«دنیای اقتصاد» اهمیت وجود اوراق گواهی سپرده کالایی را برای بازارهای گوناگون بررسی کرد
اهرم چندوجهی برای رونق معاملات بورس کالا
حمزه بهادیوند چگینی: هفته گذشته معاملات گواهی سپرده کالایی زعفران در بورس کالا راهاندازی شد و آنطور که بررسیها نشان میدهند استقبال مناسبی از این معاملات نیز در مدت یک هفته گذشته از این بازار صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند این نوع معاملات به رونق بورس کشاورزی از یکسو و تسهیل فرآیند تامین مالی این بخش از کانال بورس کالا از سوی دیگر کمک شایانی خواهد کرد و شاید بتوان این تجربه را حتی بهتر از تجربه آتی محصولات کشاورزی که پیش از این در بورس کالا مورد دادو ستد قرار گرفته معرفی کرد.
حمزه بهادیوند چگینی: هفته گذشته معاملات گواهی سپرده کالایی زعفران در بورس کالا راهاندازی شد و آنطور که بررسیها نشان میدهند استقبال مناسبی از این معاملات نیز در مدت یک هفته گذشته از این بازار صورت گرفته است. کارشناسان معتقدند این نوع معاملات به رونق بورس کشاورزی از یکسو و تسهیل فرآیند تامین مالی این بخش از کانال بورس کالا از سوی دیگر کمک شایانی خواهد کرد و شاید بتوان این تجربه را حتی بهتر از تجربه آتی محصولات کشاورزی که پیش از این در بورس کالا مورد دادو ستد قرار گرفته معرفی کرد.
به این ترتیب باید گفت موجودی انبارهای کالای مذکور بهعنوان سرمایه مورد معامله در نظر گرفته میشود و با انتشار قبض انبار و گواهی سپرده کشاورز قادر به استفاده از سایر مزایا از جمله حتی تسهیلات بانکی نیز با پشتوانه کالا خواهد بود. این در شرایطی است که این روش قابلیت آن را دارد تا بهترین و مناسبترین قیمت را برای محصول مذکور از طریق عرضه و تقاضای واقعی در بازاری منتظم تعیین و اعلام کند. به گزارش «دنیای اقتصاد» انتشار گواهی سپرده کالایی که از دو سال پیش بهعنوان یک ابزار مهم مالی معرفی شده بود تاکنون مورد استفاده قرار نگرفته بود با این حال به عقیده کارشناسان تواناییهای این ابزار در تامین منابع مالی مورد نیاز برای بخشهای مختلف از کشاورزی گرفته تا فولاد و پتروشیمی بسیار بالا است و بهطور مجمل باید گفت این ابزار قابلیت آن را دارد تا در هر کالایی که بتوان موجودی انبار را بهصورت یک اهرم قابل اتکا و معامله در قالب یک گواهی درآورد قابلیت استفاده دارد.
ریسکهای سیکلهای تجاری
قبض انبار که نشاندهنده و متضمن وجود کالا در انبارهای مورد تایید بورس کالا است این قابلیت را برای دارنده این اوراق ایجاد میکند که علاوه بر دریافت تسهیلات از سیستم بانکی بتوانند انجام معامله در بورس کالا را نیز تضمین کرده و بتوانند بهعنوان ابزاری برای حضور در معاملات آتی محصول مورد نظر مشارکت کنند. به گفته کارشناسان این نوع قبض ضریب نقدشوندگی را در مورد کالاهای مختلف افزایش میدهد و به علاوه باعث میشود اطلاعات کافی از موجودی کالا و میزان تقاضا و عرضه از یک محصول خاص در دورههای مختلف قابلیت برآورد داشته باشد. این در شرایطی است که یکی از چالشهای مهم در اقتصاد ایران به خصوص در سیکلهای مختلف اقتصادی مشخص نبودن شکافهای عرضه و تقاضا و ایجاد شکافهای ناگهانی در فصول مختلف سال است که منجر به افزایش آنی یا کاهش فوری قیمتها در دورههای مختلف میشود که به نظر میرسد قبض انبار و محاسبه موجودی انبارهای مختلف برای پیشبینی روندهای آتی قیمت کالا از نتایج بسیار مناسب این نوع ابزار در بازارهای کالایی باشد. در این بین اگر کلانتر به موضوع گواهی سپرده کالایی بنگریم باید دو موضوع را بررسی کنیم؛ نخست اثرگذاری این ابزار بر تامین منابع مالی در صنایع مختلف و دوم اثرات این کالا بر ریسکهای قیمتی در این صنایع. به عقیده فعالان صنایع گوناگون و همانطور که در گزارشهای پیشین نیز بررسی کردیم یکی از مهمترین چالشها دربخش تولید در صنایع گوناگون مشکلات تامین منابع سرمایه در گردش برای این بخشها است. این موضوع در سالهای اخیر و به خصوص بعد از دوره رکود طولانی اخیر که از دولت دهم آغاز شد و تا سال گذشته نیز ادامه داشت باعث شد بسیاری از صنایع با ظرفیتهای پایینتر به فعالیت خود ادامه دهند و این در حالی است که بانکها گذشته از مشکلاتی که برای پرداخت تسهیلات داشته و دارند وثایق و تضامین سنگینی را نیز از تولیدکنندگان درخواست میکنند.
تضمینهای کالایی با اوراق سپرده
به این ترتیب به نظر میرسد موجودی انبارها در بخشهای مختلف تولیدی میتواند نقش یک تضمین را بر عهده بگیرد و این نقش در سایر ابزارهای تامین مالی دیده نمیشود. بهعنوان مثال معاملات سلف، سلف موازی (البته این ابزار نیز از مختصات قابل قبولی در بازارهای مالی و کالایی برخوردار است)، یا بازارهای آتی با تکیه بر ماهیت خود معاملات جایگاه مشخصی دارند و بهعنوان پشتوانه تامین مالی محسوب نمیشوند اما در این نوع از اوراق شرایط متفاوت است. در این بین قبض انبار متکی به موجودی انبار کالایی مشروط به فروش حتمی کالای موجود در انبار نیست و قابلیت معامله در بازار را دارد و در صورتی که در شرایطی تولیدکننده قادر به فروش کالای خود نباشد نیز میتواند با استفاده از این قبض تامین مالی و تسهیلات مورد نیاز را انجام دهد. چالش دوم ریسکهای قیمتی در بازار است. تامینکنندگان مواد اولیه همچون فولاد، فلزات پایه، کالاهای پتروشیمی همچون پلیمرها و کالاهای شیمیایی، کود و قیر و... که همگی در بورس کالا مورد معامله قرار میگیرند همگی کالاهای مورد نیاز سایر صنایع را تولید کرده و در اختیار آنها قرار میدهند و اغلب ریسکهای قیمتی که از این بازارها آغاز میشود به سرعت به سایر بازارها و کالاهای نهایی یا بخشهایی همچون مسکن، خودرو و... منتقل میشود و این در حالی است که در کشور ما ابزار پوشش ریسکهای قیمتی یا وجود ندارد یا از کارآیی حداکثری برخوردار نیستند. به این ترتیب ابزارهایی که ریسکهای قیمتی را در دورههای مختلف شناسایی کرده و احتمالات تغییرات آتی قیمتها را بررسی و اعلام کند میتواند همچون ابزاری ضمانتی برای معاملات در این بخشها مورد استفاده قرار گیرد. در این بین البته شروطی نیز لازم است؛ بهعنوان مثال یکی از موارد مورد نیاز آن است که ابزار قبض انبار و گواهی استاندارد کالا در مورد سایر کالاها نیز به جز کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد. بهعنوان مثال اکنون فعالان بخش فولاد خواهان آن هستند که این ابزار در مورد آنها نیز مورد استفاده قرار گیرد. به عقیده آنها این ابزار در بخش فولاد میتواند بسیاری از مشکلات این صنایع را مرتفع سازد و به شفافیت معاملاتی در این گروه نیز منجر شود. به عقیده فعالان فولادی در صورتی که این ابزار برای بخش فولاد نیز منتشر شود میتوان امیدوار بود که استانداردهای تولید ارتقا یابند، قیمتها شفاف و باثبات باشند، تامین مالی بخش فولاد به آسانی صورت بگیرد، مشتریان و فروشندگان و عرضه و تقاضا روشن و شفاف باشد و از این موارد گذشته این ابزار در عبور از شرایط رکودی فعلی نقشی مهم را بازی کند.
رکود در تالارهای معاملاتی
در حال حاضر فعالان بخش فولاد از روندی کند رنج میبرند. قیمتها بهصورت تبانی بین برخی تجار و تولیدکنندگان تعیین و اعلام میشود و این در حالی است که تقاضای موثر در بازار وجود ندارد. عرضهها به شدت کاهش یافته و منابع مالی مورد نیاز تولیدکنندگان به سختی تامین میشود. در چنین شرایطی است که دلالان و بازار آزاد محصولات فولادی هر روز قیمت جدیدی را به بازار تزریق میکنند و مسیر بازار را تغییر میدهند که اتفاقا همین موضوعات باعث طولانی تر شدن مسیر رکود شدهاند. در بازار پتروشیمی نیز شرایط با شدت کمتر اما دیده میشود. تولیدکنندگان صنایع پاییندستی معتقدند کالای مورد نیاز خود را نه از کانال بورس کالا بلکه از مسیر بازار آزاد تامین میکنند. امیر مسعودپرور کارشناس بازار فولاد در این زمینه با اشاره به اینکه انتشار اوراق سلف استاندارد در چارچوب قوانین اجرایی بورس کالای ایران کمک شایانی به امر تامین مالی تولیدکنندگان بالاخص فولادسازان خواهد کرد گفت: این اوراق در کنار فروشهای سلف مجتمعهای تولیدی که از گذشته در بورس کالا عرضه میشدهاند نقش کلیدی در تامین مالی کوتاهمدت بنگاهها دارد. به گفته وی در این بین تاکنون در بخش فولاد، برخی شرکتها با انتشار اوراق سلف موازی تیرآهن، بخشی از سرمایه در گردش خود را از طریق بورس کالا فراهم کرده که رفتهرفته حجم تامین مالی از طریق این اوراق بیشتر خواهد شد.
به گفته وی درحال حاضر امکان ورود خریداران خرد به تالار معاملات صنعتی برای اغلب گروههای کالایی میسر است و درصورتی که شرایط خرید از نظر تنوع عرضهها و شرایط تسویه برای خریداران خرد مهیا باشد، میتوان شاهد اقبال این طیف مشتریان به بورس کالا بود. وی میافزاید: در حال حاضر با توجه به شرایط کلی و رکود بازار و نیز عدم ارائه شرایط مطلوب از سوی عرضهکنندگان، شرایط مناسب برای ورود همه گروههای مشتریان مهیا نیست که بررسی روی این موارد و امکان حضور مشتریان خرد در دستور کار قرار دارد. وی که با «ایسنا» صحبت کرده افزود: مطمئنا با توسعه ابزارهای مالی نوین در بورس کالا، توفیق روز افزون برای تامین مالی تولیدکنندگان در همه گروههای کالایی با هزینههای مناسب را شاهد خواهیم بود. مسعودپرور میگوید: پذیرش انبارهای استاندارد متعدد در اقصینقاط کشور که در برنامههای بورس قرار گرفته است، منجر به بالارفتن استاندارد محصولات تولیدی، بهبود شرایط نگهداری، ارتقای کیفیت سیستم حمل و نقل و تحویل بار، شفافیت بیشتر اطلاعات آماری تولید و مصرف و از همه مهمتر تامین نقدینگی برای تولیدکنندگان میشود. ابزار گواهی سپرده کالایی به خصوص در شرایط فعلی و رکودی بازار که موجودی در انبار تولیدکنندگان وجود دارد، میتواند مقدمات جذب نقدینگی را فراهم کرده و به پلی برای خروج رکود از بازارها تبدیل شود.
پوشش ریسک سفتهبازی در بازار کالا
در این بین خاصیت مهم دیگر اوراق گواهی سپرده که از اهمیت بالایی برخوردار است هدایت سفتهبازان از بازار فیزیکی به بازارهای کاغذی است که این موضوع نیز ریسکهای دخالتهای دلالی در بازار را کاهش میدهد. البته باید به این نکته اشاره کرد که اگرچه وجود سفتهبازان در بازارها اجتناب ناپذیر است اما وجود این عوامل در بازار به خصوص در شرایطی که قیمتها با ریسکهای عدم تعادل روبهرو میشوند موضوعی است که باعث میشود بازار با چالشهایی همچون دست به دست شدن کالا یا تلاش برای شناسایی سود بیشتر با افزایش قیمت و... روبهرو شود.با این حال ابزارهایی همچون گواهی سپرده کالایی این نوع ریسک را نیز با کاهش روبهرو میسازد و باعث میشود فعالان این حوزه به جای آنکه بر معاملات فیزیکی برای کسب سود ناشی از دلالی متمرکز شوند اوراق ناشی از سپرده کالا را به جریان انداخته و سفتهبازی به این نوع اوراق منتقل شود.
ارسال نظر