شواهد از بازگشت سریعتر از انتظار تقاضای چین حکایت دارد
آتش اژدهای زرد در بازار کالاییها
این در حالی است که دو هفته اخیر زمانی برای استراحت و عقبگرد قیمتها بود که به تعدیل و تثبیت بازارها منجر شد. اما در ادامه روند نزولی کاهش موجودی انبارها در نهایت سیگنال موثری برای رشد قیمتها شد؛ در حال حاضر افت موجودی ذخایر و انبارها در بازارهای فلزی و حتی نفتخام به قوت دیده میشود.
دورههای رونق و رکود که سالها بهعنوان سیکلهای اقتصادی مطرح بوده واقعیتی اجتنابناپذیر در نوسان قیمتها در بازارهای مختلف بهخصوص بازارهای کالایی است. به جرات میتوان گفت برای کالاییها با محوریت بازارهای فلزی پس از قلههای سال ۲۰۱۱ روند صعودی قدرتمندی تکرار نشده بود، که البته در ماههای اخیر سیگنالهایی از این روند افزایشی مشاهده میشود. بهعنوان مثال برای اولین بار از سال ۲۰۱۲ تاکنون مس بالاتر از ۸ هزار و ۳۰۰ دلار در حال معامله است و نفت خام بهسادگی در نرخی بالاتر از ۶۰ دلار میل به تثبیت دارد. این در حالی است که پیش از این افزایش محسوس حجم تولید نفت خام در جهان با محوریت شیلهای نفتی و همچنین رونق تولید در روسیه و کشورهای دیگری همچون کانادا فضای بزرگی را برای رشد قیمتها ایجاد نکرده بود؛ اما هماکنون با یک روند صعودی غیرمنتظره در بهای نفت خام روبهرو هستیم که به این معنی است که چهره غالب در بازارهای جهانی در حال تغییری عمیق است و این تغییر را باید جدی گرفت زیرا احتمال دارد رکوردهای تاریخی بازارهای کالایی در جهان جابهجا شود. البته چنین ادعایی در شرایط کنونی اندکی خوشبینانه تلقی میشود، اما واقعیت آن است که پتانسیل کاهش ارزش دلار با توجه به تزریق نقدینگی و استمرار آن بیش از چیزی است که بازارها انتظار دارند و در صورت تقویت این سیگنال انتظار دامن زدن به این روند صعودی وجود دارد. البته در این شرایط معامله ارزهای دیجیتال و بسیاری از دیگر بازارها با دلار آمریکا، حامی قدرتمندی برای ارزش دلار بوده که توجه به این داده از بسیاری مناسبتهای اقتصادی حذف شده؛ اما واقعیت آن است که نقدینگی تجمیعشده در ارزهای دیجیتال سرعتگیر مهمی برای بسیاری از بازارهای کالایی به شمار میرود.
بنابراین از لحاظ بنیادین، ارزش دلار امکان قرارگیری در نقطهای کمتر از نقطه فعلی را دارد و بنابراین بازارهای کالایی پتانسیل رشد نرخ بیشتری را دارند؛ هرچند در این بین بازی جدید ارزهای دیجیتال و حرکت بسیاری از سرمایهگذاران به سمت آن موجب شده تا این انتظار محقق نشود. با توجه به این موارد و در کنار تزریق مستمر دلار و سایر ارزها به بازارهای جهانی هیچ بعید نیست روند صعودی قیمتها باز هم ادامه یابد.
شاخص کالایی CRB هم اکنون بسیار به سقف سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ نزدیک شده است آن هم در شرایطی که این روند صعودی که از آوریل ۲۰۲۰ آغاز شده و تاکنون ادامه داشته امکان استمرار دارد.
نکته مهم آنکه این شاخص قرابت کمتری با نفت خام داشته و از بهای نقدی تبعیت میکند بنابراین به کمک این نوسان قیمتها میتوان روند صعودی نرخ را در غالب بازارهای کالایی رهگیری کرد.
شاخص GSCI نیز شرایط مشابهی دارد اما با توجه به نفتمحورتر بودن این شاخص شاهد هستیم که رشد قیمتهای آن در ابعاد شاخص CRB نیست اما این روند نیز مسیر صعودی قیمتها را نشان میدهد. در کنار آن شاخص بورس فلزات لندن حتی توانسته سقف قیمتی سال ۲۰۱۸ را بشکند و در سطوح بالاتری قرار گیرد و خود را برای شکستن سقفهای قیمتی سال ۲۰۱۲ آماده میکند. واقعیت آن است که موفقیتهای این شاخص قیمتی به قدری افزایش یافته که ناخودآگاه احتمال شکستن رکوردهای پیشین در این حوزه معاملاتی را در بر داشته است، بنابراین افزایش نرخ در بازار فلزات پایه با محوریت مس، آلومینیوم و روی دور از ذهن نخواهد بود.
این روند کلی در حالی رخ میدهد که موجودی انبارها در اقصی نقاط جهان به شدت پایین بوده اگر چه در اوج قیمتهای فعلی تقاضا برای خرید هم تقویت شده است. تجمیع موارد فوق احتمال استمرار روند صعودی را در پی دارد.
تحریک فلزات پایه با استمرار روند رو به رشد نفت
موج جدید افزایش قیمت نفت برنت که از روزهای اول فوریه آغاز شده در هفته اخیر نیز ادامه یافت به گونهای که در نهایت بهای هر بشکه نفت برنت در آخرین روز از معاملات هفته قبل یعنی جمعه ۱۲ فوریه به ۶۵/ ۶۲ دلار به ازای هر بشکه رسید که این رقم بیشترین میزان بهای معامله این محصول پس از ژانویه ۲۰۲۰ است.
در حالی بهای نفت ظرف هفتههای اخیر از مرز ۶۰ دلار عبور کرده که اغلب موسسات بینالمللی بازگشت قیمتها به دوران پیش از شیوع ویروس کووید-۱۹ در دنیا را بسیار آهستهتر از روند فعلی برآورد میکردند. اما افت عرضه نفت به بازارهای جهانی در عین بازگشت سریع تقاضا پس از یک دوره نسبتا کوتاهمدت توانست این بازار را به فاز افزایشی ببرد به گونهای که بهای هر بشکه نفت برنت که در آوریل ۲۰۲۰ تجربه قیمت ۲۰ دلاری به ازای هر بشکه را نیز داشت در پایان دسامبر امسال به ۵۰ دلار به ازای هر بشکه رسید و ظرف بیش از یک ماه سپریشده از سال جاری از کانال ۶۰ دلار نیز عبور کرد.
کاهش عرضه نفت یکی از مهمترین پارامترهای رشد بهای این محصول در بازارهای جهانی ظرف هفتههای اخیر بوده که این سیگنال توانسته سایر کامودیتیها بهخصوص فلزات پایه را نیز با خود همراه کند و به رشد قیمتی در این محصولات نیز منجر شود. تصمیم یکباره عربستان در جهت کاهش تولید روزانه یک میلیون بشکه نفت در عین پایبندی نیمی از کشورهای عضو اوپک به برنامه افت تولید در نظر گرفته شده عامل اصلی این کاهش عرضه و افزایشی شدن قیمتها در بازارهای جهانی بوده است. براساس گزارش کمیته نظارت بر تولیدکنندگان نفت، در عین حال که تولیدکنندگان نفت از سطح تولید خود کاستهاند، ذخایر تجاری نفت در کشورهای OECD در حال کاهش بوده و بنابراین انتظار میرود که میزان ذخایر این کشورها تا ماه آگوست ۲۰۲۱ به زیر میانگین ۵ ساله خود (۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹) برسد.
درحالی که عرضه نفت به بازارهای جهانی در ماههای ابتدایی سال ۲۰۲۱ کاهشی بوده، برآورد میشود سطح تقاضا برای این محصول افزایشی باشد. در این میان روند تقاضا از سوی چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت دنیا تاثیری بسزا در این بازار دارد. اگرچه شیوع ویروس کووید-۱۹ در چین ظرف ماههای ابتدایی سال ۲۰۲۰ از میزان تقاضا در این کشور کاست؛ اما این روند ادامهدار نبود. در حال حاضر پالایشگاههای چینی برآورد میکنند با توجه به رشد نیاز داخلی این کشور به بنزین، تقاضا برای واردات نفت چین در سال جاری میلادی افزایشی شود. شیوع بیماری کووید-۱۹ به ترویج استفاده از خودروهای شخصی در این کشور منجر شده؛ در عین حال آژانس بینالمللی انرژی خبر از افزایش تقاضا برای خودروهای شاسی بلند در چین و ایالاتمتحده آمریکا میدهد که این موضوع میتواند به رشد مصرف نفت در این کشورها منجر شود. هر خودرو شاسی بلند نسبت به خودروهای معمولی ۲۰ درصد سوخت بیشتری مصرف میکند و بنابراین نمیتوان از تاثیر این تغییر سلیقه در مشتریان بر بازار نفت غافل شد. برآورد میشود که تقاضای بنزین چین ظرف سالهای پیش رو همچنان افزایشی خواهد بود و این تقاضا در سال ۲۰۲۵ به اوج خود میرسد.
البته در حال حاضر سرانه مصرف نفت چین حدود یک سوم کشورهای OECD است؛ بنابراین این کشور پتانسیل قوی برای افزایش مصرف نفت دارد. البته میزان رشد تقاضا برای نفت در این کشور کاملا وابسته به برنامههای دولت این کشور در حمایت از انرژیهای پاک است. با این وجود برآورد میشود که حداقل تا سال ۲۰۲۵ این برنامهها نتوانند از سطح تقاضای داخلی این کشور بکاهند.
تقویت مس با رشد تقاضا ادامه خواهد یافت
بهای هر تن کاتد مس در بورس فلزات لندن ظرف ۲ هفته اخیر افزایشی بود و در اولین روز از معاملات هفته قبل یعنی دوشنبه ۸ فوریه مجدد کاتد مس از مرز ۸ هزار دلار به ازای هر تن عبور کرد. این روند افزایشی بهای کاتد مس در بورس فلزات لندن در هفته قبل ادامه یافت به گونهای که در نهایت بهای هر تن کاتد مس در روز ۱۲ فوریه به ۸ هزار و ۲۷۰ دلار به ازای هر تن رسید که این رقم بیشترین نرخ معامله این محصول پس از سال ۲۰۱۲ بود. چین بهعنوان بزرگترین مصرفکننده مس در دنیا اعلام کرد ظرف ۲ ماه اخیر هیچگونه فرد آلوده جدیدی به ویروس کووید-۱۹ در این کشور مشاهده نشده که این خبر باعث ایجاد خوشبینی نسبت به تقاضای مصرفی برای تمامی کامودیتیها شده است. در عین حال افت شاخص دلار آمریکا و احتمال کاهش بیشتر این شاخص ظرف هفتههای آتی موضوع دیگری است که توانسته به تقویت بهای کامودیتیها منجر شود. در عین حال آمار تولید معدنی مس پرو نیز منتشر شده که بیانگر افت ۵/ ۱۲ درصدی تولید معدنی این کشور ظرف سال ۲۰۲۰ بوده است که این افت تولید معدنی نیز سیگنالی در جهت تقویت قیمتها برای این فلز به شمار میرود.
شرکت تسلا بهعنوان یکی از بزرگترین خودروسازان برقی خبر از افزایش تناژ تولید این خودروها در سال ۲۰۲۱ داد؛ این در حالی است که میزان تولید خودروهای برقی این شرکت در سال ۲۰۲۰ نیز نسبت به سال قبل خود افزایشی بوده است. میزان مصرف مس در خودروهای برقی حدود ۴ برابر خودروهای معمولی بوده و بنابراین حرکت به سمت تولید این خودروها میتواند به رشد تقاضا برای مس منجر شود.
جو بایدن در سخنرانیهای اخیر خود، وعده داد که در راستای گسترش استفاده از انرژیهای پاک ناوگان دولتی این کشور را با خودروهای برقی جایگزین کند. ناوگان دولتی این کشور دارای ۶۵۰ هزار دستگاه خودرو است که بایدن وعده داد این خودروها با خودروهای الکتریکی جایگزین شود.
تا ژوئیه سال ۲۰۲۰ از ۶۴۵ هزار خودروی دولتی این کشور تنها ۳۲۵۱ خودرو الکتریکی بوده؛ بنابراین عملی شدن این وعده میتواند به جهش مصرف محصولات معدنی پرکاربرد در خودروهای برقی شامل لیتیوم، گرافیت، نیکل، مس و... منجر شود.
بنابراین اغلب سیگنالهای این بازار، تقویتکننده بهای کاتد مس بوده و تثبیت قیمت این محصول در کانال ۸ هزار دلاری ظرف هفتههای آتی چندان دور از انتظار نیست.
چین، سیگنالساز بازار فولاد
فولاد ظرف هفتههای گذشته پس از یک دوره رشد شتابان شاهد ریزش محسوس قیمتی بود؛ این افت بها که ابتدا از چین آغاز شد در ادامه به سایر بازارها نیز سرایت کرد بهگونهای که بهای شمش و محصولات فولاد صادراتی CIS پس از نیمه ژانویه وارد مسیر کاهشی شد و در نهایت نرخ بیلت صادراتی این کشور شاهد افت ۵/ ۱۲درصدی قیمت ظرف یک ماه بود.
افت بهای ایجاد شده در بازار فولاد ظرف هفتههای اخیر را باید در کاهش تقاضای چین که به رشد صادرات این کشور نیز منجر شده جستوجو کرد. همواره در نزدیکی روزهای سال نوی چینی این کشور با کاهش فعالیتهای ساختمانی روبهرو شده که به افت محسوس قیمت فولاد این کشور منجر میشود؛ این اتفاق در روزهای نزدیک به سال نوی چینی (۱۱ فوریه امسال) نیز رخ داد که در ادامه این افت قیمت بر سایر بازارهای دنیا نیز اثرگذار شد.
انتظار میرود که با اتمام این تعطیلات در روزهای پایانی فوریه امسال، مجدد فعالیتهای ساختوساز در این کشور آغاز شود که این موضوع به مفهوم رشد تقاضا برای شمش و محصولات فولادی در این کشور بوده و در نهایت نیز بهعنوان سیگنال افزایشی برای بازارهای جهانی عمل خواهد کرد. البته دادههای تجارت جهانی از بازگشت تقاضای چین در هفته اول فوریه حکایت دارد، بهگونهای که گزارش میشود تجار چینی اقدام به خرید یک محموله شمش فولاد از هند به قیمت ۵۴۶ دلار به ازای هر تن تحویل در بندر مقصد کردهاند که این موضوع سیگنالی برای اتمام رکود در این بازار بهشمار میرود.
همچنین انجمن آهن و فولاد چین در برنامه خود برای سال جاری از رشد تولید فولاد در این کشور در سال ۲۰۲۱ خبر داده به گونهای که طبق برنامه، میزان تولید فولاد این کشور از یک میلیارد تن در سال ۲۰۲۰ به یک میلیارد و ۶۰ میلیون تن در سال جاری خواهد رسید که این موضوع به مفهوم افزایش تقاضا برای مواد اولیه از سوی این کشور است.
البته در حال حاضر بهای سنگ آهن در اوج قیمتی خود به سر میبرد به گونهای که به شدت از میزان سود فولادسازان چینی کاسته شده و بنابراین با وجود رشد تقاضا نمیتوان انتظار داشت که به سادگی شاهد جهشی مجدد در بهای سنگ آهن بهعنوان ماده اولیه اصلی مصرفی در بخش فولاد چین باشیم.