با رشد تقاضا محقق خواهد شد؟
گذار کالاییها از ابهامات معاملاتی هفتههای اخیر
انتخابات ریاست جمهوری فرداست و این سوال در ذهن بسیاری از اهالی بازار ایجاد شده که پس از انتخابات باید منتظر چه رخدادهایی در بازارهای داخلی باشیم. اینکه اقتصاد بازارها در کشور ما با سیاست گره خورده، نکتهای است که به این سادگی از حافظه تاریخی فعالان بازار پاک نمیشود و تغییر آن به دادههای بسیاری نیاز دارد که قطعا در کوتاهمدت در دسترس نیست. اما این سیگنال که جو روانی و انتظارات به چه سمتی گرایش دارد نکته مهمی است که یکی از پایههای نوسان قیمتها به شمار میرود.
از اوایل سال ۹۷ حتی از اواخر سال ۹۶ تاکنون بهای آزاد ارز مهمترین سیگنال روانی اثرگذار بر بازارها بوده و هیچ بعید نیست که این روند باز هم ادامه یابد. اینه بهای آزاد ارز در سطوحی نزدیک به ۲۴ هزار تومان در حال نوسان است نشان میدهد وزن و اثرگذاری دادههای افزایشی با توان مدیریت بازار در کنار سیگنالهای عدمرشد نرخ به یک تعادل نسبی دست یافته؛ آن هم در وضعیتی که اکثریت قریب به اتفاق اهالی بازار گمان میکنند مذاکرات وین به نتیجه خواهد رسید اما اتفاق نظری در مورد زمان آن وجود ندارد.
از سوی دیگر بهای نیمایی ارز پس از نزدیک شدن به ۲۰هزار تومان مجددا وارد یک فاز صعودی شده تا جاییکه میتوان گفت قیمت ۲۰هزار تومانی هر دلار آمریکا در سامانه نیما چیزی شبیه به هسته سخت قیمتی است. به عنوان مثال هماکنون بهای روزانه ارز از متوسط هفتگی آن در سامانه نیما بالاتر است و همین سیگنال احتمال استمرار رشد قیمتها را در بر دارد. از سوی دیگر امکان کسب نتیجه از مذاکرات وین خود داده مهمی است که میتواند سیگنال کاهشی جدیدی را به بازارها تزریق کند، این درحالی است که ابزارهای مالی بورس کالا نشان میدهد انتظارات دلاری اهالی بازار گویی کاهشی است. از سوی دیگر فاصله قیمت دلار آزاد و نیمایی هم اکنون به رقمی نزدیک به ۳ هزار و ۵۰۰ تومان رسیده که به نسبت رقم بالایی است و افزایش بهای نیمایی ارز به معنی تعدیل این فاصله قیمتی بهشمار میرود. این وضعیت بدون در نظر گرفتن اثرات نتیجه انتخابات ریاست جمهوری به معنی آن است که بازارها در دوگانه مثبت و منفی یا دقیقتر در دو راهی افزایش و کاهش نرخ قرار گرفتهاند. انتظار رشد بهای نیمایی ارز در کنار احتمال کاهش قیمت آزاد آن در نظر گرفته شده و البته آغاز فصل تابستان سیگنالی برای رشد تقاضا به شمار خواهد رفت. البته موجودی انبارها در بازار داخلی و صنایع مصرفکننده به نسبت پایین است و به جز چند کالای خاص میتوان گفت که ریسک قیمتی نگهداری مواد اولیه اجازه فعالیت خریداران را به صورت آزادانه نمیدهد.
در هر حال در وضعیتی که تعویق تقاضا در هفتههای گذشته به وضوح قابل مشاهده بود میتوان گفت که امکان ورود تقاضای جدید به بازار وجود دارد و البته مشخص شدن نتیجه انتخابات هم اثرگذاری مهمی دارد گویی در جریان انتظار برای رشد تقاضا، یک چراغ راهنما قرار گرفته است.
تجربه نشان داده دولتهای مستقر اغلب پس از انتخاب با یک سرمایه اجتماعی جذاب وارد فعالیت میشوند و اغلب یک فاز خوشبینی به بازارها تزریق شده است. شاید این بار این امیدواریها به دلایل مختلف همچون تورم بالا و حضور قیمتها در اوج نسبی کمتر باشد ولی باز هم در اعتماد اهالی بازار به سیگنالهای سیاسی و حاکمیتی شاهد بهبود خواهیم بود. این داده به معنی آن است که بازار انتظار خواهد داشت اوضاع بهتری را شاهد باشد و این انتظار اثرات خود را برجای میگذارد بنابراین احتمالا پس از انتخابات حجم تقاضا بهبود یافته و حجم خرید تقویت شود.
نکته دیگر آنکه بازارهای کالایی به صورت کلی نزدیک به چهار ماه است که در اقصی نقاط جهان یک حرکت زیگزاگی و رفت و برگشتی دارد و فراز و فرود نرخ قدرتمندی را تجربه نکرده است. این داده را میتوان به وضوح در قیمتهای پایه در بورس کالا رهگیری کرد اگرچه هماکنون شاهد رشد قیمت در بازار نفت خام و ثبت رکوردهای چند سال اخیر هستیم. این مطلب اگر به عنوان یک لیدر فنی برای بازارهای کالا محسوب شود این امکان را پدید خواهد آورد که سیگنال صعودی جدیدی به بازارها تزریق شده باشد. به عبارت دقیقتر فاز افزایشی قیمتها در بسیاری از کالاها پس از چهار ماه رفتار رفت و برگشتی به سمت انتظار برای رشد قیمتها متمایل شده گویی امکان آغاز یک روند صعودی را پدید آورده است.
به صورت دقیقتر باید گفت که بازارهای جهانی کالاها خود را برای آغاز یک روند افزایشی جدید آماده میکنند اما با قطعیت نمیتوان از آغاز این روند صعودی یاد کرد ولی مستعد آن هستیم. در هر حال دادههای موجود نشان میدهد که پس از انتخابات باید منتظر تکانههای مثبت تقاضا در کنار رشد قیمتهای جهانی باشیم آن هم در وضعیتی که عدمامکان کاهش قیمتهای نیمایی ارز فضای چندانی برای عقبگرد قیمتی باقی نخواهد گذاشت.
حال در وضعیتی که انتظار نداریم در کوتاهمدت نتیجه مذاکرات وین خروجی قابلتوجهی داشته باشد بنابراین فاصله چندانی تا یک نقطه عطف قیمتی برای کوتاهمدت تا میانمدت باقی نمانده و روزهای آینده احتمال تزریق رونق همراه با تکانههای قیمتی را باید در نظر داشت اگرچه تاریخ مصرف کوتاهی دارد.