟

اجازه دهید قبل از توضیح در رابطه با این موضوع رابطه با مطلبی تحت عنوان «ذوب‌آهن اصفهان سایه بورس کالا است» که اشاره کردید توضیحاتی ارائه کنم و سپس به سوال شما بپردازم. شما و همکارانتان بهتر از هرکس می‌دانید که ذوب‌آهن بیشترین سهم و حمایت را در راه‌اندازی بورس فلزات داشته و از اولین روز آغاز به کار بورس تاکنون تنها شرکتی که کل تولیداتش را در بورس عرضه کرده این شرکت بوده است. بنابر این ذوب‌آهن اعتقاد دارد بورس کالا صالح‌ترین و قانونمندترین مکانیزم برای کشف قیمت واقعی براساس عرضه و تقاضا و محل و مرجع قابل اعتمادی برای انجام معاملات شفاف است و تعیین نرخ و فروش محصولات این شرکت همواره بر همین مبنا استوار بوده و به آن عمل شده است. شما شاهد بودید که در کمتر از دو ماه ما یک کاهش قیمت ۲۵درصدی را تجربه کردیم و اعتراض هم نداشتیم، زیرا پذیرفته‌ایم که در بورس قیمت براساس عرضه و تقاضا و شرایط روز تعیین می‌شود.

قبول داریم. پس هدف از جلسه تولیدکنندگان چه بوده؟

تولیدکنندگان فولاد در خیلی از موارد مربوط به خرید مواد اولیه مصرفی و فروش محصول مسائل و مشکلات مشترکی دارند و هر سال چند نوبت به صورت ادواری جلسات مشترکی برای رسیدگی به مشکلات برگزار می‌کنند که جلسه هفته گذشته هم از همین نوع بود. ما گاهی اوقات در تدارک کالاهایی که تولید یا عرضه آن محدود است، مشکل داریم و در چنین مواردی رقابت و سبقت در خرید توسط همکاران موجب افزایش قیمت می‌شود و همه از آن متضرر می‌شویم؛ لذا در شرایط کنونی که قیمت محصولات نهایی به شدت کاهش پیدا کرده است، ضرورت این هماهنگی بین تولیدکنندگان فولاد به منظور کاهش قیمت تمام شده تولید فولاد بیش از پیش احساس می‌شد و نشست اخیر بیشتر در همین ارتباط بود.

مگر واحدهای تولیدی در خرید مایحتاج خود مستقل نیستند؟

صد درصد.

پس منظورتان چه کالاهایی است و چگونه هماهنگ می‌کنید؟

ببینید کالاهایی مثل شمش فولادی، آهن قراضه و فروآلیاژها به وفور در بازار یافت نمی‌شوند و اگر خریداران در خرید این کالاها از هم سبقت بگیرند قیمت آنها بی‌منطق و به صورت کاذب افزایش می‌یابد؛ لذا در این‌گونه موارد هماهنگی بین خریداران برای تعیین و تفاهم سقف قیمت خرید برای تولید اقتصادی و حتی تعیین حداکثر حجم خرید هر واحد کاملا در کنترل قیمت موثر است.

در مورد سنگ‌آهن چی؟

به اعتقاد من حتی در مورد سنگ‌آهن هم باید سیاست واحد اعمال شود.

بنابراین سیاست برنده-برنده ایجاب می‌کند که هر دو به منافع یکدیگر توجه داشته باشند زیرا به قول معروف هر دو سوار یک قایق هستند و نمی‌توانند نسبت به تهدیدهای یکدیگر بی‌تفاوت باشند. در همه جای دنیا هم همین‌طور است اگر منحنی نوسان قیمت فولاد و سنگ‌آهن و آهن قراضه و گندله و بریکت را روی یک صفحه ترسیم کنید می‌بینید که همه با هم از یک روند تبعیت می‌کنند، با هم بالا می‌روند و با هم پایین می‌آیند.

در مورد قیمت فروش محصولات چگونه هماهنگی شده و بالاخره چه تصمیمی گرفته شد؟

در مورد فروش محصولات همه قبول دارند که قیمت‌ها در دو سه هفته گذشته کاهش داشته و تولید‌کنندگان ناچارند شرایط را بپذیرند. به خصوص وقتی بورس کالا را به عنوان مرجع قانونی کشف نرخ قبول داریم و با کاهش تقاضا قیمت نیز کاهش می‌یابد، نمی‌شود خلاف جهت حرکت آب شنا کرد. این نکته‌ای است که همه به آن اعتقاد و تاکید داشتند اما نگرانی‌هایی هم داشتند که در مورد آن بحث و تصمیم‌گیری شد.

لطفا بفرمایید نگرانی فولادسازان چه بود و چه تصمیمی گرفته شد؟

البته. شما مطلعید که همه تولید‌کنندگان همه محصول خود را از طریق بورس نمی‌فروشند. خوب اگر تولید‌کننده‌ای بخشی یا تمامی محصول خود را خارج از بورس آن هم با شرایطی بهتر و بدون هزینه‌های کارگزاری عرضه کند قبول کنید انگیزه‌ای برای خریدار وجود نخواهد داشت که نیاز خود را از طریق بورس تامین کند و در چنین شرایطی دوئل سخت و نابرابر بین واحدهای تولیدی برای فروش بیشتر به هر طریق ممکن شروع می‌شود. یکی از مواردی که بحث و تصمیم‌گیری شد، این بود که تعیین قیمت برای خارج از بورس بر مبنای قیمت کشف شده در بورس و لحاظ کردن هزینه‌های مربوطه باشد. حالا شما بفرمایید اتخاذ این سیاست در سایه بورس قرار گرفتن است یا در جهت تقویت بورس برای کشف قیمت واقعی؟

اوضاع بازار را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نکته دیگری که مطرح است اینکه تقاضای خرید جدی در بازار نیست و در چنین مواقعی ممکن است یک تقاضا با تناژ بسیار کم در حد چندصدتن با قیمت به مراتب پایین‌تر از آخرین قیمت کشف شده مطرح شود در این حالت طبیعی است که تولید‌کننده برای حفظ ثبات در بازار به این تقاضا پاسخ منفی دهد، زیرا وقتی هزاران تن محصول با قیمت بالاتر و در فاصله چند روز زودتر فروخته شده و در حالی که این محصول هنوز به خریدار تحویل نشده است، کاهش شدید قیمت منطقی نیست و موجب بی‌ثباتی بازار می‌شود و خریداران بعدی با مشاهده ریسک بازار از خرید دست می‌کشند و بازار وارد کما می‌شود که این پدیده هم تولیدکننده را با مشکل نقدینگی و توقف تولید مواجه می‌سازد. بنابراین روی این موضوع مهم هم همه توافق داشتند که ضمن تبعیت از تغییرات واقعی قیمت‌ها به گونه‌ای عمل نشود که با اجابت به درخواست کوچک با قیمت پایین که نمی‌تواند آیینه‌ واقعی بازار باشد بازار وارد شک و چنین حالتی شود، زیرا پویایی بازار تحت هر شرایطی به نفع همه و رکود به نفع هیچ کس نیست.

نشست اخیر فولادسازان بحث تعیین کف قیمت نبوده بلکه برای کنترل کاهش کاذب و ناگهانی قیمت برای جلوگیری از ورود شک بی‌دلیل به بازار بوده است.

دقیقا. چون برای تولید‌کننده که باید در پایان ماه چندین هزار نفر را حقوق بدهد و هزینه‌های تولید را تامین کند پایین و بالا رفتن قیمت چندان مهم نیست مهم گرم نگهداشتن بازار معاملات و حفظ و تداوم تولید است، چون رکود تحت هر شرایطی برای تولید و جامعه زیان‌بار است.

به هر حال چه بخواهیم چه نخواهیم فعلا در بازار آهن‌آلات رکود را حس می‌کنیم. به نظر شما چگونه باید جلو این رکود راگرفت؟

همان گونه که در دوران گرانی‌ آهن‌ تولید‌کنندگان با خودداری از صادرات و عرضه محصولات تولیدی در بازار داخلی از افزایش بی‌رویه جلوگیری کردند حالا هم که بازار داخل باکاهش تقاضا مواجه است، صادرات می‌تواند در حل مشکل کمک کند.

آیا تسخیر بازارهای صادراتی از دست رفته اکنون که رقبای خارجی هم در تلاشند محصولات خود را به این بازارها بفروشند به سادگی امکان‌پذیر است؟

نه، خیلی سخت است، ولی غیرممکن هم نیست، باید تلاش کرد. البته کیفیت محصولات ذوب‌آهن نقطه قوت ما در مقابل رقبا است.

به عنوان آخرین سوال با اطلاعاتی که از اوضاع بازار فولاد در داخل و خارج دارید، آینده را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟

شواهد نشان می‌دهد به زودی وضع عوض می‌شود و بازار به حالت عادی برمی‌گردد. البته پیش‌بینی نمی‌شود که در کوتاه‌مدت قیمت‌ها به حد سه چهار ماه گذشته برگردد ولی بازار رونق می‌گیرد و فعال می‌شود، زیرا در بازارهای جهانی ماه آگوست که معمولا همراه تعطیلات است تمام شده، بازی‌های المپیک در چین خاتمه یافته و فعالیت‌های اقتصادی شروع شده، هوا رو به سردی است و از یک طرف کشورهای شمالی مثل روسیه و اوکراین و ترکیه که در منطقه سردسیری قرار دارند و تولیدکنندگان اصلی فولاد هستند، با مشکل تولید و حمل‌ونقل مواجه می‌شوند و از طرف دیگر در کشورهای جنوبی حاشیه خلیج‌فارس که از مصرف‌کنندگان عمده هستند با خنک شدن هوا و افزایش ساعات کاری در کارگاه‌های ساختمانی به دو شیفت و سه شیفت میزان تقاضا افزایش می‌یابد. در بازار داخل هم تخصیص اعتبار طرح‌های عمرانی در نیمه دوم سال، برنامه تولید انبوه مسکن، ارائه تسهیلات مسکن و اتمام ماه مبارک رمضان و از همه مهم‌تر تثبیت قیمت در حد متعارف که موجب حذف ریسک خریدار می‌شود، در افزایش تحرک در بازار و افزایش تقاضا موثر است.