با حضور در میزگرد «دنیای اقتصاد» مطرح شد
مطالبات فولاد سازان برای بهبود بازار
دنیای اقتصاد: تداوم چالشهای حوزه فولاد و زنجیره آن کار را تا جایی پیش برده که به اذعان فعالان این بازار نه تنها سرمایهگذاریهای جدید در این حوزه به وجود نمیآید که حتی شاهد خروج گسترده سرمایههای گذشته نیز از این بازار بوده و هستیم. ورشکستگی در صنعت فولاد، کاهش سطح تولید و فروش، کمبود نقدینگی در این صنعت و... از جمله مواردی است که حتی روی کیفیت تولید در این صنعت نیز اثر گذاشته و بازارهای صادراتی را نیز تحت تاثیر قرار داده است. در این راستا در میزگردی با حضور فولاد سازان داخلی، چالشهای تولیدکنندگان شمش و نبود نظارت کافی بر کیفیت محصولات فولادی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این جلسه شرکتکنندگان به اشباع بازار محصولات فولادی به دلیل ارائه مجوزهای بدون کارشناسی در زمینه تولید شمش و میلگرد از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت معترض بوده همچنین نبود توازن در قیمتگذاری زنجیره فولاد، ادغام عمودی شرکتهای کوچک فولادی، تامین مالی از سوی بانکها، تعیین تکلیف دریافت مالیات بر ارزش افزوده از تولیدکنندگان، عدم صادرات مواد اولیه بهصورت خام یا محصولات میانی، نظارت بر کیفیت محصولات فولادی به خصوص شمش فولاد و تعیین تعرفههای فولاد بر حسب نیاز بازار تاکید کرده و خواستار روشن شدن وضعیت این خواستهها از سوی دولت و هیأت مدیره جدید انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران شدند. در این نشست، حمیدرضا طاهریزاده نایب رئیس هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران، احمد سعدی نایب رئیس هیات مدیره شرکت ذوب آهن البرز غرب، مجتبی حاجی شفیعی مدیرعامل فولاد ویان، مهرداد نظری مدیر عامل ذوب بریس، محمد اعتباری کارشناس بازار فولاد حضور داشتند که مشروح این جلسه در ادامه آمده است:
شرایط کلی تولید و بازار فولاد ایران را چگونه ارزیابی میکنید و به عقیده شما بخش فولاد تا چه میزان از مسائل ذاتی صنعت و تا چه حد از وضعیت اقتصادی کشور تاثیر پذیرفته است؟
مهرداد نظری: ذات اقتصاد ایران در شرایطی بهسر میبرد که میتوان از آن بهعنوان یک بیماری نام برد. در شهرک صنعتی که ما حضور داریم تنها کارخانه ما بهصورت کامل فعال است که نشان دهنده یک وجه این بیماری است. متاسفانه دولت هم بخش بزرگی از هزینههای خود را از تولیدکنندگان دریافت میکند. این شرایط در نهایت باعث شده تا تولیدکننده به موجودی در حال انقراض تبدیل شود حتی برخی از نامهنگاریها با بخش تولیدی کشور هماکنون با لحنی تهدیدآمیز انجام میشود. شاید همه فعالان صنعتی در این روزها نگران باشند و غالبا نگران آینده هستند. در شرایط رکودی فعلی تولید در محاق است. واحد تولیدی ما هم میتوانست در شرایط سخت فعلی بدون سودآوری مطلوب دست از تولید بکشد ولی واقعیت آن است که ۱۵۰ نفر نیروی کار داریم که فقط به خاطر آنها تولید میکنیم. ولی در شرایط فعلی با نوسان قیمتها شاید نتوانیم بیش از این کار کنیم و حتی به حیات خود ادامه دهیم. تا چندی پیش قراضه فولادی در قیمتهایی نزدیک به ۱۴۵۰ تومان معامله میشد ولی پس از آن حتی تا ۴۵۰ تومان نیز افت پیدا کرد. در این شرایط ثبات اقتصادی و تثبیت نرخ مواد اولیه وجود ندارد، بنابراین تولید با ریسک بالایی به جز مسائل فنی و هزینههای جانبی رو به رو است.
محمد اعتباری: هماکنون بازار فولاد هم مثل سایر بخشهای اقتصاد ایران بیمار است و سیکل تولید از پایه و مبدأ تا مقصد و مصرفکننده نهایی با مشکل رو به رو است. نوسان قیمت شمش در هفتهها و ماههای اخیر را باید یکی از این موارد به شمار آورد. هماکنون نیاز داریم تا تولیدکنندگان اصلی و حتی واحدهای تولیدی کوچک و متوسط برای حمایت از بازار فعالیتهای خود را منسجم کرده تا بتوانند از ذات بازار حمایت کنند. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که حداقل در ادبیات فعالان بازار، برخی از خط قرمزهای تصنعی کمرنگ شود.
بررسیهای میدانی نشان میدهد حتی برخی از فعالان باتجربه بازار به دلایل مختلف همچون استقراض از بانکها و یا حتی خرید شمش با قیمتهایی پایینتر دست به بازارسازی منفی زده و برای کاهش قیمتها تلاش میکنند. یعنی عدم انسجام تولیدکنندگان و عدم شفافیت واقعیتهای بازار باعث شده تا برخی از تجار از آب گل آلود ماهی گرفته تا جایی که با دامن زدن به رقابت منفی بین تولیدکنندگان، به کاهش قیمتها کمک شایان توجهی کردهاند.
مجتبی حاجی شفیعی: به جز مسائل مربوط به شرایط اقتصادی، برخی واقعیتهای فنی نیز در شکلدهی وضعیت بازار موثر است. بهعنوان مثال هماکنون بسیاری از واحدهای تولیدی در کشور وجود دارند که مثلا درخصوص شمش از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند. این شرایط باعث شده تا خودمان برای تعیین برخی استانداردها دست به کار شویم ولی خروجی چندانی نداشته است. کیفیت و کمیت هر دو مثل دو بال برای پرواز هستند و هر یک به تنهایی نمیتوانند واحد تولیدی را به سمت پیشرفت سوق دهند. این در حالی است که هزینه سربار و همچنین امکان رقابت هر دو برای یک واحد تولیدی مهم خواهد بود.
از طرف دیگر باید خواستار توازن در تعیین قیمت زنجیره فولاد باشیم. در حال حاضر توازنی در قیمت زنجیره ارزش فولاد وجود ندارد و به رغم اینکه در بازار محصولات فولادی با ارزش افزوده بیشتر رکود وجود دارد اما محصولی مانند آهن اسفنجی پرطرفدار است. هماکنون نیز واحدهای تولیدکننده شمش بسیاری وجود دارد و حتی میتوان به این نکته اشاره داشت که با توجه به شرایط فعلی، مازاد ظرفیت تولید شمش نیز وجود دارد. این در حالی است که واحدهای تولید ۱ تا ۵/ ۱ میلیون تنی نیز حتی در مناطق کویری در حال احداث است که میتواند چهره بازار را با وخامت بیشتری روبهرو سازد.
به دلیل پایین بودن میزان تولید آهن اسفنجی در کشور برای این محصول تقاضا وجود دارد، اما با وجود تقاضا در بازار داخل حجم عمده آن صادر میشود و از همین رو قیمت آهن اسفنجی نسبت به سایر زنجیره فولاد بالاتر است. بهرغم اینکه در زنجیره فولاد قیمت آهن اسفنجی باید ۴۸ درصد قیمت شمش فولاد در بورس کالا باشد، اما هماکنون قیمت آهن ۶۲درصد قیمت شمش است.
از سویی قیمت شمش نیز در بورس کالا بهدرستی تعیین نمیشود و نسبت به قیمت بازار بالاتر است از همین رو سایر محصولات زنجیره فولاد نیز قیمت متناسبی با محصول نهایی و نیمه نهایی ندارند. تعیین نظارت بر کیفیت شمش فولاد یکی از خواستههای ما است که در حال حاضر از سوی انجمن در دست اجرا است بحث کنترل کیفی بر محصولات فولادی است که متاسفانه بهرغم پیگیریهای انجمن هنوز نتیجهای از آن حاصل نشده، نکته مهم این است که محصول شمش در حال حاضر استاندارد خاصی در ایران ندارد این در حالی است که محصول نهایی مانند میلگرد، تیرآهن از استاندارد تبعیت میکند و به این ترتیب تولیدکنندگان نوردی برخی اوقات به دلیل استفاده از شمش کورههای القایی با کیفیت پایین دچار ضرر میشوند.
البته تعیین تعرفه بر واردات فولاد نیز اهمیت بسزایی دارد؛ حتی در کشورهایی که عضوWTO هستند نیز در برخی موارد که دامپینگ را اثبات کنند تعرفههای سنگینی برای حمایت از تولیدکنندگان وضع میکنند، اما در ایران تعرفهها در حد ۵ تا ۱۰ درصد افزایش یا کاهش پیدا میکند که نمیتواند بهعنوان سپر حمایتی نقش ایفا کند.از طرف دیگر و به منظور حمایت و متعادلسازی بازار داخلی بهتر است تا صادرات در کل زنجیره فولاد تنها محدود به محصول نهایی شود و به این ترتیب محصول با ارزش افزوده بیشتری صادر شود، اما متاسفانه در حال حاضر بخش عمده محصولات در ابتدای زنجیره فولاد مانند کنسانتره و آهن اسفنجی صادر میشوند.
اعتباری: به جز بحث مدیریت تولید باید به مدیریت فروش نیز توجه داشت. بهعنوان مثال ذوب آهن اصفهان میتواند قیمت تیرآهن سنگین خود را افزایش دهد ولی واردکننده نیز خواهد توانست با قیمتی پایینتر همین کالا را وارد کرده و بازار ذوب آهن را محدود سازد. بنابراین باید هم مدیریت تولید و هم مدیریت فروش را در دستور کار قرار داد. چرا نباید در کارخانههای مختلف یک برنامهریزی تولید داشته باشیم یعنی هر کارخانهای یک سایز مشخص را تولید کند. در شرایط رکودی فعلی نباید به یکدیگر به چشم یک رقیب نگاه کنیم. مثلا درخصوص برخی بازارسازیها برای کاهش قیمتها همچون بازار شمش، بهتر است برای انسجام بازار از خودمان شروع کنیم. متاسفانه بازارسازی برای کاهش قیمتها یک واقعیت در بازار است که در صورتی که تولیدکنندگان اصلی خودشان دست به کار نشوند این شرایط باز هم ادامه خواهد داشت.
متاسفانه زیان اصلی در نهایت و بیش از همه به خود تولیدکننده وارد خواهد شد. به نظر میرسد در شرایط فعلی انسجام تولیدکنندگان یک نیاز غیرقابل انکار باشد؛ حتی اگر نام آن را انحصار بگذاریم در وضعیت فعلی مطلوب است. هم اکنون وقت رفاقت و همکاری بین تولیدکنندگان است و بهتر است رقابت را به دوران رونق موکول کنیم.
جایگاه بخش خصوصی در صنعت فولاد کجا است و چه چالشهایی را برای این صنعت به همراه دارد؟
مهرداد نظری: متاسفانه تولیدکنندگان محل و حسابهای مشخصی دارند و در زمان خرید مواد اولیه مالیات بر ارزش افزوده را پرداخت میکنند اما زمان دریافت وجه مالیات با مشکلات زیادی مواجه هستند. پرداخت مالیات بر ارزش افزوده به آهن قراضه یکی دیگر از ضعفهایی است که حل نشده باقیمانده در حالیکه یکبار برای آن مالیات بر ارزش افزوده پرداخت شده است.از طرف دیگر متاسفانه دولت به تمامی تولیدکنندگان فولاد در بخش خصوصی و دولتی نگاه یکسانی ندارد و اغلب تصمیمات حمایتی یا بازدارندهای که اخذ میشود با توجه به عملکرد این شرکتها است و بخش خصوصی واقعی نادیده گرفته میشود.در همه دنیا تولیدکنندگانی که با هزینه شخصی خود در عرصه صنعت و تولید سرمایهگذاری میکنند از سوی دولت مورد حمایت ویژه قرار میگیرند اما متاسفانه در ایران بخش خصوصی جایگاهی ندارد و برخی مواقع حتی از تصمیمات دولت آسیب نیز میبیند.
حمیدرضا طاهریزاده: بر اساس آمارهای موجود طی سه ماه اول سال ۹۴ میزان تولید فولاد کشور توسط بخش خصوصی شده (خصولتی) دو میلیون و ۵۸۹ هزار تن بوده که در سه ماه مشابه سال جاری به میزان ۳ میلیون و ۶۸۸ هزار تن رسیده و از رشدی ۴۲ درصدی برخوردار شده است.
همچنین در سه ماه نخست سال ۹۴ میزان تولید فولاد بخش خصوصی ۷۰۲ هزار تن بوده که این عدد با رشدی ۴۲ درصدی در سه ماه نخست امسال به حدود یک میلیون تن رسیده است. بر این اساس طی سه ماه نخست سال ۹۴ میزان واردات فولاد به کشور ۱۳ هزار تن بوده که این میزان در مدت مشابه امسال رشد ۱۵۴ درصدی را تجربه کرده و به ۳۳ هزار تن رسیده است.صادرات فولاد خام نیز از سوی واحدهای تولیدی کشور رشد ۶۷ درصدی را تجربه کرده و از ۴۷۱ هزار تن در سه ماه نخست سال گذشته به ۷۸۶ هزار تن در مدت مشابه سال جاری رسیده است.بیشترین آمار صادرات در مدت یاد شده متعلق به فولاد هرمزگان بوده، این در حالی است که با نرخ قراضه جهانی ۲۳۰ دلار در هر تن، صادرات توجیه اقتصادی نداشت و چنانچه فولاد هرمزگان اسلب صادراتی را ذوب میکرد از توجیه اقتصادی بیشتری برخوردار بود.
با نگاهی به آمارهای تولید از سوی بخشهای خصولتی (شبهدولتی) و خصوصی مشاهده میکنید که واحدهای خصولتی از امتیازات ویژهای نسبت به بخش خصوصی برخوردارند، چراکه مدیران عامل این واحدها اغلب از سوی وزارت صنعت انتخاب میشوند و آزادی عمل بیشتری دارند.ما معتقدیم که بخش دولتی فولاد کاملا خصوصی نشده و از این رو چالش همچنان ادامه دارد، چراکه بخشی ازآمارهای ارائه شده متعلق به واحدهای القایی است، زیرا برخی از واحدهای تولید فولاد به روش القایی به کیفیت تولید توجه زیادی دارند.
بر این اساس از سازمانهای ذیربط برای صدور مجوز برای احداث واحدهای تولید ذوب با انجمن تولیدکنندگان فولاد بهعنوان مرجع رسمی و معتبر در این زمینه مشورت و هماهنگی لازم صورت گیرد و برای این امر کلاسهای آموزشی در نظر گرفته شود تا شاهد تولید شمش فولاد بیکیفیت بهعنوان ماده اولیه محصولات نهایی نباشیم. بنابراین این امر مستلزم فرهنگسازی درکشور است.شمشهای واحدهای تولیدی القایی بسیار بیکیفیت هستند بهگونهای که سر و ته این شمشها با هم متفاوت است. به دفعات از موسسه استاندارد برای گریدبندی شمشهای تولیدی کشور تقاضا شد، اما تاکنون در این زمینه با اتفاق خاصی مواجه نشدیم.در راستای رقابت صنعت فولاد کشور با رقبای خارجی، پیشنهاد انجمن بر ادغام واحدهای کوچک تولیدی است، چراکه این روش هماکنون در اغلب کشورهای دنیا در حال انجام است و موجب افزایش بهرهوری و کیفیت نیز خواهد شد.
احمد سعدی: انجمن تولیدکنندگان فولاد بیش از ۲۰ جلسه با شرکتهای مختلف درخصوص کیفیت شمشهای تولید داخل داشته که قرار است به مرور زمان اجرایی شود، البته شرکتهای تولیدکننده کوچک در کشور در زمینه تولید شمش فعال هستند که آمادگی اجرایی ندارند اما طی دو تا سه سال میتوانند خود را تطبیق دهند.به همان نسبت که موضوع کیفیت در تولید از اهمیت بالایی برخوردار است مقوله کمیت نیز مهم است؛ چراکه موجب رقابتپذیری بیشتر میشود. در طرف دیگر واحدهای زیادی در مرحله تعطیلی قرار دارند که اگر وارد مدار تولید شوند با مازاد شمش در بازار مواجه خواهیم شد.
هماکنون حدود چهار شرکت دولتی در منطقه کویری کشور در حال راهاندازی خط تولید فولاد هستند اما به علت وجود مشکلات، با احتیاط پیش میروند. در بخش خصوصی نیز چند طرح با ظرفیت تولید خوب در حال فعالیت هستند که پیشبینی میشود تا سال آینده تکمیل و وارد مدار شوند. در حال حاضر ظرفیت تولید سالانه البرز غرب ۳۰۰ هزار تن است اما یک خط تولید با ظرفیت یک میلیون تن در حال نصب است و در صورت عدم بروز مشکل پایان سال ۹۵ راهاندازی خواهد شد.
به اعتقاد من شرکتهایی میتوانند رقابت کنند که علاوه بر کیفیت خوب از کمیت مناسب نیز برخوردار باشند تا هزینه سربار تولید کاهش یابد و همچنین بتوانند زنجیره فولاد را تکمیل کنند. در شرایط کنونی دولت نمیتواند به صنعت فولاد کشور کمک کند و بانکها نیز بهشدت با مشکل منابع مواجه هستند. در این میان هم اکنون ظرفیت واحدهای نوردی سالانه بیش از ۳۰ میلیون تن است.
در حال حاضر جمیعت کشور حدود ۸۰میلیون نفر است که تا سال ۱۴۰۴ پیشبینی میشود به ۹۰ میلیون نفر افزایش یابد. به علاوه اگر در سال ۱۴۰۴ طبق برنامه تعیین شده میزان ظرفیت تولید فولاد به ۵۵ میلیون تن برسد (با احتساب مصرف سرانه فولاد به ازای هر نفر ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلوگرم) بنابراین میزان مصرف فولاد کشور به ۲۷ تا ۳۰ میلیون تن خواهد رسید این درحالی است که در صورت دستیابی به ۵۵ میلیون تن یا حتی ۴۵ میلیون تن فولاد ۱۸ میلیون تن مازاد خواهیم داشت که بهناچار مازاد تولید باید صادر شود.
حال این موضوع مطرح است که مازاد تولید کشور در صورت تحقق اهداف ترسیم شده برای دستیابی به ۵۵ میلیون تن فولاد تا سال ۱۴۰۴ به کدام کشورها صادر شود؟ امارات، روسیه و اوکراین که خود صادرکننده فولاد هستند از این رو تنها عراق و افغانستان از میان کشورهای منطقه و دو سه کشور کوچک میماند تا بتوان مازاد تولید داخل را صادر کرد، بر این اساس بازار بزرگی برای صادرات فولاد پیش رو نداریم درضمن رقیبهای سرسختی در زمینه تولید فولاد نیز وجود دارند. به گونهای که ترکیه تابستان گذشته اغلب کارشناسان و کارخانههای تولیدکننده فولاد خود را برای بازدید و بررسی کارخانههای چین به مدت دو هفته به این کشور فرستاد و پس از بازگشت طی جلسات زیادی با کارشناسان هدف تولید فولاد خود را روی ۸۰ میلیون تن تعیین کرد. این در حالی است که میزان تولید فولاد این کشور حدود سه الی چهار میلیون تن است.
هماکنون کشورهای عربی درصدد تولید فولاد هستند؛ بهعنوان مثال قطر استیل، امارات استیل و عمان در مناطق عربنشین و همچنین ترکیه از رقبای جدی فولاد ایران محسوب میشوند. بر این اساس تولیدکنندگان داخلی باید از نظر کمیت و کیفیت بتوانند خود را به آنها برسانند. از این رو برای عبور از وضعیت نابسامان کنونی و رقابت با رقبای سرسخت منطقه نیاز به مطالعه و کار کارشناسی دقیقی است تا بتوان درمنطقه در زمینه تولید فولاد به جایگاه شایستهای دست یافت.هم اکنون سیستم بانکی کشور یکی از چالشهای اساسی تولیدکنندگان است؛ چراکه با کشورهای عربی به هیچوجه قابلمقایسه نیستند و روش تعامل بانکها در کشور عادلانه نیست.
تولیدکنندگان فولاد کشور همچنین با چالش دیگری از جمله مالیات برارزش افزوده مواجهند به گونهای که بهرغم آنکه طی سال گذشته صنایع کشور بهشدت تحتفشار بودند، اما دولت نظام دریافت مالیات را سختتر کرد؛ در حالی که در ابتدای امر قرار بود به معنای واقعی مالیات بر ارزش افزوده دریافت شود اما هم اکنون متاسفانه به مالیات بر ارزش تبدیل شده است. در این بین باید گفت مادامی که مشکلات پیشروی صنعت فولاد کشور از جمله مسائل مالیاتی و بانکی برطرف نشوند، تولیدکنندگان داخلی به هیچوجه توان رقابت با رقیبان خود نخواهند داشت. از سوی دیگر علاوه بر مشکلات موجود باید بتوان بازارسازی نیز انجام داد و بازارهای هدف صادراتی را برای صادرات مازاد تولید طی سالهای آتی کسب کرد.
در حال حاضر اغلب واحدهای تولیدی فولاد تنها با ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت خود تولید میکنند که نهتنها همین حالا با ضرر مواجه هستند حتی در صورت تداوم روند کنونی مشکلات بسیاری به همراه خواهند داشت که این امر درخصوص واحدهای تولید نورد محسوستر است، چراکه از مشکلات بیشتری برخوردار هستند. اما نکته مهمتر این است که برای رسیدن به ۵۵ میلیون تن فولاد مورد هدف تا سال ۱۴۰۴، باید دید علاوه بر تامین مواد اولیه آیا زیرساختهای لازم از جمله برق موردنیاز برای تولید این میزان فولاد وجود دارد. برای برونرفت از چالشهای کنونی صنعت فولاد کشور و دستیابی به اهداف ترسیم شده برای آینده در این صنعت انجمن فولاد باید در زمینه تمامی طرح و برنامههای دولت در اینخصوص حضور جدی داشته باشد.برای تولید شمش در داخل کشور دو مقوله کیفیت و استاندارد باید مورد توجه جدی قرار گیرد؛ از این رو پیشنهاد انجمن تولیدکنندگان فولاد این است که متقاضیان احداث واحدهای ذوب باید از دانش کافی در این زمینه برخوردار باشند و بدون کسب مهارت و دانش کافی اجازه تولید داده نشود.
درخواستهای برخی از واحدهای تولید فولاد از هیاتمدیره جدید انجمن تولیدکنندگان فولاد
حمایتهای مالی بانکها از واحدهای تولیدی
ادغام عمودی واحدهای تولیدی یا شراکت بخشهای مختلف تولید فولاد برای تکمیل زنجیره تولید
طبقهبندی تولیدکنندگان فولادی بر مبنای کیفیت آنها و توجه به استانداردهای فنی مورد نیاز
عدم صادرات مواد خام یا محصولات میانی در صنعت فولاد
نظارت بر روند اعطای مجوزهای جدید از سوی دولت در شرایط رکودی فعلی یا روند افزایش ظرفیتها
انسجام تولیدکنندگان برای مدیریت بازار و مخصوصا مدیریت تولید و مدیریت فروش
شفافسازیهای مالیاتی و بررسی مشکلات پیرامون مالیات بر ارزش افزوده
ارسال نظر