10

شاخص بورس فلزات لندن موسوم به LME Index کاهش نرخ شدیدی را ثبت کرده است، تا جایی که از اوج آن در اوایل مارس 2022 و رقمی نزدیک به 5500واحد، هم‌‌‌اکنون به 4‌هزار و 368واحد افت کرده است؛ آن هم در شرایطی که طی روزهای اخیر شاهد شتاب‌گرفتن این افت نرخ بودیم. کاهش بهای فلزات پایه قطعا مهم‌ترین دلیل این افت شاخص بوده است و با توجه به شتاب کاهش قیمت‌ها، بعید نیست این روند ادامه داشته باشد. این نکته به این معنی است که بازارها باید احتمال استمرار افت قیمت‌های فلزات پایه را جدی بگیرند.

نکته مهم آن است ‌‌‌که کاهش بهای فلزات پایه در شرایطی رخ می‌دهد که موجودی انبارها نیز به‌نسبت پایین بوده و همین مطلب نشان می‌دهد که بر مبنای رخدادهای بنیادین پیشین، برتری تقاضا بر عرضه‌‌‌ها وجود داشته، ولی هم‌‌‌اکنون اوضاع تغییر کرده و یک هفته نزولی شدید رقم خورده است. به‌جرات می‌‌‌توان گفت در ماه‌‌‌های اخیر، هفته‌‌‌ای به دشواری هفته گذشته را شاهد نبوده‌‌‌ایم.

شتاب افت نرخ در شرایطی است که قیمت‌های نقدی و سه‌ماهه توامان در بورس فلزات لندن کاهشی است و این مسیر نزولی به صورت موازی در حال سپری شدن است، بنابراین مقاومت چندانی در این خصوص پیش‌‌‌روی بازار قرار ندارد. البته قیمت‌های سلف سه‌ماهه اغلب بالاتر از نرخ‌های نقدی است، تا جایی که می‌‌‌تواند نوعی داده حمایتی از بازار در فاز کونتانگو (برتری قیمت‌های سلف)تلقی شود.  اینکه مس به‌سادگی 10‌هزار دلار را از دست داد و حتی می‌‌‌تواند کمتر از 9‌هزار دلار معامله شود، داده بسیار مهمی بوده و هست؛ زیرا نشان می‌دهد اوضاع در جذاب‌‌‌ترین بازار فلزات پایه با آینده‌‌‌ای روشن نیز نگران‌‌‌کننده شده است و این مسیر ادامه خواهد یافت. البته مس از معدود کالاهایی است که با افزایش موجودی انبارها روبه‌‌‌رو شده و این مطلب به‌عنوان داده منفی بزرگ در برابر بازار مس ایفای نقش کرده است. در برابر آن شاهد هستیم که بهای هر تن آلومینیوم در بورس فلزات لندن از 3850دلار اوج ماه‌‌‌های اخیر (اوایل مارس 2022) تاکنون که نزدیک به 2740دلار نوسان نرخ دارد (به نسبت اوج) 29‌درصد کاهش نرخ را در نزدیک به دوماه تجربه کرده است. این در حالی است که آلومینیوم در اقصی‌نقاط جهان با کاهش موجودی انبارها روبه‌‌‌رو شده، بنابراین نباید انتظار افت شدید قیمت‌ها را داشتیم، ولی دقیقا عکس آن خودنمایی کرد. البته آلومینیوم نیز در فاز کونتانگو قرار دارد، ولی برتری قیمت‌های سلف ‌سه‌ماهه از نرخ‌های نقدی فعلی چندان برجسته نیست.

فلز روی هم شرایط مشابهی دارد و از اوج 4473دلار، هم‌‌‌اکنون تا نزدیکی 3500دلار کاهش قیمت دارد. نکته جالب توجه آنکه بهای سلف سه‌ماهه فلز روی از قیمت‌های نقدی بالاتر است، ولی شتاب افت نرخ بیشتری را تجربه می‌کند و موجودی انبارهای آن نیز در مسیر کاهشی است.

توجه به افت بهای روی و آلومینیوم از آن جهت اهمیت دارد که در فرآیند تولید آنها اهمیت انرژی و هزینه آن برجسته‌‌‌تر ارزیابی می‌شود. حال در شرایطی که بهای نفت‌خام در سطوح بالایی قرار دارد و قیمت زغال‌سنگ نیز جرقه‌‌‌های مهمی از رشد نرخ را نشان می‌دهد، روند کاهشی بهای فلزات می‌‌‌تواند مهم‌تر و حتی نگران‌‌‌کننده باشد که به توضیح بیشتری نیاز دارد.

تقابل عرضه و تقاضا در سرکوب نرخ

قیمت تمام‌شده بسیاری از تولیدات در بازارهای کالایی به‌رغم بالابودن هزینه انرژی و نفت‌خام هنوز بالاست؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که پایین بودن نسبی موجودی انبارها نشان می‌دهد تا هفته‌‌‌های اخیر شاهد برتری تقاضا بر عرضه‌‌‌ها بودیم. به عبارت ساده‌‌‌تر، فاز عرضه از قیمت‌های بالای پیشین حمایت می‌‌‌کرد، ولی خروجی آن در نهایت افت نرخ شد، بنابراین حجم تقاضا و دورنمای آن فاجعه قیمتی را رقم زده است و می‌‌‌تواند باز هم ادامه یابد.

اینکه چین قرنطینه و فرورفتن در لاک دفاعی را پسندیده، تنها یک الزام بهداشتی نبوده است، بلکه رویکردی اقتصادی دارد؛ زیرا حجم تقاضای حامل‌‌‌های انرژی مخصوصا بنزین و گازوئیل را هم کاهش می‌دهد. اینکه هنوز بهای نفت‌خام در سطوح بالای فعلی قرار دارد و سایر کالاها افت نرخ مستمر را تجربه می‌کنند، حتی جرقه‌‌‌های رشد قیمت نفت را شاهد هستیم. این یعنی دوگانه‌‌‌ای در جهان رخ داده، ولی هنوز جریان کاهشی‌ای که انتظارش را داریم، به صورت کامل و جامع محقق نشده است. البته استمرار روند نزولی فعلی منطقی است و به‌آرامی به حوزه قراردادهای نفتی هم وارد خواهد شد. این مطلب به معنای آن است که جریان کاهشی که از فلزات آغاز شده، به فولاد هم سرایت کرده و در نهایت در بازار محصولات پتروشیمیایی با محوریت پلیمرها نیز خودنمایی خواهد کرد. این روند به معنی آن است که تلاش‌‌‌های آمریکا در جهت کاهش تورم جهانی آرام‌آرام نتیجه داده و بازی چین در عقبگرد اقتصادی در فاز تقاضا نیز به این تلاش‌‌‌ها کمک خواهد کرد.

نکته مهم آنکه بهای نفت‌خام نه‌تنها کاهش جدی نداشته، بلکه نوسان نرخ آن از افزایش شکننده قیمت‌ها حکایت دارد و می‌‌‌تواند پاشنه‌آشیل این جریان باشد.

در هر حال، مهم‌ترین مولفه افت دسته‌جمعی نرخ کالایی‌‌‌ها با تمرکز بر مواد اولیه، ورود به عصری شبیه به رکود است و اگر بازارهای نفت‌خام و مواد غذایی نیز تعدیل نرخ را بپذیرند، چیزی جلودار افت قیمت‌ها نیست.

اگرچه باید بازار محصولات کشاورزی و مواد غذایی را مستثنی کرد، ولی بازار نفت‌خام بیش از همه مستعد افت نرخ است و اگر چنین رخدادی محقق شود، باید چهره جدیدی از بازارها را انتظار داشت. اوضاع به گونه‌‌‌ای نیست که نشان می‌دهد؛ اگرچه کاهش بهای نفت‌خام به محرک‌‌‌های جانبی بعضا سیاسی نیاز دارد که عزم دولت‌‌‌ها را می‌‌‌طلبد. شاید کاهش تورم در آمریکا از مسیر عرضه نفت به رویکردهای مرسوم نیاز داشته باشد که حتی به قیمت رکود نیز جذاب ارزیابی می‌شود. بهتر است بازارها را کاهشی در نظر بگیریم یا به عبارت ساده‌‌‌تر، منتظر گسترش افت قیمت‌ها به سایر بازارهای کالایی باشیم.


برخی از مهم‌ترین رخدادها در بازارهای جهانی

 خودنمایی روند نزولی در بازارهای جهانی کالایی‌‌‌ها؛

 کاهش محسوس بهای فلزات پایه که نمود آن را می‌‌‌توان در کاهش سریع و شدید شاخص بورس فلزات لندن مشاهده کرد؛

 رواج قرنطینه در چین و ترس بازارها از استمرار آن و ضعف تقاضا

 ادامه قیمت‌های بالای نفت‌خام در جهان که خود محرکی برای بالا نگه‌‌‌داشتن هزینه خانوار در حوزه انرژی محسوب می‌شود؛

 افزایش شدید ارزش دلار آمریکا در مقایسه با سبدی از ارزها و رسیدن به شاخص ۶/ ۱۰۴واحد که بالاترین میزان از اواخر سال ۲۰۰۲ تاکنون است؛

 بالاماندن تورم در آمریکا تا جایی که هنوز در بالاترین نرخ ۴۰سال اخیر این کشور است؛ اگرچه اندکی تعدیل شده است؛

 قیمت‌های بالای مواد غذایی تا جایی که شاهد نوسان شاخص قیمت مواد غذایی فائو در سطوحی نزدیک به اوج تاریخی آن هستیم؛

 نوسان بهای طلای جهانی در رقمی نزدیک به کف ‌سه‌ماه اخیر خود؛

 بیم و امید از کاهش بهای جهانی نفت‌خام، اگرچه به سیگنا‌‌‌ل‌‌‌های سیاسی نیاز دارد؛

 انتظار آغاز یک دوره همراه با رکود در جهان.