به گزارش کالاخبر، گزیده صحبت‌‌‌های مهدی کرباسیان را می‌‌‌توانید در نوشتار پیش‌رو مطالعه کنید. وی معتقد است؛ وقتی تولید در ریل صحیح حرکت نکند، در اقتصاد ارز چندنرخی داشته باشیم و دستورالعمل‌‌‌های شبانه ابلاغ شود، آن‌وقت معلوم است که بازار متعادل نیست. بازار اگر با منطق تعادل حرکت کند، اقتصاد سالم شکل می‌گیرد. تصمیمات خلق‌الساعه، غیرکارشناسی و بعضا غیرجسورانه و ‌صحبت‌نکردن صریح و صادقانه مسوولان و مدیران با مردم باعث می‌شود که مردم به درست‌بودن صحبت‌‌‌ها و سیاست‌‌‌ها شک کنند. مصداق این موضوع، همان ماجرای دعوت از مردم برای ورود به بازار سهام در سال ۱۳۹۹ بود که مسوولان دولتی، وزیر اقتصاد یا معاونان تاکید و توصیه کردند که مردم به بورس بیایند، مردم هم با اطمینان و به پشتوانه و اعتماد همان صحبت‌‌‌ها وارد بازار سهام شدند؛ اما ماجرا این بود که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده بود و ما هنوز چالش‌‌‌های مربوط به تحریم‌‌‌ها، ممنوعیت ثبت‌سفارش‌‌‌ها، چالش‌‌‌های ارزی و بخش تولید را کماکان داشتیم.

سایه سنگین تصمیمات سیاسی بر اقتصاد

کرباسیان عنوان کرد: همسو با تحریم‌‌‌ها، یکی از چالش‌‌‌های دیگر اقتصاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی اواخر دوره پهلوی دوم، سایه سنگین تصمیمات سیاسیون بر اقتصاددانان بود. بعد از جنگ، عملا اقتصاد دستوری شکل می‌گیرد و با سایه سنگین سیاست بر اقتصاد، خودتحریمی‌ها هم به وجود می‌آید. اتخاذ برخی تصمیم‌‌‌ها همچون اعمال عوارض بر صادرات محصول‌‌‌های پتروشیمی در قالب سیاست‌‌‌های خودتحریمی به مثابه زدن «سرنا از دهان گشاد» است. به طور مصداقی، در شرایط فعلی، نرخ حاشیه سود معمول تولید ۵ تا ۱۵‌درصد است، اعمال تصمیمات غیرکارشناسی بر سر حاشیه سود بالای ۴۰‌درصد برای صنایع پتروشیمی و فولادی به بهانه تعدیل سودها نمونه سیاست‌های نابجا و غیرعادلانه است. قانون‌گذار و سیاستگذار به جای اینکه بر صادرات بنگاه‌‌‌ها عوارض تعیین کنند، با این بهانه که انرژی ارزان یا یارانه رایگان دریافت می‌کنند، بهتر است از همان ابتدای زنجیره ارزش صنایع، سیاست درست را اعمال کنند تا با تصمیم‌‌‌های بخشی و جزیره‌‌‌ای، صادرات بنگاه‌‌‌ها را تحت‌تاثیر قرار ندهند. یادمان نرود اقتصاد، به‌واسطه صادرات زنده است.

وی معتقد است: تصمیم‌‌‌های غلط و غیرکارشناسی گاهی موجب خسارت‌‌‌های میلیاردی برای تجار و تولیدکنندگان ما می‌شود. ببینید اگر صنعت خودروی ما صادراتی ‌‌‌بود و قابلیت رقابت جهانی داشت، قیمت‌ها به‌طور معقول باید کاهش پیدا می‌کرد، به‌اصطلاح خودروسازان باید مزیت صادراتی داشته باشند تا بتوانند در بازارهای جهانی بفروشند. همین صنعت خودرو با این میزان بهره‌وری و کیفیت و با این قیمت تمام‌شده نمی‌‌‌تواند صنعت دلخواه ما باشد.

کرباسیان در ادامه گفت: بورس‌کالا در دوران دولت دوم اصلاحات و وزارت اسحاق جهانگیری (وزیر صنایع) و موذن‌زاده (رئیس ایمیدور) در قالب بورس فلزات تهران و با حمایت وزارت اقتصاد (بنده آن موقع در معاونت وزارت اقتصاد بودم) آغاز به کار کرد. ایده شکل‌گیری بورس‌های کالایی در کمیته‌‌‌ای در دولت‌‌‌های اول و دوم اصلاحات که دبیر آن کمیته، طهماسب مظاهری بود، شکل گرفت. در ابتدا بحث ورود فلزات به بورس‌کالا مطرح بود؛ اما در سال‌های بعد در دولت اول احمدی‌نژاد اقلام شیمیایی و پتروشیمی هم در قالب تشکیل بورس‌کالا وارد این بورس شد.

نقش بورس‌کالا در شفافیت

معاون پیشین وزارت صمت عنوان کرد: بورس‌کالا مسلما به‌واسطه ایجاد شفافیت و سلامت، قطعا به نفع اقتصاد کشور است. اجازه دهیم بورس‌کالا با سازوکارهای خود بورس‌کالا در تعامل عرضه و تقاضا عمل کند تا بهترین کارکرد را برای ما به دنبال داشته باشد. گسترش بورس‌کالا می‌‌‌تواند  ایده مطلوبی باشد. همین تجربه عرضه سیمان در بورس‌کالا در شرایطی که تولید آن بیش از مصرف داخل است، توانست تصمیم خوب ما باشد؛ چرا که بازار در دایره شفافیت، متعادل حرکت می‌کند.

وی در ادامه گفت: بورس‌کالا به سلامت اقتصاد کشور می‌‌‌انجامد و به نفع اقتصاد ملی است و سازوکار آن هم علمی، عقلانی و تجربی است. با شرایط فعلی تفاوت شدید نرخ کارخانه و بازار که منجر به تشکیل بازار رانت حواله‌‌‌ای در صنعت خودرو شده، آیا سیاستگذار جسارت و جرات دارد که با عرضه خودرو در بورس‌کالا با حذف بازارهای حواله و رانت‌‌‌بازی، قیمت خودرو را واقعی کند؛ هرچند همه دولت‌‌‌ها نشان داده‌‌‌اند که آمادگی واقعی‌شدن قیمت‌ها را ندارند.

کرباسیان در پایان عنوان کرد: بازار سرمایه سازوکاری علمی است که نباید آن را به هم بزنیم؛ چون وقتی این سازوکار به هم می‌ریزد، رانت ایجاد می‌شود.