در گفتوگو با رئیس انجمن سنگآهن موضوع عوارض برصادرات سنگآهن بررسی شد
واکاوی مفهوم ارزش افزوده معدنی
دنیای اقتصاد: تعریف ارزش افزوده و ایجاد آن در شرایط کنونی که برای سنگآهن و چرخه فولادی کشور وجود دارد را تنها نمیتوان در تبدیل سنگآهن به گندله محدود کرد. این جمله اکنون به مطالبه فعالان سنگآهن تبدیل شده است، در این رابطه و در شرایط کنونی فعالان سنگآهنی تعبیر و تفسیرهای دیگری را در قالب مطالبه به دولت ارائه میکنند. فعالان این بخش معتقدند در شرایط رکودی که برای این ماده معدنی وجود دارد، بهتر است مازاد سنگآهن مصرفی کشور با مشوقهای دولتی به خارج از کشور صادر شود. در واقع فعالان حوزه سنگآهن بر این باورند باید در پی این بود که مازاد سنگآهن را به هر نحوی که شده تبدیل به پول کرد و پول حاصله را تبدیل به سرمایهگذاری در معادن، سرمایهگذاری در حوزه اکتشاف، در حوزه صنایع معدنی، تکمیل زنجیره فولاد، رفع مشکلات معادن، پرداخت بدهیهایی که معدنکاران به دولت دارند و مواردی از این دست.
دنیای اقتصاد: تعریف ارزش افزوده و ایجاد آن در شرایط کنونی که برای سنگآهن و چرخه فولادی کشور وجود دارد را تنها نمیتوان در تبدیل سنگآهن به گندله محدود کرد. این جمله اکنون به مطالبه فعالان سنگآهن تبدیل شده است، در این رابطه و در شرایط کنونی فعالان سنگآهنی تعبیر و تفسیرهای دیگری را در قالب مطالبه به دولت ارائه میکنند. فعالان این بخش معتقدند در شرایط رکودی که برای این ماده معدنی وجود دارد، بهتر است مازاد سنگآهن مصرفی کشور با مشوقهای دولتی به خارج از کشور صادر شود.در واقع فعالان حوزه سنگآهن بر این باورند باید در پی این بود که مازاد سنگآهن را به هر نحوی که شده تبدیل به پول کرد و پول حاصله را تبدیل به سرمایهگذاری در معادن، سرمایهگذاری در حوزه اکتشاف، در حوزه صنایع معدنی، تکمیل زنجیره فولاد، رفع مشکلات معادن، پرداخت بدهیهایی که معدنکاران به دولت دارند و مواردی از این دست. این موضوع باعث حیات و توسعه سنگآهنیها میشود و از همه مهمتر مجددا ایجاد ارزش افزوده میکند.
در چنین شرایطی زمزمههایی در ارتباط با وضع عوارض صادراتی بر سنگآهن شنیده میشود. در این رابطه مهرداد اکبریان، رئیس انجمن سنگآهن ایران به «دنیایاقتصاد» میگوید: دولت در ۶ سال گذشته بحث عوارض صادراتی را برای محصول سنگآهن بهطور مدام روی میز داشته است؛ حال آنکه در برهههای مختلف فعالان بخش خصوصی با دولت مذاکره کردند.به گفته وی در شرایط کنونی و با توجه به اینکه معادن سنگآهن در شرایط افت بازار هستند و دخل و خرجشان با هم نمیخواند، درخواست کردهایم که دولت فعلا چنین مطالبهای را از سنگآهنیها نداشته باشد،وی درخصوص اخباری که هر از چندگاه درخصوص وضع عوارض سنگآهن صادراتی به گوش میرسد، میگوید: با وجود اینکه تا به امروز عوارضی برای سنگآهن وضع نشده است، ولی خبرهایی که درخصوص عوارض از گوشه و کنار به گوش میرسد، یا پیشنهادهایی که دولت درخصوص اخذ عوارض سنگآهن به شورای عالی اقتصاد میدهد، بازار سنگآهن را دچار مشکل میکند.
اکبریان افزود: خواهشی که فعالان سنگآهن از دولت دارند این است که با توجه به اینکه بخش سنگآهن دوره بسیار بدی را طی کرده، دولت این موضوع را مورد بازنگری قرار دهد. از سال ۹۴ تا ۹۶ وضعیت معادن سنگآهن به دلیل اینکه درآمد نداشتند و بسیاری از معادن، عیار پایین بودند و قیمت خیلی بالایی نداشتند، نتوانستند دخل و خرج خود را با یکدیگر به نقطه تعادلی برسانند و مدیریت کنند.وی ادامه داد: در این شرایط بود که معادن به تعطیلی و نیمه تعطیلی رسیدند. در حال حاضر یک برهه کوتاه چهار ماههای است که به واسطه بالا رفتن قیمتهای جهانی مقداری امید، آرام آرام به معادن راکد و تعطیل شده بازگشته است و افراد در حال بازگشت به معادن هستند تا سرمایههای خفته را مجددا فعال کنند و معادن به شرایط عادی بازگردند.رئیس انجمن سنگآهن در ادامه با اشاره به اینکه در این شرایط وضع کردن مطالبه جدیدی که باعث بالارفتن هزینههای تولید شود و دوباره معدنداران را در شرایط تنگنا قرار دهد، اصلا عقلانی نیست، افزود: اخذ عوارض از معدنداران با هر نیتی که وضع شود در شرایط فعلی اقتصاد معادن به صرفه نیست و این اتفاق یک شوک و فشار مضاعف دیگر را بر دوش معدنداران خواهد گذاشت و این موضوع باعث میشود در وهله اول سرمایهگذاران از بخش معدن فرار کنند و در مرحله دوم معادنی که مجددا شروع به کار کرده بودند و نیت تولید داشتند، رها خواهند شد و شرایط رکود حاکم خواهد شد.
اکبریان در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به تعریفی که از مواد خام وجود دارد که ماده خام مستقیما از معدن خارج و بدون هرگونه تغییری به فروش میرسد، بسیاری از محصولات سنگآهن که مشمول افزایش عیار می شوند از این دامنه خارج هستند اما با این حال عوارض صادراتی برای آنها در نظر گرفته شده، میگوید: قانون در زمان تدوین، از یک سری کلمات و مفاهیم در برخی مواقع استفاده میکند که در آن زمان قانونگذار خیلی در فکر این نیست که تفسیر آن جملات را درست بیان کند. یکی از چیزهایی که در سالهای گذشته و در ارتباط با کلمات داشتیم، بحث «ماده خام» بود. بحث ماده خام، نه تنها در بخش معدن، بلکه در پتروشیمی، نفت، کشاورزی و خیلی جاهای دیگر باید یک تعریف مشخص داشته باشد. اما آیا ماده خام ماده و جنسی است که هنوز برایش هیچ ارزش افزودهای ایجاد نشده است؟ اگر اینطور باشد تنها ماده خامی که به ذهن میرسد، کلوخه سنگآهن است، به این معنا که با انفجار از کوه جدا شده ولی هنوز ناخالصیها به آن چسبیدهاند، سایز آن مورد تایید خریداران و کارخانههای ذوب آهن نیست، فروختن آن صرف نمیکند و خریداری هم ندارد، به این ماده، ماده خام گفته میشود.
این ماده خام زمانی وارد یک فرآیند میشود که برای آن هزینه شود، ناخالصیها از آن جدا میشود، سایزش به سایز دلخواه فنی و تکنیکی میرسد و به بیانی برای آن هزینه میشود.اکبریان در ادامه میگوید: بعضی مواقع در برخی معادن، سنگ ۳۲ یا ۲۸ درصد عیار داریم که در آن لحظه، به هیچ عنوان از دید فولادسازان ارزش ندارد ولی یک معدندار که مجهز به خط پردازش و عیارسازی باشد، با یک ریکاوری کمی اقدام به پرعیارسازی سنگآهن تا اندازه ۵۷درصد میکند که مورد تایید فولادسازان است، بنابراین این فرآیندی که گفته شد، عملیات ارزش افزوده است که برای سنگآهن ایجاد شده و نباید اسم آن ماده را ماده خام گذاشت؛ ولی تفسیرها از ماده خام برای اجراکنندگان قانون متفاوت است.وی در پاسخ به این سوال که آیا ضمانتی وجود دارد که در سالهای آینده قانونگذار، کنسانتره و گندله را هم ماده خام محسوب کند، میگوید: بهترین کار این است که ابتدا و در قدم اول یک تعریف درست از ماده خام انجام شود که تکلیف واژه ماده خام را روشن کند؛ چراکه فعالان سنگآهنی چون برای سنگآهن هزینه شده و عیارسازی شده، آن را ماده خام نمیدانند.
به گفته وی، بحث دیگری که بسیار مهم است، موضوع ارزش افزوده است. با توجه به قیمت تمامشده و میزان ذخیره برای اینکه هزینههای روزمرهاش را بتواند تامین کند یک مقدار مشخصی باید بهعنوان حداقل تولید توسط معدنکاران صورت بگیرد.معدنکار اگر یک تن تولید کند یا صد تن، با هزینههای ثابتی همچون نگهبان معدن، برق آماده، اپراتور، مهندس، مکتشف و... روبهرو است و اینگونه نیست که اگر سطح تولید را کم کنیم، هزینهها هم کاهش یابد، بلکه آنها هزینههای حداقلی فعالیت معدنی هستند که از یک معدن به معدنی دیگر هم فرق میکنند.وی ادامه میدهد: فرض کنید برای یک معدن نقطه حداقل، تناژ ماهانه ۵۰ هزار تن سنگآهن است؛ اما برای یک معدن دیگر ۱۰۰ هزار و برای معدنی دیگر ۲۰ هزار تن و برای معدنی بسیار بزرگ ۵۰۰ هزار تن. این میزان سنگآهن در هر یک از این معدنها اگر تولید نشود و کمتر از آن تولید شود، باعث ضرر معدن خواهد شد.در عین حال به گفته اکبریان، فولاد کشور امروز قدرت مصرف تمامی تناژ را ندارد؛ یعنی نمیتواند همه را استفاده کند. در این شرایط اگر یک واحد تولیدی که با تناژ حداقلی کار میکند، نتواند محصولش را بفروشد مجددا باید تعطیل شود.
اکبریان در ادامه دو راهکار را ارائه میدهد و میگوید: درست است که قسمت عمدهای از این محصول صرف مصرف داخل شده و وارد زنجیره تکمیل فولاد میشود یا تبدیل به کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و شمش میشود ولی قسمتی از محصول روی زمین مانده که فعلا مشتری ندارد و هر روز هم معادن در حال تولید هستند و این دپو در حال بزرگ شدن است.وی در ادامه افزود: در این شرایط باید صنعت فولاد قدرتمند پرسودی داشته باشیم که طی سالهای طولانی این سنگآهن را جمع آوری و خرید میکرد و خرید تضمینی انجام میداد که چنین چیزی امکانپذیر نیست؛ به این دلیل که در حال حاضر در خریدهای روزمره هم توانی وجود ندارد.به گفته رئیس انجمن سنگآهن، فولادسازان ما همیشه به معدنداران بدهکار هستند؛ به این معنا که سنگآهن را خریده، مصرف کردهاند و پولش را نمیتوانند پرداخت کنند، چه برسد به اینکه سنگهای مازاد و آتی را خریداری کنند که از لحاظ نقدینگی امکانپذیر نیست.وی ادامه داد: در حال حاضر یک مازاد سنگآهن وجود دارد که با این شرایط، باعث خسارت و رکود معادن میشود. در این شرایط است که باید تدبیری اندیشید؛ چراکه فرمول ارزش افزودهای که برای سنگآهن مازاد میتوان به کار بست با مسیر پیشین آن فرق میکند.
ارسال نظر