مزیتهای پیدا و پنهان بورسکالا در سال ۱۴۰۱ چیست؟
امکان موفقیتهای فزاینده کالایی
حمایت از صنعتی شدن شرکتهای دانشبنیان
تکنولوژیهای جدید، دوران بارداری طولانیمدتی دارند؛ این تکهکلامی است که در خصوص شرکتهای دانشبنیان به کار میرود و حکایت از آن دارد تا زمانی که کالای جدیدی بتواند توجه بازار را به خود جلب کند یا خدمتی که سطح رفاه جامعه را با افزایش بهرهوری برتری بخشد، به زمان تحقیق و توسعه بسیاری نیاز است.
در حوزه تولید با محوریت محصولات کالایی و تامین مواد اولیه باید به این واقعیت توجه کرد که شرکتها در فاز ابتدایی فعالیتهای دانشبنیان خود یکشبه به فاز تولید صنعتی دست پیدا نمیکنند و تولید آنها گام به گام افزایش مییابد. این موضوع به معنی آن است که بسیاری از شرکتها به حجم محدود مواد اولیه نیاز دارند و گام به گام این رقم افزایش مییابد. به عنوان یک نمونه مشخص میتوان به تخصیص مواد اولیه بسیار محدود (مثلا یک تا ۳تن) به برخی شرکتها اشاره کرد که برای تحقیق و توسعه به ماده اولیه خاصی نیاز دارند. این در حالی است که شرکتهایی که از شفافیت بالاتری برخوردار هستند، برای عدمایجاد وقفه در شفافیت مالی و کاهش ریسک نگارش صورتهای مالی و مدارک مالیاتی خود، با هر سختی این روند را تعقیب میکنند. بنابراین توجه به عرضه مواد اولیه با حجم محدود را باید در دستور کار قرار داد.
دو رویکرد برای عرضه محدود و بعضا مستمر مواد اولیه متصور است. یکی آنکه با استفاده از معاملات خردهفروشی یا گواهی سپرده، بدون در نظر گرفتن سختگیریهای سهمیهای، حجم پایینتری کالا را به خریدار عرضه کرد. این موضوع بارها مورد تاکید قرار گرفته است و گام به گام در این مسیر حرکت میکنیم. با توجه به قانون بودجه امسال که گواهی سپرده مشمول مالیات ارزشافزوده نیست، میتوان به استفاده از این رویکرد خوشبین پرداخت. بنابراین امیدواریم شاهد معاملات گسترده گواهی سپرده کالایی باشیم.
نکته دیگر آنکه میتوان در دستورالعملهای اجرایی، فضایی برای حضور شرکتهای دانشبنیان پیشبینی کرد تا این قبیل شرکتها بتوانند برای فاز تحقیق و توسعه خود و حتی تولید نیمهصنعتی، بدون سختگیریهای مرسوم ماده اولیه تهیه کنند. با توجه به وضعیت فعلی و قیمتهای نسبتا بالای موجود در کنار امیدواری به عدمرشد بهای ارز امیدواریم این روند به نتیجه برسد. به صورت دقیقتر در بازارهای مختلف صنعتی معدنی و پتروشیمیایی و حتی فرآوردههای نفتی در بورسکالا میتوان در دستورالعملهای بالادستی با اعمال و پیگیریهای مستمر، بندهایی را برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان تعریف کرد که این نکته سیگنال مثبتی برای حمایت از فاز تحقیق و توسعه آنها به شمار میرود. البته در کنار آن باید واحدهای کوچک و متوسط را نیز مورد بررسی قرار داد؛ زیرا هزینه دانشبنیان شدن برخی واحدهای کوچک در مقایسه با شرکتهای بزرگ بسیار کمتر است. بنابراین باید در کنار شرکتهای دانشبنیان از این شرکتها نیز حمایت مضاعفی کرد.
فروش اعتباری مواد اولیه
خریداران مواد اولیه در بورسکالا با احتمال بالایی تولیدکننده واقعی هستند. این در حالی است که پس از راهاندازی سامانههای مختلف همچون سامانه جامع تجارت و ثبت فاکتورها، ریسک واسطهگری مواد اولیه افزایش یافته و فضا برای ورود شرکتهای خریدار واقعی تسهیل شده است. نکته دیگر آنکه با کمرنگ شدن اهمیت سقف خرید بهینیابی مواد اولیه شرکتهای خریدار حضور بهتری در بورسکالا داشتهاند؛ اگرچه در بازهای از زمان به افزایش رقابت برای خرید نیز منتهی شد. همین نکته نشان میدهد که فضا برای حضور خریداران واقعی فراهم است و هرگونه حمایت از این قبیل شرکتها در فاز تامین مالی و مواد اولیه آنها میتواند محرک بزرگی برای حمایت از اشتغال و ثروتآفرینی باشد. اینکه یک مصرفکننده واقعی مواد اولیه با هزینه پایینتری به خوراک (ماده اولیه) موردنیاز خود دست پیدا کند، نکته بسیار مهمی است که به حمایت از آینده صنعتی کشور منجر خواهد شد. در شرایطی که امکان راستیآزمایی فعالیتهای تولیدی مهیاست و حجم عرضه مواد اولیه نیز بالا و از پتانسیل افزایش بیشتر برخوردار است، فضا برای حمایتهای اعتباری بیش از گذشته فراهم شده است. به عبارت دقیقتر حمایت اعتباری از خرید مواد اولیه، سادهترین راه برای حمایت واقعی از فاز تولید اشتغالآفرین است که در بورسکالا اهمیت بسزایی دارد. این موارد در حالی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد شد که بورسکالا در کنار شرکتهای کارگزاری میتواند در زمینه فروش اعتباری مواد اولیه ایفای نقش کند؛ نکتهای که بارها در مورد آن بحث شد، اما به صورت جزیرهای عمل میشود. به عبارت دیگر برخی کارگزاریها به فراخور شرایط بازاریابی و در چارچوب توانمندیهای خود اقدام به معاملات اعتباری مواد اولیه میکنند که این مطلب قدرت آنها را در فاز بازاریابی افزایش داده و حجم معاملاتشان را تقویت کرده است. این در حالی است که این رویکرد باید مورد توجه بیشتر قرار بگیرد. شاید در آینده در ذات تسویه وجوه در بورسکالا بتوان معاملات اعتباری را لحاظ کرد. نکته دیگر آنکه در ارتباط بین فروشنده و خریدار، فروشنده میتواند نسبت به فروش نسیه محصولات خود اقدام کند. بنابراین بهسادگی امکان فروش اعتباری مهیا خواهد بود. نکته دیگر آنکه ابزارهای مالی همچون خرید دین در این شیوه برای حمایت از معاملات سلف امکان بروز و ظهور دارد. بنابراین ابزارهای متنوعی در مسیر تامین مالی شرکتها در بورسکالا متصور است.
بهره بردن از ظرفیتهای بورسکالا در راستای شعار سال
در ادامه باید گفت پتانسیلهای حمایت از شرکتها و تولید دانشبنیان فراتر از موارد فوق است که در آینده به آنها اشاره خواهیم کرد. فروش در بازار صادراتی بورسکالا همراه با تسویه وجوه ارزی، بازاریابی بینالمللی و امکان ثبت مالکیت معنوی به کمک ابزارهای بورسی در داخل و حتی خارج از کشور در کنار صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه همگی از مواردی هستند که میتوانند به حمایت بازار سرمایه در اقتصاد و تولید دانشبنیان منتهی شوند.
اینکه بورسکالا مدتها در مسیر استفاده از ابزارهای مالی جدید، سرعت عمل مطلوبی داشته، اما در بازههایی از زمان این سرعت با شتاب کمتری همراه بوده، نکتهای است که نمیتوان نادیده گرفت. راهاندازی ابزارهای متنوع مالی-کالایی پتانسیل متنوعسازی سبد سرمایهگذاران را در بر دارد و در شرایطی که نقدینگی سرگردان در جامعه وجود دارد، میتواند با هدایت این سرمایهها به بخش حقیقی اقتصاد تولید و اشتغالزایی را افزایش دهد؛ چرا که یکی از دغدغههای اصلی بسیاری از تولیدکنندگان علاوه بر دسترسی به مواد اولیه، سرمایه در گردش است که آنها با امکان مبادله محصولات تولیدی خود در آینده یا بهرهگیری از ابزارهای تامین مالی موجود در بورسکالا میتوانند به این نیاز خود به نحو صحیح پاسخ دهند.
با توجه به به شعار سالجاری در خصوص حمایت واقعی از صنایع دانشبنیان اشتغالآفرین، به نظر میرسد باید رویکرد جدیدی در بدنه اجرایی بورس کالای ایران اتخاذ شود تا بتوان از تمامی ظرفیتهای بستر کالایی رسمی کشور بهره برد؛ چرا که تجربه دادوستد در بورسکالا حکایت از آن دارد که نهتنها امکان کاهش هزینه مبادلات با به حاشیه رانده شدن واسطهگران وجود دارد، بلکه شفافیت نسبت به نوع کالای معاملهشده، طرفین معامله و بهای مورد معامله افزایش یافته است. پیش از راهاندازی بورسهای کالایی در کشور، امکان دستیابی به دادههای معاملات در بخشهای گوناگون کالایی کشور وجود نداشت یا بسیار دشوار بود؛ در حالی که حداقل مزیت بهره بردن از ظرفیتهای بورسکالا، انتشار دادههای معاملاتی برای عموم است که معاملهگران حوزههای مختلف، تحلیلگران و سایر افراد جامعه امکان دستیابی به آن را دارند.
نگاهی به آمارهای بورسکالا نشان میدهد که بهرغم تصور توجه به تامین مالی با محوریت اوراق سلف استاندارد موازی بازی بهشدت کاهش یافته که نشان میدهد بخشی از فرآیند تامین مالی به حاشیه رانده شده است. این در حالی است که بازار مالی بورسکالا باز هم موفقیتهای فزایندهای را تجربه کرده است تا بخش مهمی از این عقبماندگی را جبران میکند. در سالجاری امید است تامین مالی از بستر بورسکالا برای تولیدکنندگان واقعی تسهیل شود و از این مسیر اشتغالزایی بیشتری را شاهد باشیم.