بهای شمش در بورس کالا بدون اعمال نظر دستوری تعیین شد
گزارش یک تغییر
درمورد قیمت میلگرد نیز در جلسه کارگروه تنظیم بازار تصمیمگیری شد. بر این اساس، قیمت پایه عرضه میلگرد در بورس کالا، ۱۱ درصد بالاتر از میانگین قیمت هفتگی شمش فولادی تعیین میشود. در مورد قیمتهای پایه تیرآهن، نبشی و ناودانی نیز بر اساس ۱۴ درصد بالاتر از میانگین قیمت هفتگی شمش در بورس کالا تعیین شد. البته سقف مجاز رشد قیمتها نیز معین شده بود ولی عملکرد روز گذشته نشان داد رویکرد معاملاتی جدیدی آغاز شده است. خروجی آن ساده است و میتواند به دادههای موجود در بازار کمک شایان توجهی کند. همانگونهکه در معاملات روز گذشته شمش شاهد بودیم نوسان بهای این کالا آزادانه به ثبت رسید و کشف نرخ نیز بهصورت مرسوم آن صورت پذیرفت که سیگنال بسیار مهمی برای بازار بود. از این پس این انتظار ایجاد شده که روند عمومی قیمتها بر اساس تقابل واقعی عرضه و تقاضا بهصورت شفاف صورت گرفته که فضای چندانی برای قیمتگذاری دستوری یا هر گونه رانت باقی نمیگذارد. این جریان برای اهالی بازار اما یک هشدار دیگر را نیز مطرح میکند و آن عرضه گسترده شمش در بازار داخلی با قیمتهایی رقابتی است و در نهایت به عرضه بیش از تقاضا نیز شاید منجر شود که خروجی آن عدم رشد قیمتها خواهد بود. شاید بیشترین قیمت روزانه ارز نیمایی را بتوان ملاکی برای پذیرش نرخهای فعلی به شمار آورد و شاید عقبنشینی نسبی قیمتساز را بتوان از دلایل پذیرش قیمتهای جدید محسوب کرد. در هر حال قیمت شمش ثبت شده در بورس کالا با نرخهای بازار نزدیک به ۲۰۰ تومان برای کالاهای مختلف، اختلاف دارد که یک قیمت به نسبت منطقی ارزیابی شده که اثر آن را به زودی بر بازار آزاد شاهد خواهیم بود. در معاملات روز گذشته شمش در بورس کالا در برابر ۶۷ هزار تن عرضه، ۲۱۸ هزار و ۵۰۰ تن تقاضا به ثبت رسید که نشانهای محسوس از غیرواقعی بودن تقاضا به شمار میرود. با توجه به این شرایط از این پس باید منتظر کاهش جدی تقاضا در بورس کالا باشیم آنهم در شرایطی که نرخهای بین بورس و بازار در مقایسه با هفتههای قبل تفاوت عمیقی با یکدیگر نداشته و به زودی شاهد منطقیتر شدن بازار خواهیم بود. این وضعیت در نهایت فضای چندانی برای رشد قیمتها در بازار باقی نگذاشته است و اگر به خاطره سال گذشته همین موقع بازگردیم انتظار رشد قیمتها را باید فراموش کرد مگر آنکه بهصورت مقطعی شاهد افزایش قیمتها باشیم.
همانگونه که عنوان شد؛ بهرغم اطلاع اهالی بازار از مصوبه تنظیم بازار و انتظار عملی شدن آن، روز گذشته شاهد تقاضای هیجانی و پریشان در بین تقاضاهای ثبتشده بودیم. بهطوری که با وجود اعلام نرخهای سقف و آگاهی از اینکه رقابتهای بالاتر از آن در پایان معاملات روز گذشته از جانب نهاد متولی تایید نخواهد شد، بازهم سقف رقابتهای ثبتشده روی قیمت پایه محصولات فولادی با محوریت شمش فولادی، اعداد بسیار بالاتری را نشان داد. این مسائل پیش آمده در بین بازیگران اصلی بازار فولاد در بورس کالا، نشان از وجود حقایق پشت پردهای داشت که با ارسال سیگنالهای زیرپوستی به جو بازار التهاب تزریق میکند. از این رو در سه سناریو به بررسی این سیگنالها خواهیم پرداخت. اینکه بازار فولاد از مسیر نوسان قیمت نیمایی ارز تحتتاثیر قرار گرفته یا خیر خود یک بحث جدی است ولی در روزهای اخیر نرخ ارز است که برای بازار فولاد تعیین تکلیف میکند بنابراین بهتر است به این بحث بیشتر بپردازیم اگرچه از هماکنون نمیتوان به صراحت درخصوص آینده بازار اظهارنظر کرد ولی بازاری شکننده ترسیم شده است که با گذشته تفاوت جدی دارد.
تفاوت قیمت نیمایی و آزاد ارز و اثر آن برای بازار فولاد
افزایش قیمتها در شرایط پمپاژ بیمحابای نقدینگی به اقتصاد، امری اجتنابناپذیر است. تجربه سالهای گذشته در کشور ما، به خوبی آن را تایید میکند. این مکانیزم، سبب بالا رفتن تورم میشود که به دنبال آن غالب بازارها تحت تاثیر قرار میگیرند. البته در این شرایط نرخ ارز هم اگر در بازار آزاد افزایش یابد خود یک داده محرک برای رشد قیمتها مثلا در بازار فولاد به شمار خواهد رفت. بهصورت دقیقتر این سیگنال به شکل روانی و فنی زمانی ایجاد میشود که بهای ارز نیمایی هم با افزایش همراه شود. در همین راستا قیمتهای پایه در بورس کالا که بر مبنای نرخ ارز نیمایی محاسبه میشوند، با پیروی از این نوسان، دچار افزایش میشوند. اما مساله اصلی در این بین، اتفاقی است که به دلیل وجود تفاوت نرخ ارز نیمایی و آزاد رخ میدهد. جذابیت صادرات کالاها به جای عرضه در داخل کشور تقویت میشود. زیرا برای خریداران خارجی قیمتهای پایینی لحاظ میشود که تقاضای آنها را بالا میبرد. به این ترتیب فرصت آربیتراژ برای تولیدکنندگان فراهم شده و بعضا عرضه در بازارهای خارجی را جذابتر از بازارهای داخلی ترسیم میکند. بنابراین پیام احتمالی این تفاوت نرخ، کاهش عرضهها در بازار داخلی است که به دنبال ترس از عدم عرضه کافی در آینده، خریداران با تقاضای هیجانی به بازار آمده و به افزایش بیرویه قیمتها بیش از پیش دامن میزنند. از طرف دیگر هنگامی که قیمتهای بورس کالا، بهعنوان کانالی که کمترین قیمتهای رسمی کشور در آن کشف میشود، با افزایش همراه میشود، ناخودآگاه بر بازار آزاد هم به شکل مستقیم موثر بوده و سبب افزایش قیمتها میشود.
در کنار آن تورم تولیدکننده بسیار مستعد تاثیرپذیری از نرخ ارز بازار آزاد است و به شکل مستقیم با آن نوسان میکند. این نوسانهای همجهت، به بالا رفتن قیمت تمام شده محصولات منجر میشود. در مقابل تورم مصرفکننده هم با تاثیر غیرمستقیم روی قیمت تمام شده محصولات، اثر خود را برجای میگذارد. برآیند این چرخه تورمی، افزایش مدام قیمت محصولات را در داخل کشور رقم میزند و چهره متشنجی برای بازار داخلی به همراه میآورد.
تصمیمسازیهای وزارت صمت
از روزهای ابتدایی امسال بازار فولاد، با موضوع عدم شفافیت در روند کشف قیمت محصولات میانی و مقاطع طویل فولادی دست و پنجه نرم کرد. طفره در تصمیمگیری نهاد متولی، برای تعیین و تکلیف اوضاع بازار فولاد از جمله سیگنالهای اثرگذار بر آشفتگیهای موجود در بین اهالی بازار شد. متاسفانه ثمره این درنگ در تصمیمگیری جز کمبود نقدینگی و عدم عرضه کافی مواد اولیه، برای صنعت فولاد نبود. ترس متقاضیان از این معماهای قیمتی موجود در بورس کالا با محوریت شمش فولادی، تقاضاهای هیجانی را به دنبال داشته که نا خواسته به آشفتگی بازار منتهی میشود. به گفته یک مقام آگاه در بازار محصولات فولادی، مساله اصلی در بین خریداران، مشخص نبودن سقف قیمتها و اما و اگرهای مربوط به تایید داد و ستدها در پایان روز معاملاتی در بورس کالا بوده است. این امر سبب شده که برای عقب نماندن از قافله، برخیها چند درخواست آن هم با اعداد متفاوت قیمتی، ثبت کنند تا در نهایت موفق شوند محصول موردنیاز خود را از بورس کالا تهیه کنند.
در حالی که این امر تقاضای غیر واقعی را در بورس کالا شکل میدهد که به نوعی به بازار آزاد فولاد هم سرایت کرده است. به عبارت سادهتر هنگامی که به جای یک درخواست دو هزار تنی و تقاضای واقعی، هشت هزار تن تقاضا طی چند درخواست ثبت میشود آن هم به امید اینکه شاید یکی از آنها مورد تایید ناظم بازار قرار گیرد. به این ترتیب به ناگاه شاهد ثبت تقاضاهای بسیار بالا برای برخی از محصولات هستیم. قیمتها نیز به دنبال این تقاضای غیرواقعی در بازار آزاد روند رشدی در پیش گرفتند که به دلیل تقاضای بالای روز گذشته اتفاق افتاده است. هزینه تعلل در تصمیمگیری و اجرای آن تصمیم، عواقب خوشایندی برای بازار محصولات فولادی به همراه نخواهد داشت.
نقش بورس کالا بهعنوان بستر شفافسازی
بازگشت رقابت برای خرید به معنی بازگشت بورس کالا به جایگاه واقعی خود در فرآیند کشف نرخ است. البته رصد معاملات محصولات فولادی در بورس کالا، طی دو هفته گذشته نشان میدهد که ثمره عدم تایید معاملات با محوریت شمش فولادی، افزایش عرضه شمش را در روزهای پایانی این هفته به همراه داشته است.
این عدم تاییدهای مداوم و تمام نشدنی دادوستدها در بورس کالا چهره بازار را مبهمتر میکند. فعالان بازار برای رهایی از روند فعلی و کاستن از روشهای کشف نرخ مجهول، یکدل و یک جهت به دنبال شنیدن نرخگذاری سقف هستند تا تکلیف بازه قیمت معاملات را بدون حدس و گمان تایید یا عدم تایید، معین کنند. همچنین معتقدند از این طریق جلوی افتادن در تله هیجانهای وارده به بورس گرفته میشود و جو بازار به مراتب بهتر از شرایط فعلی خواهد شد.
از طرف دیگر بورس کالا چندان با نرخگذاری سقف موافق نبوده و گواه این ادعا هم تجربیات سالهای قبل است. در همین راستا رضا محتشمیپور در گفتوگو با خبرگزاری فارس، بیان میکند که تعیین سقف قیمت در واقع همان دستوری شدن قیمت در بورس است که این مساله هم با قیمت رقابتی بورس کالا در تناقض است و هم باعث ایجاد رانت برای عدهای میشود. وی گفت: مشکل در سال ۹۷ به این صورت بود که ستاد تنظیم بازار به خاطر جهش نرخ ارز، تصمیم گرفت سقف قیمت مصوبهای برای محصولات فولادی تعیین کند، اما این موضوع به هیات دولت محول شد که هیات دولت هم از خود سلب مسوولیت کرد و ستاد اقتصادی دولت بعد از بررسی اعلام کرد که سقف قیمت در بورس کالا باید برداشته شود.
معاون عملیات و نظارت بر بازار بورس کالای ایران ادامه داد: برداشته شدن سقف قیمتی در بورس بهصورت عمومی بوده و به کالای خاصی مرتبط نمیشود. بعد از مصوبه دولت، سقف قیمت در هیچ کالایی در بورس وجود نداشت و این مساله تعیین سقف قیمت از نظر حقوقی بررسی شد که این رانت باعث تشکیل پرونده قضایی زیادی در دادگاهها شد.
وی همچنین گفت: جدای از مصوبه قانونی که سقف قیمتی در بورس کالا مشکل ایجاد میکند، این امکان را به برخی واسطهگران میدهد که بین قیمت بازار و قیمت تولیدکننده تفاوت ایجاد کنند و کمکم واسطهها جای تولیدکنندگان در بورس را میگیرند.
وی گفت: در این زمینه گزارشهای آماری و تحلیلی تهیه شده که سقف قیمت باعث جایگزین شدن واسطهها با تولیدکنندگان در بورس میشود و هر کس بتواند محصولات را در بورس بخرد، رانت نصیبش میشود. به گفته محتشمیپور، در سال جاری در گروه فولادی تاکنون یک میلیون و ۱۷ هزار تن محصول فولادی در بورس ارائه و فروخته شده که با توجه به تفاوت میانگین یکهزار تومان، قیمت هر کیلو آهن در بورس و بازار آزاد در واقع امسال بیش از یکهزار میلیارد تومان رانت از محل تفاوت قیمت بورس کالا و بازار نصیب واسطهگران شده است.
معاون عملیات و نظارت بر بازار بورس کالای ایران این را هم گفت که از اواخر پاییز ۹۸ فرمول نرخ پایه براساس ۸۳ درصد نرخ صادراتی هم رعایت نشد که دلیل آن را نمیدانم و این مساله به دستگاههای مربوطه اعلام شد. فرمولی در ستاد تنظیم بازار تهیه شد که رعایت نمیشد؛ یعنی قیمت پایه محصولات فولادی با آن فرمول نسبتی نداشت.