استرالیا باید انتقال انرژی را رهبری کند؛ اما آیا میتواند؟
براساس گزارش رویترز، با توجه به فراوانی مواد معدنی، پتانسیل انرژی تجدیدپذیر، دولت پایدار و نزدیکی به بازارهای رو به رشد آسیا، استرالیا یکی از بهترین کشورها برای استفاده از انتقال انرژی است. اما احساسات در گردهمایی بزرگ معدن و بخشهای مرتبط در کنفرانس بینالمللی معدن و منابع (IMARC) در سیدنی تا حدودی ضعیف بود. در حالی که سخنرانان فرصتهای موجود را تشریح میکردند، همیشه هشدارهایی وجود داشت مبنی بر اینکه استرالیا در خطر از دست دادن موقعیت و شکست در برابر کشورهای رقیب در زمینه رهبری انتقال انرژی و مواد معدنی موردنیاز برای تغییر از سوختهای فسیلی به انرژی پاکتر است.استرالیا بزرگترین صادرکننده لیتیوم و سنگآهن در جهان و تولیدکننده عمده مس، نیکل، منگنز و آلومینیوم است.
بهعلاوه دومین صادرکننده بزرگ زغالسنگ و گاز طبیعی مایع در جهان است که نشان میدهد هنوز هم برای بیشتر درآمدهای صادراتی خود تا حد زیادی به سوختهای فسیلی وابسته است؛ در نتیجه با تسریع انتقال انرژی در خطر است. به همین دلیل است که صنعت معدن پذیرش آینده انرژی پاک را ضروری میداند و هدف اصلی این است که استرالیا نقش اصلی خود را بهعنوان تامینکننده مواد معدنی کلیدی حفظ کند. اما خطر عقبماندن استرالیا نیز افزایش مییابد، زیرا کشورهای دیگر با دسترسی به سرمایه و انرژی ارزانتر و همچنین مقررات و فرآیندهای دولتی آسانتر، پیشرفت سریعتری دارند. بخش سنگآهن یک نمونه است. استرالیا حدود دو سوم واردات مواد خام اصلی چین را تامین میکند. چین نیز به نوبه خود از سنگآهن برای تولید حدود نیمی از فولاد جهان استفاده میکند. ساخت فولاد با توجه به اتکای آن به زغالسنگ به عنوان منبع اصلی انرژی، حدود ۸درصد از انتشار جهانی را تشکیل میدهد. بنابراین کربنزدایی فولاد یک لایه کلیدی در انتقال انرژی است و استرالیا باید رهبر جهانی باشد. طرح ارائهشده این است که سنگآهن استخراج و از هیدروژن تولیدشده از انرژیهای سبز مانند خورشید و باد استفاده شود تا آن را به محصولی مانند آهن بریکت داغ تبدیل کند که به نوبه خود میتواند با استفاده از کورههای الکتریکی به فولاد تبدیل شود. اما برای تحقق این امر، بخش سنگآهن به برق ارزان و در مقادیر زیاد نیاز دارد. دینو اوترانتو، مدیر اجرایی گروه فورتسکیو، سومین معدنکار بزرگ سنگآهن استرالیا، به IMARC گفت که بدون برق ارزان هیچ اتفاقی نمیافتد. اوترانتو گفت: «با هزینههای انرژی رقابتی جهانی، استرالیا میتواند به طور کامل فرآوردههای معدنی ما را بگیرد و آنها را به محصولاتی که جهان میخواهد تبدیل کند.»
معضل برق
مشکل در ارائه برق ارزان است. در حالی که معدنکاران از ایجاد مشارکت با شرکتها و افزایش همکاری صحبت میکنند، همیشه موضوع هزینه مطرح است.
چرا یک شرکت انرژی خورشیدی، میلیاردها دلار برای ساخت نیروگاهها سرمایهگذاری میکند، فقط برای فروش برق تولیدشده با هزینه کم به بخش معدن تا بتواند از فروش محصولات پاکتر به چین و سایر خریداران در آسیا سود کسب کند؟
هیچ شرکتی این کار را نمیکند؛ به این معنی که دریافت قیمت انرژی تجدیدپذیری که به اندازه کافی ارزان باشد در استرالیا دشوار خواهد بود تا آن را با کشورهایی مانند کشورهای خاورمیانه که در حال حاضر انرژی کمهزینهای را برای استخراج سنگآهن به معدنچیانی مانند Vale برزیل ارائه میدهند، رقابتی کند. در دهههای گذشته، دولتهای ایالتی و فدرال استرالیا در ارائه برق ارزان برای سوخت توسعه صنعتی پیشتاز بودند. نمونهای از آن استفاده از برق آبی دولتی در تاسمانی برای تامین انرژی کارخانههای ذوب آلومینیوم، منگنز و روی بود. اما دولتها در حال حاضر در تنگنای نقدینگی بیشتری قرار دارند و در تحمیل هزینهها به مالیاتدهندگانی که از هزینههای زندگی شکایت دارند، محتاط هستند؛ به این معنی که سرمایه برای تبدیل استرالیا به ابرقدرت سبز احتمالا باید تا حد زیادی خصوصی باشد. یکی از نقشهایی که دولتها میتوانند به طور موثرتری ایفا کنند، کاهش زمان موردنیاز و پیچیدگی مصوبات است و در حالی که سیاستمداران در IMARC به اتفاق آرا میگویند که این کار را انجام میدهند، بخش معدن به طور قابلتوجهی بدبین است. در حال حاضر، چالش اصلی برای بخش معدن این است که چگونه چشمانداز را به واقعیت تبدیل کند، آن هم در مقیاسی که استرالیا را در خط مقدم انتقال انرژی نگه دارد.