سود از دست رفته و حرکت در نقطه سربهسر تولید دو چالش جدی در صنایع پتروشیمی پاییندستی هستند
پتروشیمیهادر محاصره دو خط قرمز
عارفه مشایخی : در سالهای اخیر شاهد رکود چشمگیری در صنایع پاییندستی پتروشیمیها بودیم که نتیجه این امر این شد که بسیاری از فعالان در این حوزه تصمیم گرفتند به تولید خود ادامه ندهند و در نهایت بسیاری از بنگاههای تولیدی تعطیل یا نیمهتعطیل شدند. اگر به بررسی عوامل و نتایج حاصل از این موضوع بپردازیم متوجه میشویم که همگام نبودن تحرکات بازار با مبانی اقتصادی منجر به ایجاد چنین امری شده و شرایط فعلی را برای این صنعت رقم زده است. در گزارش روز گذشته نیز بررسی کردیم در بازار محصولات پلیمری برخلاف بازار شیمیاییها بازار از قواعد اقتصاد خرد تبعیت نمیکند به این معنا که روند تغییرات قیمتی در این بازار همراه با تغییرات تقاضا صورت گرفته حال آنکه در بازار پلیمریها این شرایط دیده نمیشود.
عارفه مشایخی : در سالهای اخیر شاهد رکود چشمگیری در صنایع پاییندستی پتروشیمیها بودیم که نتیجه این امر این شد که بسیاری از فعالان در این حوزه تصمیم گرفتند به تولید خود ادامه ندهند و در نهایت بسیاری از بنگاههای تولیدی تعطیل یا نیمهتعطیل شدند. اگر به بررسی عوامل و نتایج حاصل از این موضوع بپردازیم متوجه میشویم که همگام نبودن تحرکات بازار با مبانی اقتصادی منجر به ایجاد چنین امری شده و شرایط فعلی را برای این صنعت رقم زده است. در گزارش روز گذشته نیز بررسی کردیم در بازار محصولات پلیمری برخلاف بازار شیمیاییها بازار از قواعد اقتصاد خرد تبعیت نمیکند به این معنا که روند تغییرات قیمتی در این بازار همراه با تغییرات تقاضا صورت گرفته حال آنکه در بازار پلیمریها این شرایط دیده نمیشود. در این بین حجم معاملات نیز در این بازار با روند بهتری روبهرو شده است که تمام این موضوعات حکایت از خروج نسبی بازار پلیمرها در قیاس با بازار شیمیاییها دارد. باید این نکته را نیز اضافه کنیم که بازار پلیمرها در حال مطابقت بیشتری با قواعد اقتصاد خرد است که تمام این موضوعات نویدبخش رونق در این بخش است. در گزارش پیش رو امابه بررسی این موضوع میپردازیم که هزینههای افزایش یافته در صنعت پتروشیمی و کاهش درآمدها در این بخش متاثر از کاهش فروش محصولات تولیدکنندگان به خصوص تولیدکنندگان پاییندستی در نقطه سر به سر تولید قرار دارند و شاهد این مدعا خروج بخش قابل توجهی از تولیدکنندگان از چرخه تولید است که در ادامه با استناد به آمارهای خرید مواد اولیه و فروش میتوان این موضوع را اثبات کرد. در ادامه به بررسی دو اصل اقتصادی و مقایسه آن با وضعیت کنونی و زیانهای حاصله میپردازیم.
اولین زیان؛ عدم تبعیت از نقطه تعادلی: به نمودار موجود در گزارش دقت کنید. در شرایطی که بازارها با افزایش تقاضا روبهرو هستند انتظار میرود طبق مبانی اقتصاد خرد هم قیمت محصول افزایش یابد (p) و هم مقدار خرید محصول (q). همان طور که در نمودار دیده میشود با شیفت تقاضا به سمت راست قیمت از نقطه p به p' انتقال نیافته و همچنین میزان خریدها نیز در این بازار از نقطه q به q' حرکت نکرده است. به این ترتیب به اندازه مساحت منطقه رنگی هزینه فرصت وضعیت فعلی بازار بوده است. به عبارتی این میزان گردش نقدینگی که میتوانست در بازار ایجاد شود در نتیجه رکود حاکم بر بازار از دست رفته است.
شرایط فعلی بازارها در صنعت پاییندستی پتروشیمی حاکی از آن است که با وجود افزایش تقاضا، قیمت و مقدار خرید تغییر محسوسی را نداشته و طبق اصول اقتصادی حرکت نکردهاند که این امر به دلیل رکود بازار از یک طرف و مقاومت روانی خریداران که گمان میکنند قیمت به زودی باز هم کاهش مییابد از طرف دیگر بوده است. در بازارها با اینکه تقاضا در گزارشهای آماری بورس کالا افزایش یافته، انتظار میرود قیمت هم افزایش یابد اما این امر در بورس کالای ایران اتفاق نیفتاده است و حجم معاملات تغییر چشمگیری نداشته و در نتیجه آن قیمت و مقدار خرید هم افزایش نیافته است. همانطور که در گذشته به آن اشاره شد علت این امر میتواند ناشی از انتظار پایین آمدن قیمتها توسط تقاضاکنندهها باشد و این افراد فقط به ثبت تقاضای خود در تابلوهای معاملاتی بورس کالا پرداختهاند.
طبق بررسیهای «دنیای اقتصاد» عدم پایبندی به روابط اقتصادی باعث میشود تولیدکننده سود زیادی را از دست بدهد اما اگر از روابط اقتصاد خرد تبعیت میکرد میتوانست به اندازه قسمت هاشورخوردهای که در نمودار مشخص است سود عاید تولیدکننده کند. دومین زیان؛ حضور تولیدکنندهها در نقطه سربهسر: وقتی به بررسی و مقایسه آمارها در سالهای اخیر میپردازیم متوجه میشویم که تعداد زیادی از بنگاههای تولیدی از چرخه تولید خارج شدهاند. بهطور مثال حجم تولید در سال ۹۲ رقمی به میزان ۳ میلیون و ۵۴۱ هزار تن بوده است که این رقم در سال ۹۴ به ۲ میلیون و ۵۶۰ هزار تن رسیده است. مورد دوم حجم معامله پلیمرها در بورس کالا است که از ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تن در سال ۹۲ به ۲ میلیون و ۴۰ هزار تن درسال ۹۴ رسیده است. با تعمیم این موضوع به کل صنایع میتوان فهمید صنایعی هم که هنوز به حیات خود ادامه میدهند به احتمال قوی در نقطه سربهسر قرار دارند و سودده نیستند. اما این بنگاهها هنوز میتوانند تمام هزینه ثابت و بخشی از هزینه متغیر خود را تامین کنند و بنابراین هنوز هم ترجیح میدهند که در زنجیره تولید باقی بمانند ولی نگرانی اینجاست که این بنگاهها به جایی برسند که فقط قادر به تامین هزینه ثابت خود باشند و حتی فرض بدتر این است که نتوانند بخشی از هزینه ثابت خود را تامین کنند. بهطور کلی میتوان گفت با ادامه این روند پیشبینی میشود این صنعت به یک صنعت زیانده تبدیل شود و به همین دلیل توجه جدی دولت را میطلبد. نقطه سربهسر نقطهای است که در آن بنگاه تولیدی نه سود میکند و نه زیان میبرد و به نوعی نقطه خطر برای بنگاههای تولیدی است.
نکته قابل توجهی که در این بین نباید از آن غافل باشیم آن است که نقاط سربهسر برای بنگاههای مختلف متفاوت است؛ به عبارتی موضوعی که وجود دارد تفاوت در درصد مقدار مصرف بنگاههای تولید از مواد اولیه است. بهطور مثال اگر یک بنگاه تولید نایلون را با یک بنگاه تولیدکننده قطعات خودرو مقایسه کنیم رکود فعلی در این صنعت بیشتر روی تولیدکننده قطعات خودرو تاثیر میگذارد. تولیدی که محصولش نایلون است حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد هزینههایش را مواد اولیه تشکیل میدهد اما تولیدکنندههایی که محصولاتی همچون قطعات خودرو، قطعات لوازم خانگی و امثالهم را تولید میکنند چیزی حدود ۳۰ -۲۰ درصد موا د اولیه مصرف دارند ومابقی هزینهها را ماشینآلات، قالب، نیروی کار، افزودنیها و... شامل میشود در نهایت این بنگاهها به دلیل وجود رقبای خارجی و جایگزینی محصولات صادراتی به جای تولیداتشان و بالا بودن هزینههای متغیر با به وجود آمدن رکود در این صنعت سریعتر حذف میشوند.
در این بین بررسیها نشان میدهد در شرایط فعلی دو موضوع به شدت بر نقطه سربهسر تولیدکننده اثرگذارند. یکی آنکه افزایش هزینههایی همچون مالیات، عوارض، سهم بیمه، افزایش دستمزد نیروی کار و همچنین تغییرات مداوم بهای ارز و قیمت مواد اولیه همگی از عواملی هستند که قیمت تمام شده تولید را افزایش دادهاند اما متاسفانه در مقابل سیاست قیمتگذاری برای این محصولات چالش دوم را برای صنعت ایجاد کرده و آن محدود ماندن درآمد کل است. باید این نکته را نیز در نظر بگیریم که محدود نگه داشتن قیمتهای تولیدی که سیاستی برای جلوگیری از روند تورم محسوب میشود و در عین حال کاهش محسوس و مداوم فروش محصولات تولیدی در نتیجه رکود سه ساله در این صنعت باعث شدهاند تولیدکنندگان در نقطه سربهسر تولید وضعیت متزلزلی داشته باشند. توضیح آنکه در چنین شرایطی اگر نرخ ارز با روندی رو به رشد روبهرو شود یا قیمتهای جهانی با تبعیت از بهای نفت افزایش یابد دولت باید از سیاستهای قیمتگذاری در بخش پاییندستی دست بردارد تا تولیدکنندهها بتوانند سود پایداری را تامین کنند.
در هفته گذشته شاهد شرایط تعادلی برای بازار محصولات پتروشیمی بودیم. بهطور دقیقتر افزایش عرضه و تقاضا را میتوان از مهمترین ویژگیهای این بازارها در هفته پیش دانست. از عوامل مهم افزایش تقاضا میتوان به پایین بودن قیمتهای جهانی، خودنمایی مجدد کدهای معاف از مالیات، افزایش تولید در صنایع پاییندستی در حالت فیزیکی و واقعی و در نهایت خرید بیشتر کالاها و خدمات توسط افرادی که کدهای بهینیاب دارند اشاره کرد.
در مورد عرضه هم میتوان افزایش تولید محصولات پتروشیمی و ارائه محصولات به بازار، افزایش عرضههای سلف و ترجیح بازارهای داخلی به بازارهای جهانی را از مهمترین علل افزایش مقدار عرضه ثبت شده دانست. در این میان نکته قابل توجهی که به چشم میخورد و در قبل به بررسی دقیق آن پرداختیم عدم تغییرات چشمگیر در حجم معاملهها بود و این موضوع که حجم معاملهها چنگی به دل نمیزد. البته با وجود این شرایط هم در بازار محصولات پلیمری قیمتها در راستای افزایش عرضه و تقاضا، افزایش را تجربه کردند که در جمعبندی این مطالب به نظر میرسد که بازار این کالاها نشانههایی از خروج آرام از رکود را نشان میدهند.
روز گذشته قیمت افزایشی بیشتر گریدها حاکی از آن بود که هنوز هم استراتژی افزایش قیمت در جریان است و با ادامه این روند به نظر میرسد که در آینده شاهد این افزایش قیمتها و در نتیجه رونق بازار این محصولات باشیم. البته این موضوع مستلزم این است که حجم عرضه و تقاضای اعلام شده واقعی باشد و بهصورت کاذب ثبت نشده باشد که البته حجم کم معاملات احتمال صحت این فرضیه را تقویت میکند و این احتمال میرود که تقاضاکننده با توجه به کاهشی شدن قیمتهای جهانی و وضعیت بازارها انتظار کاهش بیشتر قیمت را دارد و برای خرید دست نگه داشته است. در طرف دیگر عرضهکنندهها فقط عرضههای خود را در بورس ثبت کرده و توجهی به تحویل کالاهای خود با توجه به آمار ثبت شده ندارند.
روز گذشته در تالار محصولات پتروشیمی و پالایشی انواع پلیاتیلنهای تزریقی و بادی و پلیپروپیلنهای نساجی و شیمیایی عرضه شدند. با توجه به تابلوی عرضه پلیاتیلن سنگین فیلم EX۵ طبق معمول یکی از کالاهای جذاب بود که با تقاضای ۴ هزار و ۲۳۵ تنی در مقابل عرضه ۲ هزار و ۲ تنی با قیمتی در حدود ۳ هزار و ۶۰۰ تومان به کار خود پایان داد. دیگر کالای پرالتهاب در بورس کالا پلیاتیلن سنگین بادی BL۳ بود که این محصول هم با عرضه ۴۴۰ تنی و تقاضای یک هزار و ۶۰۶ تنی با اختلاف قیمت ۳۰۰ تومانی از قیمت پایه اعلامشده در نهایت با قیمتی در حدود ۴ هزار تومان معامله شد. پلیاتیلن سنگین اکستروژن EX۳ هم همانند کالای قبلی در تابلوی عرضه خودنمایی میکرد و با تقاضای ۳ هزار و ۱۶۰ تنی در مقابل عرضه یکهزار و ۵۰۰ تنی با اختلاف قیمتی در حدود ۴۰۰ تومان کار خود را به پایان رساند. با توجه به آمارهای دیروز بیشترین عرضه و تقاضا در تالار محصولات پتروشیمی مربوط به پلیاتیلن سنگین فیلم EX۵بوده است. ( عرضه: ۲ هزار و ۲ تن، تقاضا: ۴ هزار و ۲۳۵تن).
ارسال نظر