برندگان و بازندگان پتروشیمی در بازار
تغییرات عمدهای در بازار جهانی محصولات پتروشیمی و پلیمر در جریان است که انتظار میرود در آینده بازار،گروهی از فعالان این عرصه را در جایگاه بازنده و عدهای را در جایگاه برنده قرار دهد. صنعت پتروشیمی در سالهای اخیر با شتاب در کشورهای مختلف در حال توسعه است، برخی کارشناسان معتقدند بسیاری از طرحهای توسعهای جدید به منظور افزایش ظرفیتها بر مبنای تصورات و تحلیلهای نادرست از آینده بازار در نظر گرفته شدهاند.
صنعت پتروشیمی در آیندهای نزدیک با مشکل مازاد عرضه حاصل از افزایش ظرفیتهای صورت گرفته مواجه خواهد بود.
تغییرات عمدهای در بازار جهانی محصولات پتروشیمی و پلیمر در جریان است که انتظار میرود در آینده بازار،گروهی از فعالان این عرصه را در جایگاه بازنده و عدهای را در جایگاه برنده قرار دهد.صنعت پتروشیمی در سالهای اخیر با شتاب در کشورهای مختلف در حال توسعه است، برخی کارشناسان معتقدند بسیاری از طرحهای توسعهای جدید به منظور افزایش ظرفیتها بر مبنای تصورات و تحلیلهای نادرست از آینده بازار در نظر گرفته شدهاند.
صنعت پتروشیمی در آیندهای نزدیک با مشکل مازاد عرضه حاصل از افزایش ظرفیتهای صورت گرفته مواجه خواهد بود. به ویژه آنکه روند تجارت جهانی در حال حرکت به سمت خودکفایی بیشتر کشورها در حوزه تولیدات پتروشیمی و تمرکز دولتها بر حفظ مشاغل و کسب و کارهای داخلی است.برای مثال، میتوان به چین اشاره کرد که زمانی بزرگترین واردکننده محصولاتی نظیر پلی اتیلن (PE)، پلی پروپیلن (PP)، اسید ترفتالیک خالص (PTA)، پلی وینیل کلراید (PVC) و بسیاری از تولیدات دیگر بود و در حال حاضر متمرکز بر خودکفایی بیشتر در این صنعت و افزایش ظرفیتهای تولید در داخل است. برنامه پنج ساله این کشور برای توسعه ظرفیتهای جدید در فاصله سالهای ۲۰۲۰-۲۰۱۶ نیز این موضوع را تایید میکند.
در این میان برندگان آینده بازار پتروشیمی شرکتهایی خواهند بود که مدلهای جدید کسب و کار را مطابق با نیازهای آتی بازار توسعه دهند. از طرفی بازندگان نیز فعالیتهای فعلی خود را مطابق معمول دنبال میکنند که این موضوع میتواند شکست آنها را اجتنابناپذیر سازد. قیمتهای پروپیلن در مقایسه با اتیلن ظرف ماههای اخیر افت چشمگیری را تجربه کرده است. برآوردها نشان میدهد که قیمت قراردادهای پروپیلن در بازار اروپا در سال جاری میلادی تاکنون تنها ۷۰ درصد بهای قراردادهای اتیلن بوده است. یکی از تحلیلهای نادرستی که بسیاری از کارشناسان معتقدند برخی طرحهای توسعهای بر مبنای آن پایهریزی شده است این بود که بسیاری گمان میکردند نرخ عملیاتی صنعت پتروشیمی چین از منحنی هزینههای تولید (cost curve economics) پیروی خواهد کرد و بالا بودن هزینههای تولید برای این کشور، چین را به مقصدی مناسب برای مازاد عرضه محصولات آنها تبدیل میکند.
این در حالی است که عملکرد این کشور با منحنی یادشده، تطابق ندارد. برای مثال شرکت پتروشیمی سینوپک این کشور از سال ۱۹۹۸ میلادی تاکنون حدود ۷۹ میلیارد دلار در فعالیتهای پالایشگاهی و پتروشیمی خود سرمایهگذاری کرده اما سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) این شرکت تنها ۱۰ میلیارد دلار بوده است. همچنین آمارها نشان میدهد که سود قبل از بهره و مالیات سینوپک به تفکیک در حوزه پالایش منفی ۸ میلیارد دلار و در حوزه صنایع شیمیایی کمتر از نصف سرمایه اختصاص یافته به این بخش بوده است، اما باید در نظر داشت که دولت چین ۷۱ درصد از سهام سینوپک را در اختیار دارد و این شرکت فارغ از مسائل سودآوری متعهد به بهبود استانداردهای زندگی در چین از طریق تضمین عرضه مواد خام و محصولات نفتی به صنایع پاییندستی و مشتریان در داخل این کشور است. از طرفی فراوانی خوراک گاز اتان حاصل از منابع گاز شیل در چند سال اخیر، صنعت پتروشیمی ایالات متحده را در آستانه یک رنسانس بزرگ قرار داد. انقلاب شیل گاز (گاز حاصل از لایههای رسوبی) و امکان بهرهگیری از خوراک ارزانقیمت اتان برای تولید اتیلن، بسیاری از تولیدکنندگان پتروشیمی آمریکا و سرمایهگذاران خارجی را ترغیب کرد تا با اجرای طرحهای توسعهای جدید، به افزایش ظرفیت تولید این محصول بپردازند. چرا که گمان میکردند با افزایش تولید گاز شیل و متحول شدن رابطه سنتی میان قیمت نفت خام و خوراک گازی، میتوانند در بلندمدت از رقبای خود در اروپا و آسیا که از خوراک نفتا استفاده میکنند؛ پیشی بگیرند.
از این رو بسیاری از شرکتهای مستقر در آمریکای شمالی بالغ بر ۱۷۰ میلیارد دلار در این حوزه سرمایهگذاری کردند. این طرحهای توسعهای زمانی برنامهریزی شدند که گمان میشد حداقل قیمت نفت خام در آینده ۱۰۰ دلار برای هر بشکه خواهد بود. این در حالی است که سطح فعلی قیمتها کمتر از نصف رقمهای پیشبینی شده است. برای مثال تولیدکنندگان پلیمر آسیا که از خوراک نفتا استفاده میکنند؛ طی ماههای اخیر و به دنبال افت بهای این محصول در نتیجه قیمتهای پایین نفت خام در بازارهای جهانی، روزهای بسیار خوبی را تجربه میکنند. با کاهش هزینههای خوراک اولیه این تولیدکنندگان، حاشیه سود آنها بسیار فراتر از انتظارها بوده و همین موضوع چالشهای مهمی را پیش روی سرمایهگذاران صنعت پتروشیمی در آمریکای شمالی قرار داده است.از این رو به نظر میرسد راهبردهای متکی بر صادرات از سوی تولیدکنندگانی که گمان میکردند مازاد عرضه آنها در داخل میتواند مقصدی برای صادارت در خارج از کشور پیدا کند؛ در بلندمدت با شکست مواجه شود. از این رو بسیاری از شرکتهای مطرح صنعت پتروشیمی تنها میتوانند امید داشته باشند که بیشتر طرحهای توسعهای با تاخیری طولانی به بهرهبرداری برسند. این در حالی است که امید هیچ گاه یک استراتژی به شمار نمیرود.
منبع: نیپنا
ارسال نظر