«دنیای اقتصاد» همبستگی دادههای اصلی با معاملات محصولات پتروشیمی را بررسی کرد
راهبری بهای ارز در بازار پتروشیمیاییها
درواقع ضریب همبستگی، ابزاری آماری برای تعیین نوع و درجه رابطه یک متغیر با متغیر کمّی دیگر است که با استفاده از آن میتوان شدت و نوع رابطه دو متغیر را نشان داد. نرخ ارز بهعنوان متغیری مستقیم و غیرمستقیم در معاملات محصولات پتروشیمیایی بورس کالا اثرگذار است که علاوه بر تعیین انتظارات تورمی معاملهگران، بهعنوان یکی از متغیرهای اصلی در معادله کشف نرخ پایه محصولات پتروشمیایی بورس کالا نقش دارد. برآوردهای «دنیایاقتصاد» از معاملات ماهانه دو بازار پلیمری و شیمیایی در بورس کالا از ابتدای سال 99 تا پایان مردادماه سال جاری نشان میدهد، هنگامی که همبستگی دو متغیر فاصله نرخ آزاد و نیمایی دلار را در کنار میزان تقاضا، عرضه و حجم معاملات به تفکیک مورد بررسی قرار میدهیم، هر سه این دادههای معاملاتی رابطهای مثبت و مستقیم با نوسان بهای ارز از خود نشان میدهند، به این معنی که اثر تکانههای ارزی، با وقفهای کوتاهمدت در دادوستد محصولات پتروشمیایی بورس کالا منعکس میشود. آمارهای موجود از ضریب همبستگی از تقارن متفاوت دو بازار پلیمری و شیمیایی بورس کالا نسبت به تغییر شرایط بازار حکایت دارد که از سوی دو طرف معاملات، یعنی عرضهکنندگان و تقاضاکنندگان به ثبت رسیده است. بخش عمده این تفاوت، مربوط به ذات این دو بازار است که از نظر فنی واکنش تقاضا و عرضه را نسبت به نوسانهای بازاری تحت تاثیر قرار میدهد. آنچه در دادههای موجود در میان پلیمرها نمایان است، همگرایی حجم تقاضا نسبت به تکانههای ارزی است که بسیار بیشتر از میزان عرضه این محصولات بوده، چرا که طبق دستورالعملهای تنطیم بازار، عرضهکنندگان ملزم به رعایت کف عرضهای هستند که امکان عرضه کمتر از این مقدار را ندارند، در حالی که تقاضا بهراحتی و بسیار سریع میتواند مبتنی بر پیشبینی اهالی بازار خود را تعدیل کند تا متقاضیان، ریسک ناشی از تغییرات قیمتی را به حداقل برسانند. در بازار محصولات شیمیایی این موضوع کمرنگتر بوده و میتوان تقارن بیشتر میزان عرضه را به نسبت تقاضا در این بازار مشاهده کرد؛ چرا که طبق ویژگیهای فنی و محدودیتهای مربوط به حملونقل این مواد تقاضا در واکنش سریع به تغییر شرایط بازار ناتوان است. البته این مطلب به معنی نبود نوسان در حجم تقاضا برای مواد اولیه شیمیایی در بورس کالا نیست، بلکه در مقایسه با محصولات پلیمری این واکنش بسیار کمتر ارزیابی میشود. در نهایت میتوان همسو بودن حجم معاملات هر دو بازار را با نوسانات ارزی در بازار داخل اعلام کرد که بهعنوان سیگنالی اثرگذار بر انتظارات تورمی معاملهگران این دو بازار و نرخ پایه این محصولات در بورس کالا اثر جدی و بسزایی را منعکس میکند.
تکانههای ارزی، سکاندار معاملات پتروشیمیاییهای بورس کالا
حجم معاملات در بازار محصولات پتروشیمیایی بهعنوان حیاتیترین داده معاملاتی تحت تاثیر متغیرهای مستقیم و غیرمستقیم، فراز و فرودهای گوناگونی را تجربه کرده است. آنچه از رصد تغییرات این داده اثرگذار در بازار محصولات پتروشیمیایی نمایان است، اثرگذاری مضاعف نوسان بهای ارز بر معاملات این گروه محصولات در بورس کالا است. در سطح اولیه میتوان قیمت مبنای دلار را که به صورت میانگین هفتگی نرخ خرید و فروش در سامانه نیما قابل محاسبه است، متغیری دانست که در کنار نرخ جهانی محصولات پتروشیمیایی، دو متغیر اصلی کشف قیمت پایه عرضه محصولات در بورس کالا به شمار میروند. در مواقعی که نرخ جهانی نوسان محدودی دارد، تکانههای ارز، سکاندار تعیین نرخ پایه در این بازار میشود، تا جایی که در برخی از برهههای زمانی این اثرگذاری به قدری جدی میشود که نوسان قیمت در بازارهای جهانی را در خود هضم میکند. اینکه اهالی بازار چه دورنمایی برای نوسان بهای ارز و قیمت جهانی محصولات پتروشیمیایی در کوتاهمدت متصور هستند، میتواند نخستین سیگنال را به جریان معاملات هفتگی مخابره کند.
حساسیت معاملهگران به نوسان نرخ ارز در بازار آزاد
شواهد نشان میدهد، نرخ ارز در سامانه نیما با وقفه کوتاهمدت تمایل به همسو شدن با قیمت ارز در بازار آزاد دارد. از این رو معاملهگران محصولات پتروشیمیایی فاصله این دو نرخ را محرکی دیگر تشخیص دادهاند که به دلیل وقفه ایجادشده در همگرایی دو نرخ آزاد و نیمایی ارز، جهتگیری معاملات را مبتنی بر تکانههای نرخ آزاد ارز تعیین میکند. بنابراین در صورت بروز نوسان نرخ در بازار آزاد ارز، تعدیل رفتار متقاضیان محصولات پلیمری بهسرعت پدیدار میشود تا به نوعی از ریسک ناشی از نوسان شدید نرخ در هفتههای آینده در امان بمانند. بنابراین میتوان فاصله دو نرخ آزاد و نیمایی بهای ارز را دیگر داده حیاتی در بازار محصولات پتروشیمیایی و سایر بازارهای کالایی به شمار آورد که اثر فزایندهای بر نسبت معامله به عرضه دارد.
تقاضای پلیمرها بیشترین میزان همبستگی را با نوسان ارز دارد
بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد که در جریان معاملات پلیمرها در تالار فیزیکی بورس کالا، بیشترین فاکتور اثرپذیر از فاصله دو نرخ آزاد و نیمایی ارز، حجم تقاضا است که نسبت به میزان عرضه و حجم معاملات، بیشترین همبستگی را با نوسان فاصله این دو نرخ در بازار ارز دارد. این مشاهدات که برگرفته از دادههای ثبتشده معاملات محصولات پلیمری در بورس کالا از ابتدای سال 99 تا پایان مردادماه به دست آمده است، رابطه مستحکم میان حجم تقاضا و متوسط ماهانه فاصله دو نرخ آزاد و نیمایی دلار را نشان میدهد. بر این اساس میتوان نوسان بهای ارز را بهعنوان متغیری تاثیرگذار به شمار آورد که علاوه بر اثر مستقیم بر معادله کشف نرخ پایه محصولات پتروشیمیایی، با میزان تقاضای ثبتشده برای خرید مواد اولیه در بورس کالا ارتباط تنگانگی دارد، بهطوری که شواهد نشان میدهد، در برهههایی از زمان که بهای ارز در بازار آزاد روندی صعودی به خود میگیرد و سبب افزایش فاصله قیمتی میان دو بازار آزاد و نیمایی ارز میشود، متقاضیان با آگاهی کامل از این موضوع اقدام به خرید بخش عمده سهمیههای خود در هفتههای ابتدایی ماه میکنند.
چینش متفاوت همبستگی در دو بازار پلیمری و شیمیایی بورس کالا
اگر بخواهیم میان سه داده حیاتی معاملات محصولات پتروشیمیایی بورس کالا، میزان همبستگی با تکانههای نرخ ارز و فاصله نرخ دلار در بازار آزاد و سامانه نیما را محاسبه کنیم، در دو بازار پلیمری و شیمیایی اوضاع متفاوتی قابل ترسیم است؛ چرا که ذات دادوستد در این دو بازار از لحاظ فنی متفاوت است. به عبارت دقیقتر در بازار محصولات شیمیایی غالبا کالایی معامله میشود که بخشی از کالای تولیدی دیگر است و این پتانسیل را دارد که ماده اولیه کالای دیگری باشد و در تولید محصولی دیگر به کار برده شود. بهعنوان مثال، سود کاستیک امروزه بهعنوان یک محصول، مورد معامله قرار میگیرد و از این ماده شیمیایی در تولید کاشی و سرامیک استفاده میشود.
بنابراین این گروه از محصولات بیش از آنکه در محصولات نهایی به کار روند، در تولید محصولات میانی استفاده میشوند که فرآیندهای پیچیدهتری همراه با کاربردهای متفاوت دارند که همه این موارد باعث کاهش حساسیت متقاضیان این محصولات نسبت به نوسان قیمتها میشود.
به این ترتیب، عموم محصولات شیمیایی بهعنوان ماده اولیه یا محصول واسطهای که در تولید محصول نهایی مورد نیازند، به کار میروند. هنگامی که این ویژگیها را کنار هم دستهبندی میکنیم، مشخص میشود که محصولات شیمیایی ذاتا دو ویژگی مهم دارند. نکته اول اینکه حجم تقاضا برای خرید محصولات شیمیایی در واکنش به نوسان قیمتها و شرایط بازار تغییر سریع نمیکند؛ زیرا این محصولات به صورت کلی بازار پسند نیستند و مشکل حملونقل برای این محصولات جدی است. شواهد نشان میدهد که برخی از تجار ترجیح میدهند، محصول شیمیایی خود را در انبار کارخانه نگهداری کنند.
بنابراین طبیعی است که به دنبال کاهش جذابیت این محصولات در بین معاملهگران، نوسان شدید تقاضا به دنبال تغییر انتظارات اهالی بازار کمتر شود. از طرف دیگر این گروه از محصولات با تقاضای مستمر همراه هستند. یعنی با فرض اینکه بازار چه مقدار دچار تغییر میشود، شاهد رونق یا فراز و فرود سریع تقاضا در این بازار نیستیم. این به معنی عدم تغییرات تقاضا در این بازار نیست، بلکه به نسبت محصولات پلیمری این تغییرات بسیار کمرنگتر است.
همه این موارد اعتبار دادههای به دست آمده از میزان همبستگی عرضه، تقاضا و حجم معاملات را در این بازار تایید میکند؛ زیرا برخلاف معاملات پلیمرهای بورس کالا که بیشترین همبستگی میان حجم تقاضا و فاصله دو نرخ آزاد و نیمایی دلار به دست آمد و پس از آن بهترتیب حجم معاملات و میزان عرضه در ردههای بعدی قرار داشتند، در گروه محصولات شیمیایی، تقاضا کمترین میزان همبستگی را با نوسان نرخ ارز نشان میدهد که بهخوبی بیانگر حساسیت کمتر مصرفکنندگان این محصولات نسبت به تغییرات قیمت و شرایط بازار است.
هنگامی که در این بازار بستر لازم برای معاملات این محصولات فراهم میشود، پتانسیل رشد حجم معاملات فراهم میشود. از این رو حجم دادوستد شیمیاییهای بورس کالا نسبت به تغییرات بازار واکنش سریعتری از میزان تقاضا نشان میدهد. بنابراین بیشترین تقارن در بازار محصولات شیمیایی میان نوسانات دلار و دادههای حیاتی معاملات بورس کالا، میزان عرضه این محصولات است.
در بازار محصولات پلیمری جریان دیگری حاکم است که از واکنش شدید و سریع میزان تقاضا و حجم معاملات نسبت به نوسان بهای ارز در بازار آزاد و اختلاف این نرخ با قیمت ارز در سامانه نیما حکایت دارد؛ همانطور که هفته گذشته با تداوم روند صعودی بهای آزاد ارز پس از چند هفته متوالی، ورود تقاضای هیجانی در این بازار به ثبت رسید که از اسفندماه سال 97 تاکنون بیسابقه بود. ثمره چنین حجم عظیمی از تقاضا در این بازار ثبت رکوردی بیسابقه برای میزان دادوستد محصولات پلیمری در تاریخ بورس کالای ایران بود که حجم معاملات را بالغ بر 94 هزار تن به ثبت رساند. تداوم صعود بهای آزاد ارز پس از عبور از مرز 28 هزار تومانی متوقف شد و در اواسط هفته جاری شاهد عقبنشینی نرخ دلار آزاد از کانال 28 هزار تومانی بودیم، اما فاصله دو نرخ نیمایی و آزاد ارز بهعنوانی متغیری اثرگذار بر معادلات متقاضیان حضور دارد و متقاضیان سعی میکنند، سفارشهای خود را مبتنی بر فاصله این دو نرخ و دورنمای کوتاهمدت خود از نوسانات بازار ارز تنظیم کنند.
عرضه و تقاضا دو عامل اصلی تعیینکننده حجم معاملات در بازارهای رقابتی همچون بورس کالا هستند. از این رو در زمانهای رونق یا رکود بازار که حجم معاملات با افتوخیزهای مکرری مواجه میشود، میتوان این تغییرات را از این دو مسیر، یعنی میزان عرضه یا تغییر تقاضای واردشده به بازار مورد بررسی قرار داد. اینکه سکاندار اصلی دادوستد در دو بازار شیمیایی و پلیمری بورس کالا تکانههای بهای ارز در بازار داخلی است، سبب شده که همبستگی زیادی میان دادههای حیاتی این دو بازار با بهای ارز پدید آید.
در میان پلیمرها بیشترین تاثیرپذیری از نوسانات بهای ارز، چه در بازار آزاد و چه در سامانه نیما، حجم تقاضا برای خرید این محصولات بود که میتوان تغییرات حجم معاملات را از مسیر میزان تقاضای ثبتشده، رهگیری کرد؛ چرا که افزایش یا کاهش میزان تقاضا در تالار فیزیکی بورس کالا برای خرید محصولات پلیمری اثر محسوسی بر نتیجه معاملات و حجم دادوستدها بر جا میگذارد. همانطور که دادههای به ثبت رسیده در این بازار بهوضوح نشان میدهد، برخلاف تقاضا، میزان عرضه مواد اولیه پلیمری در این بستر رسمی معاملات از روند نسبتا ثابتی حکایت میکند. علاوه بر محدودیت ظرفیت تولید، میتوان به رعایت الزام کف عرضه از سوی عرضهکنندگان اشاره کرد که بازار در هر شرایطی که باشد نمیتواند پایینتر از این میزان در بورس کالا عرضه کند، اما تقاضا بهراحتی میتواند نسبت به هرگونه نوسانی که از سایر متغیرهای اثرگذار به این بازار مخابره میشود، واکنش سریعتری در چارچوب سهمیه موجود از خود نشان دهد و افت و خیزهای محسوسی را تجربه کند. تحریک تقاضا تحت شرایط گوناگونی که در بازار رخ میدهد، به این معنی است که بسیاری از واحدهای تولیدی که تاکنون جذابیتی برای تولید نداشتهاند، وارد فاز تولید شوند (یا بالعکس). برخی از این واحدهای تولیدی که دارای سهمیه بهینیاب خرید مواد اولیه پتروشیمیایی هستند، به هر دلیلی میتوانند در برهههای گوناگون زمانی که هجوم تقاضا در بورس کالا رخ میدهد، وارد بازار شده و اقدام به خرید کنند.
البته این موارد برای کارخانههای پلیمری ملموستر است؛ چرا که امکان خاموش کردن خط تولید وجود دارد، اما در کارخانههای تولید محصولات شیمیایی چنین امکانی وجود ندارد یا بسیار نادر است. بنابراین از لحاظ فنی پتانسیل رشد تقاضا در فاز تولیدی محصولات پلیمری وجود دارد، اما در بین محصولات شیمیایی این امکان کم است.