با رشد بهای طلای سیاه کالاها چه مسیری را در پیش میگیرند؟
چراغ سبز کامودیتیها به سیگنال نفت
حمزه بهادیوند چگینی: بازارهای پایه سال ۲۰۱۶ در شرایطی به کار خود پایان دادند که در بازار نفت بهعنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر این بازارها شاهد رشد حدودا ۷۰ درصدی قیمتها بودیم بهطوریکه بهای نفت برنت که در ابتدای ژانویه سال گذشته ۳۲ دلار بود ابتدای ژانویه امسال به ۵۴ دلار در هر بشکه رسید. قیمت نفت آمریکا نیز در همین دوره زمانی با ۱۷ دلار رشد معادل ۵۰ درصد به بیش از ۵۲ دلار در هر بشکه رسیده است.
به این ترتیب، باید گفت سال گذشته میلادی بازار نفت یکی از بهترین شرایط را در ۳ سال گذشته پشت سر گذاشته است که این تغییر مثبت در بازارهای گوناگون پایه اثرات متفاوتی را به همراه داشته است.
حمزه بهادیوند چگینی: بازارهای پایه سال ۲۰۱۶ در شرایطی به کار خود پایان دادند که در بازار نفت بهعنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر این بازارها شاهد رشد حدودا ۷۰ درصدی قیمتها بودیم بهطوریکه بهای نفت برنت که در ابتدای ژانویه سال گذشته ۳۲ دلار بود ابتدای ژانویه امسال به ۵۴ دلار در هر بشکه رسید. قیمت نفت آمریکا نیز در همین دوره زمانی با ۱۷ دلار رشد معادل ۵۰ درصد به بیش از ۵۲ دلار در هر بشکه رسیده است.
به این ترتیب، باید گفت سال گذشته میلادی بازار نفت یکی از بهترین شرایط را در ۳ سال گذشته پشت سر گذاشته است که این تغییر مثبت در بازارهای گوناگون پایه اثرات متفاوتی را به همراه داشته است. در این بین اما پیشبینیها از بهای نفت برای سال جاری نیز همچنان مثبت است بهطوریکه هفته گذشته رویترز در گزارشی با اعلام نتایج یک نظرسنجی، شرایط پیشروی بازار نفت را در سال جاری و حتی سال آینده امیدبخش و مثبت پیشبینی کرد. براساس این گزارش هرچند قیمت نفت به ۱۰۰ دلار یا قیمتهای سابق بازنخواهد گشت یا لااقل این اتفاق فعلا نخواهد افتاد قیمت ۶۰ دلار در هر بشکه برای سال جاری و ۶۵ دلار برای سال آینده بهعنوان قیمتهای محتمل اعلام شدهاند. البته این قیمتها به شرط همراهی عوامل مختلف موثر بر این بازارها اعلام شده و بهعنوان مثال هنوز برخی تردیدها در همراهی کشورهای عضو و غیرعضو اوپک برای اجرای توافق کاهش تولید نفت میتواند تهدیدی برای این خوشبینیها محسوب شود.
به هر حال آنطور که توافق شده قرار است اوپک روزانه ۵/ ۳۲ تا ۳۳ میلیون بشکه در روز تولید کند و انجام این توافق آنطور که کارشناسان به آن اذعان میکنند میتواند تعیینکننده مسیر آتی بازار نفت باشد، البته عکسالعمل بازار به این توافق در حال حاضر خوب بوده و به نظر میرسد بازار نفت در مسیر تعادلی خود بعد از دو و نیم سال قرار گرفته و همین روند میتواند ادامه یابد. در این بین اما نگاهی به روند اثرگذاری این مقوله بر بازارهای فلزات، پتروشیمی و حتی کشاورزی حکایت از آن دارد که همزمان با افت قیمت نفت از سال ۲۰۱۴ به بعد قیمت این کالاها نیز روند کاهشی خود را آغاز کرد. بهعنوان مثال قیمت مس قبل از ریزش بهای نفت حدود ۷ هزار و ۲۰۰ دلار در هر تن بود که با ریزش بهای نفت این رقم به ۶ هزار و پس از آن تا ۴۵۰۰ دلار در هر تن نیز کاهش یافت. با این حال طی سال گذشته و به خصوص در ۷ ماه اخیر مس توانسته هزار و ۵۰۰ دلار از این افت را جبران کند. در بازار آلومینیوم نیز که معمولا بازاری متعادل تر محسوب میشود قیمت در حدود ۴۰۰ دلار کاهش را تجربه کرد و با افزایش قیمت نفت توانست در سال گذشته این میزان افت را جبران و قیمت را به ارقام پیش از ریزش بهای نفت برگرداند.
این موضوع کمابیش در سایر بازارها همچون قلع، نیکل، روی، سرب و... تجربه شده است. در طرف دیگر در بازار محصولات فولادی قیمت شمش فولاد که در سال ۲۰۱۴ و پیش از ریزش قیمت نفت بین ۳۷۰ تا ۴۵۰ دلار در هر تن بود روند کاهشی قیمت همزمان با افت بهای طلای سیاه آغاز شد و قیمت این محصول به حدود ۲۷۰ دلار در سال ۲۰۱۵ و اوایل سال گذشته رسید که یکی از ریزشهای مهم در بازارهای کالایی محسوب میشود. با این حال با شروع رشد قیمت نفت در بازارهای جهانی قیمت این محصول نیز شروع به افزایش کرد و در حال حاضر اگرچه در مقایسه با سایر کالاها رشد نسبتا ضعیفی را تجربه کرده و در بازار لندن به حدود ۳۰۰ دلار رسیده، اما در مسیر صعودی است.البته قیمت نفت، یکی از مولفههای موثر بر قیمت محصولات کالایی است و مولفه مهم و موثر دیگری همچون دلار نیز در سالهای اخیر بر بازارها اثر داشته، اما دلار در سالهای اخیر اغلب صعودی بود و اثر کاهندهای بر بازارهای کالایی داشت و بر این اساس باید گفت در مسیرهای نزول قیمتی فشارها از دو سمت یعنی قیمت نفت و افزایش ارز بر بازار کالاهای پایه وارد شده اما در مسیر افزایشی قیمت که کمتر از یک سال اخیر آغاز شده نفت یک تنه محرک افزایش قیمتها بوده و اثرات کاهنده ناشی از رشد ارز را نیز مهار کرده است.
در این میان در بازار محصولات پتروشیمی در ۹ ماه گذشته و تحت تاثیر قیمتهای صعودی در بازار نفت شاهد رشد قیمت این دسته از محصولات هستیم. این در شرایطی است که محصولات پتروشیمی با سرعت و همبستگی بالاتری از خود واکنش نشان میدهند بهعنوان مثال در شرایطی که بازار نفت در محدوده ۵۰ تا ۷۰ درصد رشد را طی این مدت تجربه کرده بازار محصولات پتروشیمی بهطور متوسط توانسته در حدود ۳۰ درصد افزایش قیمت را تجربه کند و این در حالی است که در شرایط افول قیمتها نیز تقریبا همین میزان افت را ثبت کرده بود. البته معمولا بازار پتروشیمی با یک تاخیر زمانی دو تا ۳ ماهه بعد از نفت بروز میکند. در این بین عوامل دیگری از قبیل رشد تقاضا برای بازارهای کالایی، رشد قیمت مواد اولیه تولید مثل سنگ آهن و زغالسنگ برای فولاد، رشد دستمزدها در نقاط مختلف جهان، افزایش هزینههای حملونقل و... نیز از جمله موضوعاتی هستند که بر بازارهای مختلف اثرگذارند با این حال نفت بهعنوان یک پتانسیل مهم که دوباره بعد از دورهای استراحت به میدان بازگشته آینده بازارهای مختلف کالایی را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد و اگر به هر دلیلی این عامل با رشد شدیدی روبهرو شود و به خصوص اگر این موضوع توسط سایر مولفههای اقتصادی موثر حمایت شود باید گفت روزهای حساسی در انتظار بازارهای کالایی خواهد بود.
در این بین اما دو نکته دیگر که در رابطه با اثرات افزایش قیمت نفت بر بخشهای کالایی حائز اهمیت است یکی اثر نفت بر قیمت تمام شده در بخشهای معدنی و رشد ارزش سهام این شرکتها از یکسو و دوم اثر انتقالی ناشی از افزایش بهای نفت و رشد سودآوری در این بخش است که میتواند باعث حرکت سرمایه از سایر بخشها به صنعت نفت شود. این دو مساله میتواند ظرف سالهای پیش رو بهعنوان یک سناریوی قابل بحث و بررسی باشد. این در حالی است که نفت همچنین مانند یک سیگنال سرمایهگذاری عمل میکند بهطوریکه با رشد قیمت نفت بازارهای پایه علامت رشد را دریافت کرده و تغییر جهت میدهند که این اتفاق در حال حاضر نیز افتاده است.
در نهایت باید گفت تغییر سیاستگذاریهای دولتی نیز از مسائلی است که در نتیجه تغییر قیمت نفت باید انتظار آن را داشت. این به آن معنا است که با تغییر بهای نفت در بازارهای جهانی دولتها چه آنها که مصرفکننده این ماده استراتژیک هستند و چه آنها که خود تولیدکنندهاند در مسیر تغییر فضا برای جلوگیری از زیان یا رشد تورم در کشورهای خود هستند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم اغلب کشورهای جهان بعد از بحران جهانی نتوانستهاند به ارقام پیش از ۲۰۰۸ میلادی بازگردند و بر این اساس بهای نفت تعیینکننده این نوع سیاستها است که البته اثرات متقابلی را بر بازارهای پایه خواهند داشت.
ارسال نظر