قیمتتمام شده تالار صنعتی برای فولاد بالاتر از بازار آزاد ثبت شد
خطدهی بورس به بازار؟
رشد قیمتها زیر باران و برف
بهای مصنوعات فولادی در بازار آزاد حتی در روزهای بارانی اخیر هم افزایشی است و گویی رخدادهای اخیر به رشد شتاب افزایش قیمتها منجر شده است. هنوز بازار افزایشی است و با توجه به رشد نسبی قیمتها در بورسکالا، گویی هنوز هم بازار میل به تداوم رشد قیمتها دارد اگرچه این روند عمومی میتواند مقطعی باشد. هماکنون بهخصوص برای روز گذشته جو روانی رشد نرخ و هیجان قیمتهاست که محرک اصلی رشد بهای مصنوعات فولادی بوده است؛ اگرچه بسیاری از دادههای مشابه نیز به افزایش نرخ در بازار کمک کرده است. نوسان رشد قیمت دلار آزاد در روزهای اخیر خود یک محرک روانی و البته فنی برای بازار بوده که به افزایش قیمتها کمک کرده است. این مطلب را باید جدی گرفت زیرا اگر قیمت دلار آزاد وارد یک فاز کاهشی شود، یکی از محرکهای اصلی رشد قیمتها از کار میافتد. این درحالی است که افزایش قیمتها هماکنون زیر بارش باران و برف اتفاق میافتد آن هم در وضعیتی که نمیتوان انتظار داشت تقاضای واقعی از سمت مصرفکننده نهایی تحرک بالایی در بازار داشته باشد.
با توجه بهشرایط آبوهوایی ممکن است مشکلات حملونقل افزایش یابد که نقل و انتقال آزادانه کالا را محدود خواهد کرد. کاهش کیفیت مصنوعات فولادی را هم باید جدی گرفت و اگر این فاز افزایشی به هر دلیلی متوقف شده و جو روانی موجود در بازار هم تعدیل شود باید منتظر رخدادهای جدیدی از سمت عرضه محصولات با کیفیت پایینتر باشیم. تاکنون بخش مهمی از پتانسیل رشد قیمتها در بازار آزاد مستهلک شده ولی این واقعیت به معنی توقف رشد بیشتر قیمتها نیست. حال در شرایطی که رخدادهای حاشیهای در بازار فولاد احتمالا تعدیل خواهد شد و قیمت دلار هم رشد برجستهای نداشته و حتی ممکن است وارد یک فاز تعدیل نرخ شود باید توجه بیشتری به بازار فولاد داشت. در گزارش پیشین از دادههای زیرپوستی و البته موثر در بازار فولاد سخن گفتیم که با توجه به تغییر دادههای موجود و اما و اگرهای بنزینی اهالی بازار، چهره جدیدی در بازار ترسیم شده است. البته این موارد اثرگذاری خاص خود را بر بازار بر جا گذاشته است ولی دادههای موجود در بازار را با محوریت نوسان قیمتها تنها بزرگنمایی کرده است و میتوان گفت که چهره بنزینی بازار فولاد با هفته قبل از آن تغییر خاصی نداشته مگر آنکه جو روانی موجود را بیش از قبل تحریک کرده است. میتوان گفت دادههای بنیادین در بازار فولاد همان موارد قبلی است ولی در نگاه اهالی بازار بزرگنمایی شده اگرچه از لحاظ فنی بیتاثیر نیست.
رشد قیمت بنزین به رشد هزینه جمعآوری قراضه منجر خواهد شد، آنهم در شرایطی که بخش اعظم نیاز واحدهای القایی تولید شمش را همین قراضه تشکیل میدهد. از سوی دیگر روزهای سرد سال اغلب مشکلات تامین قراضه افزایش مییابد که میتواند به رشد قیمت تمامشده شمش القایی منجر شود و بهخوبی میتوان رشد قیمت شمش القایی را حتی بدون در نظر گرفتن افزایش قیمتها در بورسکالا مورد ارزیابی قرار داد. تاکنون قیمت قراضه افزایش داشته است و سادهترین برآورد از شرایط فعلی عدم کاهش قیمت قراضه است اگر افزایش نرخ نداشته باشد. البته واحدهای القایی بخش اعظم تولید فولاد در کشور را به خود اختصاص نمیدهد ولی اثرگذاری قیمت تمام شده شمش القایی برای واحدهای نوردی کوچکتر قابل کتمان نیست. این سیگنال اگرچه تنها بخشی از بازار فولاد را با محوریت میلگرد در بر میگیرد ولی اثرگذاری قیمتی آن برای تمامی اهالی بازار بهعنوان یک داده واقعی مورد توجه قرار میگیرد مخصوصا واحدهای نوردی پراکندهای که تمایل و بعضا توانایی خرید شمش از بورسکالا ندارند. این سیگنال قیمتی را باید جدی گرفت ولی اگر جریان بازار به هر دلیل تغییر فاز داده و وارد یک روند کاهشی شود، با توجه به قیمت تمام شده واحدهای مختلف تولید شمش و میلگرد، رقابت نامتوازنی در بازار شکل خواهد گرفت که خروجی آن به نفع تولیدکنندگان بزرگی خواهد بود که از قیمت تمام شده پایینتر برخوردار هستند و همچنین توان بازاریابی بیشتری دارد. البته رخدادهای بازار میلگرد را باید از نگاه اهالی بازار هم جویا شد. مجید سعیدیان رشد قیمتها در بازار فولاد در چند روز اخیر را با رشد قیمت شمش و افزایش نرخ دلار همراستا میداند و در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» عنوان کرد: واحدهای فولادی بهدلیل نزدیک بودن قیمت شمش و میلگرد در ماههای اخیر از سود اقتصادی چندانی برخوردار نبودند ولی در شرایط فعلی با تکانههای قیمتی در بازار، اوضاع تولید بهبود یافته است. بهعنوان مثال قیمت میلگرد از ۴ هزار و ۲۰۰ تومان در بازار آزاد برای برخی مقاطع (با احتساب مالیات ارزش افزوده) به ۴ هزار و ۴۵۰ تا ۴ هزار و ۵۰۰تومان افزایش یافته است و با توجه به اوضاع بازار احتمال تداوم رشد قیمتها وجود دارد اگرچه در مورد میزان رشد نرخ نمیتوان اظهار نظر قطعی داشت. هماکنون شمش القایی با قیمتهایی بالاتر از ۴هزار تومان درحال معامله بوده و حتی معاملات با قیمت ۴ هزار و ۶۰ تا ۴ هزار و ۷۰ تومان هم به ثبت رسیده است.
قیمت دلار میتواند یکی از دادههای مهم در این روند باشد آن هم در شرایطی که در چند هفته اخیر نزدیک به هزار تومان رشد قیمت دلار را شاهد بودیم که موجب شده صادرات به کشورهای همسایه رونق مضاعفی داشته باشد. حتی بهرغم رخدادهای موجود در عراق و با اهرم رشد قیمت دلار، شاهد هستیم که تقاضای صادراتی بیشتری به بازار وارد شده و در ضعف تقاضای داخلی از سمت مصرفکننده نهایی، این حجم تقاضای جدید به محرکی برای بازار هم بدل شده است. اگر به هر دلیل شاهد رشد قیمت دلار باشیم احتمال تداوم رشد قیمتها در بازار را باید در نظر گرفت آنهم در شرایطی که قیمتهای جهانی هم با تکانههای افزایشی روبهرو بوده است. این موارد موجب خواهد شد حتی اگر دلار آزاد کاهش نرخ هم داشته باشد احتمال کاهش قیمت مواد اولیه محدود باشد بنابراین در صورت عقبگرد بازار، شاید افت قیمتها چندان برجسته نباشد.موارد فوق چهره بازار فولاد را ترسیم میکند اگرچه هنوز نمیتوان گفت این رشد قیمتها تا کجا ادامه خواهد یافت. برآورد کلی بازار در شرایط فعلی به قدری پیچیده شده که نمیتوان واقعیتها را تشخیص داد. بهعنوان مثال تغییر فاز بازار دلار اصلا عجیب نیست آنهم در شرایطی که تجربه نشان داده دولت از توانایی مدیریت این بازار برخوردار است. با وجود اینکه موجودی انبارها افزایش یافته و به مرور زمان شاهد کاهش کیفیت محمولهها خواهیم بود، شرایط آبوهوایی فضای چندانی را برای تداوم رشد قیمتها فراهم نکرده است.
جو روانی حاکم بر بازار و تداوم خریدهای هیجانی که خود یک محرک مهم برای بازار است میتواند به سرعت تغییر فاز دهد بهخصوص در شرایطی که اوضاع کلی درحاشیه بازار فولاد به سمت آرامش جدیدی حرکت میکند. اگر قیمتها به همین منوال افزایش یابد، به مرور زمان تقاضا برای خرید هم در بازار میلگرد و هم بازار شمش کاهش خواهد یافت و این روند بعد از رسیدن به حد اشباع خرید، تغییر فاز سریعی را به همراه دارد ولی امکان سقوط آزاد نرخ را هم نمیتوان به این سادگیها مطرح کرد. گمانهزنیهایی در بازار از قیمت میلگرد نزدیک به ۵ هزار تومان هم مطرح میشود ولی از هیچ مستند قطعی برخوردار نیست اگرچه بهای شمش زیر ۳ هزار و ۵۰۰ تومان در بورسکالا هم توجیه برجستهای ندارد که در گزارش پیشین به آن پرداختیم. تمامی این موارد نشان میدهد که اگر بازار تنها از فاز رفتار معاملهگران و واحدهای تولیدی دستور میگرفت تاکنون آرامش یافته بود و شاید در یک نرخ جدید به ثبات میرسید ولی رخدادهای حاشیهای در بازار و همچنین نوسان قیمتها در بورسکالا چهره جدیدی را برای این بازار ترسیم کرده است که باید به آن هم توجه کرد.
بورسکالا و محرکهای قیمتی آن
معاملات روز گذشته در بورسکالای ایران یک استثنا بود تا جایی که بالاترین قیمتهای این چند ماه اخیر را شاهد بودیم. میلگرد به بالای ۴ هزار تومان رسید و حتی ۲ محموله از تولیدات فولاد خراسان و فولاد آذربایجان برای معامله نقدی برای تحویل در اواخر آبان و اوایل آذر به ۴هزار و ۵۹تومان نزدیک شد که یک داده اثرگذار و برجسته در این بازار بهشمار میرود. قیمت تمام شده این کالاها نزدیک به ۴ هزار و ۴۳۶ تومان خواهد بود. این درحالی است که قیمتهای فوق برای تحویل از کارخانه بوده و تا رسیدن به مقصد یا عرضه در بازار تهران باید هزینه حملونقل را هم به قیمتهای موجود اضافه کرد که حتی برای برخی از مقاصد جذابیت چندانی نخواهد داشت. این پیچیدگیها خود یک عامل اثرگذار و البته مبهم در بازار است و اگر تنها ملاک بازار همین قیمتهای بورسکالا باشد هیچ بعید نیست که بتوان بخشی از رشد قیمتهای فعلی را به دلیل رشد نرخ در بورسکالا بهشمار آورد. این درحالی است که بازار به بورسکالا به منزله یک بازار رسمی و آزاد نگاه میکند و البته رشد قیمتهای بورس سیگنالی قطعی برای بازار داخلی بهشمار میرود. در هر حال بهای میلگرد در بورسکالا از روز یکشنبه این هفته به بالای ۴ هزار تومان افزایش نرخ داشته است و اگر این روند افزایشی باز هم ادامه یابد، سیگنالی رسمی از بورس به بازار تلقی خواهد شد. از ویژگیهای معاملات روزهای اخیر قیمتهای پایینتر میلگرد ذوبآهن اصفهان برای عرضه سلف در مقایسه با سایر تولیدکنندگان داخلی برای عرضه نقدی بوده است. وقتی قیمت میلگرد ذوبآهن اصفهان ارزانتر از بهای میلگرد فولاد خراسان (میلگرد نیشابور) یا فولاد آذربایجان درج میشود باید گفت که این روند قیمتی شاید احتمال تغییر فاز داشته باشد ولی چیزی که باید بیش از همه به آن توجه کرد زمان تحویل این محمولههاست و میلگرد ذوبآهن قرار است اواخر دیماه به خریدار تحویل شود. در معاملات شمش در بورسکالا نیز همین روند را شاهد هستیم و هر تن شمش سلف فولاد خوزستان در بورسکالا ۳ هزار و ۵۸۱ تومان کشف نرخ شده است. این قیمت هم بالاترین نرخ شمش ثبت شده در هفتههای اخیر است اگرچه با توجه به رشد قیمت میلگرد، شاید پتانسیل رشد بهای شمش هنوز هم وجود داشته باشد.
در نهایت میتوان گفت که مهمترین دلیل برای رشد قیمتها در بازار فولاد آن هم در روزهای سرد سال را باید افزایش نرخ در بورسکالا بهدلیل رشد تقاضا عنوان کرد زیرا در التهاب روانی بازار، تنها دادهای که میتوان بهصورت مستند به آن توجه کرد، همین رشد قیمتهای رسمی در بورسکالاست که گویی تمایل به آرامش ندارد. اگر این جریان افزایشی در بورسکالا ادامه یابد هیچ بعید نیست که شاهد تداوم رشد نرخ در بازار داخلی باشیم. البته باید برای هر ادعایی مستندی هم ارائه کرد. بهعنوان مثال آخرین قیمت هر کیلوگرم میلگرد نیشابور در بورسکالا نزدیک به ۴ هزار و ۶۰ تومان است که با احتساب مالیات ارزش افزوده و کارمزد بورس ۴ هزار و ۴۳۶ تومان مورد محاسبه قرار خواهد گرفت اگرچه زمان تحویل این محموله ابتدای آذرماه است. حال فرض کنیم که هزینه حمل این کالا از مبدا تا انبار تهران برای هر کیلوگرم ۱۲۰ تومان باشد که در نهایت قیمت تمام شده این نوع میلگرد را به ۴ هزار و ۵۵۶ تومان افزایش میدهد آنهم در شرایطی که هزینههای جانبی را در نظر نگیریم. روز یکشنبه بهای هر کیلوگرم میلگرد نیشابور در بازار تهران ۴ هزار و ۴۸۰ تومان بود یعنی قیمت کشف شده برای روز گذشته در بورسکالا، ۷۷ تومان بالاتر از قیمت بازار برای روز قبل از آن بوده است آنهم در شرایطی که میتوان کالای موجود در انبار را نقدی خریداری کرده و تحویل گرفت ولی برای میلگرد بورسکالا باید نزدیک به یک هفته صبر کرد تا این کالا را تحویل گرفت. حال باید این سوال را مطرح کرد که آیا قیمتهای بورسکالاست که به بازار جهت میدهد یا التهاب روانی و هیجانات و رخدادهای پیرامونی در بازار است که واقعیتهای معاملات در بورسکالا را مخفی کرده است. اینکه مدیران بورسکالا چه میزان بر رخدادهای بازار آزاد احاطه یا حتی توجه دارند بحث دیگری است ولی در شرایطی که این روند افزایشی با شتاب فراوان درحرکت بوده است دیگر عقبگردی برای آن متصور نیست مگر آنکه تغییر از درون بورسکالا آغاز شود. وقتی قیمت تمام شده در بورسکالا ۷۶ تومان بالاتر از قیمت همین کالا در بازار تهران در روز قبل است دیگر بازار نیاز به تحلیل ندارد و تنها باید نظارهگر رشد قیمتها بود. از سوی دیگر معاملات در بورسکالای ایران اغلب در اولین ساعات فعالیت بازار انجام میشود و غالبا تایید معاملات چندان زمانبر نیست. در این شرایط به وضوح میتوان گفت که معاملات بورسکالاست که در التهاب قیمت روزهای اخیر جریان غالب در بازار را تعیین میکند آن هم در شرایطی که انتظار داریم قیمتهای بورسکمتر از نرخهای بازار باشد ولی در روز گذشته که عکس این انتظار محقق شد. با این روند معاملات مشخص نیست که سرنوشت بازار با این معاملات بورسکالا چه خواهد شد.