محمدحسین بابالو : احتمال کاهش بیشتر قیمت سنگ‌آهن در روزهای پیش رو به یکی از گفتمان‌های غالب رسانه‌های اقتصادی در جهان تبدیل شده هرچند که افت محسوس بهای آن در هفته‌های اخیر و افزایش محدود بهای آن در روز گذشته به کمک کاهش ارزش دلار و رشد ارزش سهام شرکت‌های معدنی، می‌تواند از شدت بدبینی‌ها به این بازار بکاهد.

ثبت بزرگ ترین کاهش قیمت ماهانه سنگ‌آهن از سال ۲۰۱۲ و کاهش شدید بهای زغال‌سنگ و فولاد، انتظار وضعیتی وخیم‌تر برای قیمت‌های فولاد در ماه جاری و زمان عقب‌نشینی سنتی تقاضای رسمی، ثبت بالاترین رکورد موجودی انبارهای سنگ‌آهن در بنادر چین از دسامبر سال ۲۰۱۴ تاکنون و پیش‌بینی بسیاری از موسسات از کاهش بیشتر بهای سنگ‌آهن را می‌توان از مهم‌ترین‌ ویژگی‌های این بازار به شمار آورد که دورنمای تیره‌ای را پیش روی این بازار و همچنین بازار فولاد قرار می‌دهد. با توجه به عقب‌نشینی قیمت سنگ‌آهن و زغال‌سنگ و همچنین افت تقاضای فولاد، از هم اکنون می‌توان کاهش قیمت‌های بیشتری را برای انواع مصنوعات فولادی مخصوصا مصالح ساختمانی و میلگرد هشدار داد که قطعا به‌صورت رفت و برگشتی، بر قیمت سنگ‌آهن نیز موثر واقع شده و سیگنالی منفی برای آن به شمار می‌رود. در بازار چین بهای هر تن میلگرد آجدار از اوج قیمت‌های خود در ماه گذشته تاکنون ۲۹ درصد افت پیدا کرده که باعث شده در یک ماه اخیر، بهای میلگرد با ۲۳ درصد افت رو به رو شود که بزرگ ترین کاهش قیمت ماهانه این کالا از سال ۲۰۰۹ تاکنون به شمار می‌رود. قیمت هر تن سنگ‌آهن دانه بندی شده خشک (بدون احتساب رطوبت آن) با عیار ۶۲ درصد در اواخر هفته گذشته با ۵/ ۰ درصد کاهش به ۴۸ دلار و ۱۸ سنت رسید. این کاهش قیمت در شرایطی به ثبت می‌رسد که در ماه مه گذشته بزرگ‌ترین کاهش ماهانه بهای سنگ‌آهن در بازارهای جهانی در ۵ سال اخیر به ثبت رسید.

از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که اوج قیمت‌های سال جاری در ماه آوریل چیزی نزدیک به ۷۰ دلار در هر تن بوده که البته از نرخ‌های پایان سال ۲۰۱۵ نیز ۵ دلار بالاتر است. با توجه به این موارد به نظر می‌رسد که در کنار وضعیت وخیم بازار فولاد، احتمال افت بیشتر نرخ‌ها وجود داشته و حتی باید احتمال کاهش قیمت‌ها را هشدار داد. این هشدار تا جایی ادامه یافته که برخی از موسسات تحلیلی احتمال از دست دادن تمامی رشد قیمت‌ها در سال میلادی جاری را نیز مطرح کرده‌اند که به معنی نزدیک شدن قیمت‌ها به سطوحی قریب به ۴۰ دلار خواهد بود. از ابتدای سال جاری شاهد رشد قیمت سنگ‌آهن بودیم تا جایی که این نرخ از کف ۴۰ دلاری خود در ماه ژانویه توانست تا ۷۰ دلار در هر تن در ماه آوریل نیز رشد کند که دلیل آن را نیز باید در ناهماهنگی بین عرضه و تقاضا جست‌وجو کرد هرچند که رشد مجدد عرضه از سوی کشورهای مختلف جهان به سمت بازار چین باز هم باعث کاهش قیمت‌ها شد و هنوز این روند کاهشی ادامه دارد. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که رشد عرضه به یکی از واقعیت‌های جدی در بازار جهانی سنگ‌آهن بدل شده که می‌تواند کاهش بیشتر قیمت‌ها را رقم بزند.

هم‌اکنون چهارمین سال پیاپی از کاهش قیمت‌ها در بازارهای جهانی سپری می‌شود؛ یعنی از سال ۲۰۱۱ با اوج قیمت‌ها و ثبت رکوردهایی نزدیک به ۱۹۰ دلار در هر تن شاهد افت قیمت‌ها هستیم، هرچند که کف قیمتی را نیز باید در نرخ‌هایی نزدیک به ۳۸ دلار و ۳۰ سنت در دسامبر سال گذشته جست‌وجو کرد. دلیل اصلی این کاهش نرخ‌ها را باید در افزایش حجم تولید سنگ‌آهن در کشورهایی نظیر برزیل و استرالیا جست‌وجو کرد که با کاهش هزینه تولید بازار را وارد یک فاز کاهش نرخ کرده است. نکته دیگر را باید در کاهش تقاضای چین و همچنین محدودشدن تولید فولاد خام در این کشور دانست که با کاهش قیمت‌های فولاد در اقصی نقاط جهان در نهایت وضعیت سخت فعلی در بازار سنگ‌آهن ایجاد شد. با توجه به بالا بودن حجم تولید احتمال تغییر شکل سریع بازار شاید غیرممکن باشد. گلدمن ساکس افزایش مازاد عرضه سنگ‌آهن و همچنین کاهش تولید فولاد چین را به‌عنوان دلایلی ذکر کرده است که کاهش بیشتر قیمت‌ها را پدید خواهد آورد. این بانک پیش‌بینی کرده که در سه ماه پایانی سال میلادی جاری قیمت هر تن سنگ‌آهن به ۳۸ دلار کاهش یافته و همچنین متوسط بهای این ماده اولیه در سال جاری به ۴۶ دلار در هر تن برسد. گلدمن ساکس متوسط قیمت هر تن سنگ‌آهن را برای سال ۲۰۱۶ چیزی نزدیک به ۵۲ دلار در هر تن پیش‌بینی کرده که رقم قابل ملاحظه‌ای نیست.

آمارها نشان می‌دهند که موجودی انبارهای سنگ‌آهن در بنادر چین به رقمی نزدیک به ۶۵/ ۱۰۰ میلیون تن بالغ شده که بالاترین حد از دسامبر سال ۲۰۱۴ تاکنون به شمار می‌آید. این در حالی است که هم اکنون این انتظار وجود دارد که به دلیل کاهش تقاضای فصلی سنگ‌آهن در روزهای گرم سال به دلیل افت حجم تولید فولاد و زمان بارش باران‌های فصلی و رانش زمین در چین، این حجم موجودی انبارها باز هم افزایش یابد که سیگنال مهمی برای دورنمای ضعیف بازار به شمار خواهد رفت. نکته دیگر را باید در نوسان قیمت فولاد جست‌وجو کرد، زیرا برآوردها نشان می‌دهد که نوسان قیمت سنگ‌آهن دقیقا در قرابت کامل با نوسان بهای فولاد حرکت می‌کند. حال در ماه آوریل که شاهد رشد قیمت فولاد بودیم، سودآوری شرکت‌های فولادی نیز افزایش یافته و رشد تولید را نیز تجربه کردند ولی هم‌اکنون و با کاهش ممتد قیمت فولاد در بازار چین می‌توان از کاهش بیشتر حجم تولید فولاد به دلیل مسائل اقتصادی نیز نگران بود که احتمال افزایش موجودی انبارها و کاهش بیشتر قیمت‌ها را هشدار می‌دهد.

شاخص مدیران خرید (PMI) صنعت فولاد چین در ماه آوریل ۳/ ۵۷ واحد بوده که رقم قابل توجهی به شمار می‌رود که البته از رشد محسوس قیمت‌های پیشین نیز تاثیر پذیرفت. البته این شاخص پیش‌نگر برای ماه مه به ۹/ ۵۰ واحد کاهش یافت که افتی محسوس به شمار می‌رود. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که PMI کمتر از ۵۰ نشان‌دهنده رکود و بیش از آن نشان‌دهنده رونق است. با توجه به ثبت رقمی بالاتر از ۵۰ می‌توان به این نکته امیدوار بود که رکود فصلی سال جاری چندان هم عمیق نبوده و بازار فولاد به دلیل قیمت‌های پایین و احتمال رشد تقاضا و سیاست‌های حمایتی دولت چین به رکودی عمیق دچار نشود. نگاهی به تمامی موارد فوق از احتمال کاهش بیشتر قیمت‌ها خبر می‌دهد ولی باز هم می‌توان به داده‌های مثبت نیز امیدوار بود.

به‌عنوان مثال برخی شرکت‌ها به طرق مختلف تلاش می‌کنند تا در برابر افت بیشتر قیمت‌ها موضع‌گیری کنند. مثلا با مراجعه به برخی پایگاه‌های اطلاع‌رسانی معدنی همچون سایت اینترنتی شرکت واله برزیل به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد شاهد آن خواهیم بود که این پایگاه‌های اطلاع‌رسانی بین ۲ تا ۳ هفته است که قیمت‌های فروش و نرخ‌های بازار خود را به‌روز‌رسانی نکرده‌اند که نشان‌دهنده تلاشی بی‌ثمر برای مدیریت شرایط بازار خواهد بود. به‌عنوان مثال پایگاه اطلاع‌رسانی شرکت واله برزیل هنوز هم نرخ‌های بازار را به هفدهم ماه مه یعنی ۳ هفته پیش و بهای ۷۸/ ۵۵ دلار تعمیم می‌دهد. درخصوص شرکت واله برزیل می‌توان این نکته را نیز مدنظر قرار داد که با روی کار آمدن دولت غرب‌گرا در این کشور، می‌توان به افزایش همکاری‌های واله با تولیدکنندگان بزرگ استرالیایی به منظور مدیریت بیشتر بازار امیدوار بود، هرچند که این همبستگی به زمان و مذاکرات بیشتری نیاز دارد.

در پایان باید به این نکته نیز اشاره کرد که با توجه به سقوط ارزش سهام واله در بازار برزیل متناسب با کاهش بهای سنگ‌آهن در بازارهای جهانی قطعا مدیران این شرکت به فکر بهبود اوضاع خواهند بود و البته نوسان ارزش این سهم را نیز می‌توان چراغ راهنمایی برای دورنمای بهای سنگ‌آهن محسوب کرد. پس از کاهش ارزش سهام واله به سطوحی نزدیک به ۲۴/ ۱۱ واحد که کمترین حد از ابتدای آوریل تاکنون به شمار می‌آید، شاهد رشد مجدد بهای این سهم در بازار برزیل هستیم، تا جایی که این سهم به ۶۲/ ۱۲ واحد افزایش یافت. البته باید به این نکته نیز اشاره کنیم که قیمت بالای نفت در روزهای اخیر سیگنال مهمی برای بهبود بازار به شمار آمده زیرا سنگ‌آهن تولیدی با قیمت بالاتری تولید و حمل می‌شود؛ یعنی می‌تواند به‌عنوان سیگنالی برای افزایش قیمت‌ها خودنمایی کند. با توجه به تمامی این موارد هرچند که دورنمای کوتاه‌مدت تا میان‌مدت بهای سنگ‌آهن در بازارهای جهانی هنوز هم کاهشی است ولی می‌توان به جرقه‌هایی از امید دل خوش کرد که ممکن است در میان‌مدت تا دراز‌مدت خودنمایی کند.

رمزگشایی افت قیمتی سنگ‌آهن