مناقصه؛ راهحل یا چالش اجرای پروژههای صنعتی و معدنی
ایرج فاضل بخششی
مدیرپروژههای معدنی و صنایع معدنی ایریتک
در ساختار اداری - سنتی ایران، مناقصه بهترین روش واگذاری انجام یک پروژه یا خرید خدمت تعریف شده است. این روش کار برای یک خرید صدهزار تومانی یا یک پروژه چندصد میلیاردی یا واگذاری و بهرهبرداری از معدن، براساس این تعریف پذیرفته شده انجام میشود:
«مناقصه» فرآیندی است رقابتی برای تأمین کیفیت موردنظر (طبق اسناد مناقصه) که در آن تعهدات موضوع معامله به مناقصهگری که کمترین قیمت را پیشنهاد کرده باشد، واگذار شده و مناقصه برای دسترسی به دو مولفه اساسی در خرید کالا و خدمات، به اجرا گذارده میشود.
ایرج فاضل بخششی
مدیرپروژههای معدنی و صنایع معدنی ایریتک
در ساختار اداری - سنتی ایران، مناقصه بهترین روش واگذاری انجام یک پروژه یا خرید خدمت تعریف شده است. این روش کار برای یک خرید صدهزار تومانی یا یک پروژه چندصد میلیاردی یا واگذاری و بهرهبرداری از معدن، براساس این تعریف پذیرفته شده انجام میشود:
«مناقصه» فرآیندی است رقابتی برای تأمین کیفیت موردنظر (طبق اسناد مناقصه) که در آن تعهدات موضوع معامله به مناقصهگری که کمترین قیمت را پیشنهاد کرده باشد، واگذار شده و مناقصه برای دسترسی به دو مولفه اساسی در خرید کالا و خدمات، به اجرا گذارده میشود.
با این حال تجربه سالهای اخیر نشان داده که یک عامل مهم (که در این تعریف نیز به آن اشاره شده) به فراموشی سپرده شده و به همین دلیل هدف اصلی انجام مناقصه از دست رفته است. این عامل مهم کیفیت است که بی تردید بر قیمت پیشنهاددهندگان و قیمت تمام شده پروژه بهطور مستقیم تاثیرگذار بوده و عدم توجه به آن سبب شده است برخی از پروژههای صنعتی و معدنی کشور، نه در زمان مناسب و نه با قیمت مناسب به پایان برسند. در این میان پیمانکاران و کارفرمایان نیز به جای مشارکت در یک بازی برد-برد به بازی باخت- باخت تن دادهاند.
کیفیت در اسناد مناقصه به این معناست که شرایط کار (زمان، شرح خدمات و مسوولیتها) باید به درستی تعریف شود و جای ابهامی برای پیشنهاددهندگان و کارفرما در اسناد مناقصه باقی نمانده باشد. در چنین شرایطی در زمان بازگشایی پاکتها، تنها تفاوت میان پیشنهاددهندگان در سود مورد انتظار آنها از انجام خدمات پروژه خواهد بود.
با این همه آنچه امروز در اسناد مناقصه دیده میشود از این واقعیت بسیار به دور است، بهطوریکه در بسیاری از اسناد کمبودهای اساسی دیده میشود. برخی از این موارد به شرح زیر است:
- نبود مهندسی اساسی مناسب در اسناد و گذاشتن این جمله که مسوولیت مهندسی اساسی با پیمانکار است
- مشخص نشدن فناوری تولید
- تفاوت زیاد کیفی در میان سازندگان مورد تایید کارفرما
- به عهده پیمانکار گذاشتن خدماتی که هزینه آن غیرقابل پیشبینی است (بهعنوان مثال در مواردی کارفرما برای کالای خارجی، تنها در پیشنهاد ریال میپذیرد و مسوولیت تغییر قیمت ارز را به عهده پیمانکار میگذارد)
- درخواست ساخت پروژه در بازه زمانی که امکانپذیر نیست
- پوشش برخی از هزینههای اداری و غیره کارفرما از سوی پیمانکار
- یکسان نبودن کیفی سازندگان و پیمانکاران
پیمانکارانی که با چنین مناقصهای روبهرو میشوند تنها سه راهکار پیش رو دارند:
- ترک مناقصه
- درنظر گرفتن بودجه برای موارد پیشبینی ناپذیری که ممکن است سبب از دست رفتن مناقصه و تحمیل هزینه به پیمانکار شود
- درنظر نگرفتن موارد غیرقابل پیشبینی به امید برنده شدن با قیمت پایین و سپس ادعای اضافه دستمزد
با توجه به شرایط بازار، پیمانکاران رویکرد بیشتری به روش سوم نشان میدهند؛ اما این راهکار در زمان اجرای پروژه، هم پیمانکار و هم کارفرما را با مشکل روبهرو میکند. کارفرمایانی که در چنین مناقصهای پروژه خود را به پیمانکار واگذار میکنند، در نهایت چارهای ندارند که یا با پیمانکار کنار بیایند یا دوباره به مناقصه بروند و برای خلع یدپیمانکار اقدام کنند. این اقدام نیز مشکلات حقوقی و در شرایط کاری دور از مرکز، مشکلات نیروی کار را برای کارفرما در منطقه ساخت پروژه در پی خواهد داشت.
مشکل بعدی در برگزاری مناقصهها، این است که نمره فنی پیشنهاددهندگان (که میزان انحراف آنها از شرایط مناقصه است) بهطور مناسب، در انتخاب برنده درنظر گرفته نمیشود. در این شرایط پیمانکاری که نمره فنی هفتاد از صد گرفته، در برابر پیمانکاری که نمره هشتاد دریافت کرده انحراف بیشتری از شرایط مناقصه داشته و به ناچار قیمت پایینتری را پیشنهاد کرده است. البته تفاوت این دو در قیمت خطی و مناسب با نمره فنی آنها نیست و میتواند اختلاف قیمت لگاریتمی باشد و به کارفرما هزینهای بیشتر از انتظارش را تحمیل کند. در این باره میتوان مثال سادهای زد. اگر خریدار، ماشین سواری مشخصی را با مخزن بنزین پر به مناقصه گذاشته باشد و یک فروشنده با مخزن پر و دیگری با مخزن خالی پیشنهاد خود را داده باشند، نفر اول صدامتیاز فنی کسب میکند و قیمت او به اندازه یک مخزن بنزین (شاید هم کمتر) بیشتر از نفر دوم است که از اسناد انحراف داشته و با ۹۵امتیاز برنده مناقصه با قیمت کمتر (به اندازه قیمت یک مخزن) شده است. در نهایت کارفرما مجبور است هزینه بیشتری از قیمت بنزین، برای پرکردن مخزن خود به دلیل هزینه انتقال بنزین از پمپ بنزین و... پرداخت کند.
در مناقصههای بزرگ صنعتی به راحتی نمیتوان تفاوت نمره فنی را با تفاوت قیمت مقایسه کرد. به وِیژه آنکه در شرایط امروز اسناد، کفایت لازم را برای برگزاری یک مناقصه مناسب و درست ندارند و شاید به همین دلیل تصمیم گرفته شده است به آن پرداخته نشود.
با کنکاش در مناقصههای برگزار شده ۱۰ سال گذشته میتوان به برخی پروژههای صنعتی و معدنی دست یافت که هنوز آغاز نشدهاند یا طبق برنامه زمانی و هزینه پیشبینی شده جلو نمیروند. مشکل ابتدایی برخی از این پروژه ها، برگزاری نامناسب مناقصه و انتخاب پیمانکار در مرحله ابتدایی بوده است.
بنابراین مناقصهای میتواند موفق برگزار شود که کارفرما پیش از برگزاری آن حداقل گزارشهای زیر را دراختیار داشته باشد و در طراحی مناقصه در جهت شفافیت کامل اسناداز آنها استفاده کند:
- گزارش کامل فنی اقتصادی شامل انتخاب فناوری
- بودجه بندی پروژه و تقسیم کار مناسب
- پذیرش مسوولیت از سوی کارفرما و مشخص شدن بودجه مسوولیتهای کارفرما خارج از مناقصه
- در اختیار داشتن فهرست پیمانکاران همطراز
به نظر میرسد در شرایط امروز، به کارگیری روشهایی همچون ارزیابی مناسب پیمانکاران،انجام کار بهصورت فهرست بها،مدیریت کارآمد پروژه و پرداخت بخشی از کاهش هزینه تمام شده (با حفظ کیفیت) به پیمانکار بهعنوان پاداش، راهکار پسندیدهای برای اجرای پروژههای بزرگ باشد. البته در چنین شرایطی نیز داشتن گزارشهای اشاره شده در بالا و مدیر کارآمد در ساختار سازمانی کارفرما ضروری است.
ارسال نظر