چرا بخشهای پاییندستی و بالادستی با هم در تضادمنافع هستند؟
حلقه مفقوده تنظیم منافع در پتروشیمی
عارفه مشایخی: با بررسی و رصد وضعیت دو بخش بالادستی و پاییندستی صنعت پتروشیمی به نظر میرسد که اخیرا این دو بخش استراتژیهای متناقضی را در پیش گرفته و برخلاف هم حرکت میکنند، به این معنی که انتفاع بخش پاییندستی در شرایط فعلی در گروی زیان یا سودآوری بخش بالادستی و برعکس است. حال اینکه این دو بخش در بطن یک صنعت قرار گرفته و باید بتوانند با تعامل و ارتباط با یکدیگر باعث رشد و شکوفایی هم شده و از طریق رشد بهرهوری و ارزآوری بیشتر باعث سرعت بخشیدن به گردونه تولید شوند و وضعیت رکودی شرایط فعلی را بهبود بخشند.
عارفه مشایخی: با بررسی و رصد وضعیت دو بخش بالادستی و پاییندستی صنعت پتروشیمی به نظر میرسد که اخیرا این دو بخش استراتژیهای متناقضی را در پیش گرفته و برخلاف هم حرکت میکنند، به این معنی که انتفاع بخش پاییندستی در شرایط فعلی در گروی زیان یا سودآوری بخش بالادستی و برعکس است. حال اینکه این دو بخش در بطن یک صنعت قرار گرفته و باید بتوانند با تعامل و ارتباط با یکدیگر باعث رشد و شکوفایی هم شده و از طریق رشد بهرهوری و ارزآوری بیشتر باعث سرعت بخشیدن به گردونه تولید شوند و وضعیت رکودی شرایط فعلی را بهبود بخشند.
با این حال مراجعه به صنایع پاییندستی حکایت از آن دارد که مواداولیه به اندازه کافی در اختیار این گروه قرار نمیگیرد و محصولات بیشتر صادر میشوند و پتروشیمیها به جای اینکه مواد اولیه را در بازارهای داخلی ارائه کنند بیشتر به خامفروشی به کشورهای دیگر تمایل دارند و این در شرایطی است که بعضا میبینیم خوراک را با قیمتهای کمتری به کشورهای دیگر میفروشند و این امر باعث میشود که نهایتا قیمت تمام شده محصولات تولیدی ما بیشتر از کالاهای مشابه خارجی باشد و نتوانیم با آنها رقابت کنیم. آنها نتیجه این امر را کمشدن نقدینگی بنگاهها میدانند که در نهایت باعث تعطیلی یا نیمهتعطیل شدن آنها میشود.
در سمت دیگر، پتروشیمیهای بالادستی هستند که بر این عقیدهاند که بسیاری از بنگاههای پاییندستیها ناکارآمدند و طی این سالها نتوانستهاند حتی ماشینآلات خود را به روز کرده و این امر باعث شده که آنها ضعیف شوند و نتوانند به رقابت با رقبای خارجی بپردازند و این ایراد از جانب بخش بالادستی نیست و اگر صنایع پاییندستی بتوانند در موعد مشخص به وظایف خود عمل کنند، هیچ اصراری به صادرات مواد اولیه توسط بخش بالادستی وجود ندارد.
در این میان ایرادهایی هم به بورس کالای ایران بهعنوان یک بازار وارد میشود. به عقیده بسیاری از تحلیلگران بازارها نقصهایی در قوانین این سازمان وجود دارد؛ بهطور مثال این قانون که اگر پتروشیمی محصول خود را دو بار در بورس کالا عرضه کند و محصولش فروش نرود مجوز صادرات پیدا میکند. حال آنکه بخش پاییندست پتروشیمی به این موضوع معترض است و بر این عقیده است که پتروشیمیها در فصلهایی که نیاز به گرید محصولی کم است، محصولات را در بورس عرضه میکنند و در فصلهایی که التهاب برای کالا بالاست، خوراک را صادر میکنند. علاوه بر این قوانین، برخی به نقصهای موجود در سایت بهینیاب اشاره میکنند و بر این عقیدهاند که این کانال به محلی برای حضور دلالان تبدیل شده و در تسریع امور نقش مهمی را ایفا نمیکند.
الزام بازگشت شرکتهای واسطه
مهدی شریفی نیک نفس یکی از اعضای اتاق بازرگانی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درخصوص تناقضی که به نظر میرسد میان منافع بخشهای بالادستی و پاییندستی پتروشیمی وجود دارد و این تناقض باعث شده منافع بخش پاییندستی تامینکننده منافع بالادستی نباشد و برعکس، اظهار کرد: نبود یک واسطه کارآمد میان بخش بالادستی و پاییندستی یکی از دلایل به وجود آمدن این شرایط است و جای خالی چنین بخشی است که باعث شده این دو قسمت در جهت مخالف یکدیگر حرکت کنند.
وی افزود: سازوکار و رویه در این صنعت در گذشته این گونه نبود. بهطوریکه بخش پاییندستی نیازهایی همچون خریدهای کوچک و خریدهای با تسهیلات، اعتبار و... را از طریق واسطههای کارآمد تامین و در این مسیر چالشهای موجود را نیز به کمک این واسطه برطرف میکرد، این در حالی است که بخش بالادستی نیز در تأمین مواد اولیه مورد نیاز پاییندستی همکاریهای بهتری داشت مثلا از طریق روشهای مناسب و متناسب با موجودی پاییندستیها برای آنها تسهیلاتی در نظر میگرفت اما امروزه شاهد این روشها نیستیم.
شریفی نیک نفس تصریح کرد: واسطهها عاملی بودند که تولیدکننده مستقیما به مصرفکننده وصل نمیشد. بهطور مثال یکی از این واسطهها شرکت بازرگانی ملی پتروشیمی است که با جمعآوری دادههایی از تولیدکنندهها، انبارها و... همه مجتمعهای پتروشیمی نقش میانه را داشت و کارهایی از قبیل فروش، پشتیبانی، رفع شکایات و مواردی مشابه بر عهده این شرکت بود. از زمانی که این سازوکار به هم خورد و بورس نتوانست این کارها را انجام دهد، توازن بین این دو بخش نیز به هم خورد.
این عضو اتاق بازرگانی و فعال صنعت پتروشیمی در ادامه با اشاره به اینکه بورس کالا فقط محلی برای خرید و فروش شده است، تصریح کرد: این بازار محلی برای معامله است که در آنجا عرضهکننده و متقاضی بر سر قیمتی با هم توافق میکنند و سایر کارها بلاتکلیف میماند. به همین دلیل در روند انجام کارها تناقضهایی دیده میشود.
وی درخصوص اینکه این چالشها، شاید مشابه مشکلاتی باشند که حوزههایی همچون سنگ آهن و فولاد هم با آنها دست و پنجه نرم میکنند اما برای پتروشیمیها پررنگ تر شده تصریح کرد: به عقیده من نمیتوان صنعتی همچون پتروشیمی را با صنعتی مانند فولاد مقایسه کرد و علت آن هم این است که در صنعت پتروشیمی تنوع زیادی وجود دارد و اساسا مقایسه این موارد بی معناست. شریفی نیک نفس در ادامه افزود: از این صنعت در بخشهای گستردهای همچون مواد غذایی، بسته بندی، ظروف یکبار مصرف و... استفاده میشود و به همین دلیل ضعیف بودن زنجیره ارزش باعث شده تمام این گستره تحت پوشش قرار گیرد.
این فعال اقتصادی درخصوص خامفروشیهایی که در شرایط فعلی در صنعت پتروشیمی در جریان است، افزود: علت اینکه پتروشیمیها علاقه به خامفروشی دارند این است که محصول آنها تولید مواد اولیه است. برخی این امر را دلیل برهم زدن تعادل بازارها میدانند. این در حالی است که به عقیده من برای رسیدن به شرایط بهینه باید صنایع تکمیلی پاییندستی را تقویت کنیم تا این زنجیره کامل شود و به این ترتیب پتروشیمیها بتوانند در ابتدا نیاز بازارهای داخلی را تامین کرده و سپس به امر صادرات بپردازند.
شریفی نیک نفس درخصوص مشکل نقدینگی که در بخش پاییندستی این صنعت وجود دارد، گفت: قبلا شرکت پتروشیمی بازرگانی بر اساس اعتبار تولیدکنندگان پاییندستی و با گرفتن چکهای مدت دار از آنها (چکهایی که بیمههای معتبر آنها را بیمه میکردند) مشکل نقدینگی این صنایع پاییندستی را حل میکرد، اما در شرایط فعلی که نقش این شرکت کمرنگ و به نوعی از میان برداشته شده و در طرف دیگر بورس کالا دست به فروش نقدی میزند و صنایع پاییندستی متشکل از شرکتهای کوچک شدهاند، شرکتهای پتروشیمی حاضر نیستند مثل سابق همکاری کنند در نتیجه شاهد کمبود نقدینگی در پاییندستیها شدهایم. وی در نهایت افزود: ایجاد و تشکیل واحدهای کارآمد واسطه، بررسی و ترسیم چشمانداز و برنامهریزی کارآمد میتواند بخش زیادی از مشکلاتی که در این صنعت وجود دارد را حل کند.
ارسال نظر