چشم انداز بازار چگونه خواهد شد؟
سیگنالهای کفنشینی بازار فولاد
محمدحسین بابالو: چهره غالب بازار یعنی کاهش قیمت انواع مصنوعات فولادی در شرایطی در حال ورود به دومین ماه خود است که احتمالاتی از رسیدن قیمتها به کف فنی و روانی آن مطرح میشود. باید این گونه عنوان داشت که شواهد بسیاری از احتمال تثبیت قیمتها حکایت دارد، ولی نمیتوان به صراحت و وضوح از تثبیت نرخها سخن گفت و بهتر است به این جمله بسنده کنیم که به کف قیمتها نزدیک میشویم. تجربه سال گذشته در بازار فولاد، احتمال رفتارهای پیش بینی نشده از فعالان بازار، مشکلات مالی و نقدینگی و بسیاری موارد دیگر میتواند بر آینده بازار تاثیر بگذارد.
محمدحسین بابالو: چهره غالب بازار یعنی کاهش قیمت انواع مصنوعات فولادی در شرایطی در حال ورود به دومین ماه خود است که احتمالاتی از رسیدن قیمتها به کف فنی و روانی آن مطرح میشود. باید این گونه عنوان داشت که شواهد بسیاری از احتمال تثبیت قیمتها حکایت دارد، ولی نمیتوان به صراحت و وضوح از تثبیت نرخها سخن گفت و بهتر است به این جمله بسنده کنیم که به کف قیمتها نزدیک میشویم. تجربه سال گذشته در بازار فولاد، احتمال رفتارهای پیش بینی نشده از فعالان بازار، مشکلات مالی و نقدینگی و بسیاری موارد دیگر میتواند بر آینده بازار تاثیر بگذارد.
همانگونه که پیشتر به آن اشاره کردیم، روند عمومی قیمتها در بازار داخلی در حال کاهش است و هنوز هم کاهش قیمتها بهصورت ادامهداری در جریان است. عقبنشینی خریداران، کاهش تقاضا، رقابت برای فروش و همچنین برخی شایعات از مشکلات مالی برخی فعالان بازار و البته شائبه خروج نقدینگی از بازار فولاد مواردی است که چهره واقعی بازار را تشکیل میدهد. باید به صراحت از ورود قیمت میلگرد در بازار تهران به پایه ۱۴۰۰ تومانی سخن گفت تا جایی که غالب عرضهکنندگان اصلی برای از دست ندادن مشتری، خود را با روند نزولی قیمتها وفق داده هرچند که باعث فراگیرشدن کاهش نرخها در بازار فولاد و اغلب مصنوعات فولادی شدهاند.
از سوی دیگر در روند عرضه نیز شاهد تاکتیک خاصی در اعلام قیمت هستیم، یعنی فروشنده از اعلام قیمت ثابت برای فروش خودداری کرده، یا قیمتها را بهصورت موردی اعلام میکند یا قیمت نهایی را به زمان معامله قطعی موکول خواهد کرد. این وضعیت که در کاهش قیمتها به کرات تجربه شده نشان میدهد که تلاش برای جلب و حفظ مشتری افزایش یافته و همچنین عرضهکننده حاضر نیست تا کاهش قیمت خود را بهصورت گسترده اعلام کند. با توجه به این سیاست فروش که البته گاهی بین تجار آهن رایج میشود، کشف قیمت نهایی تا حدودی دشوار شده ولی خریدار قدرت چانه زنی بیشتری پیدا میکند هرچند که بعد از کشف قیمت شاید با عرضهکننده دیگری پشت میز مذاکره نشسته و بهترین نرخ پیشنهادی را برگزیند. تجربه نشان داده است که این قبیل سیاستهای فروش بیشتر از سوی عرضهکنندگان کوچکتر و واحدهای نوردی پیگیری شده و تولیدکنندگان بزرگ رفتار بهتری از خود نشان میدهند. این در حالی است که در صورت ادامه این وضعیت همان عرضهکنندگان اصلی نیز مجبور خواهند شد قیمتهای خود را کاهش دهند. البته تجربه فعالیت در بازار نشان داده است که حتی کانالهای فروش تولیدکنندگان بزرگ نیز که غالبا قیمت خرید متنوعی دارند با تلاش برای افزایش حجم فروش خود، قیمتهای کمتری را پیشنهاد میکنند که این چندگانگی نیز به کاهش قیمت تولیدکننده اصلی کمک خواهد کرد.
نکته دیگر درخصوص معاملات اخیر را باید شرایط پرداخت دانست، زیرا حجم بالای تخفیف و مزایای فروش همه ماجرا نیست، چراکه با توجه به کاهش قیمتها شاید برخی از خریداران از دریافت کالا ( مخصوصا از انبار) و وصول مطالبات طفره رفته و مشکلات متعددی را برای فروشنده ایجاد کنند. از سوی دیگر در این وضعیت یعنی کاهش ادامهدار قیمتها، اغلب مشکلات مالی بیشتر از شرایط متعادل بازار خودنمایی کرده یعنی ریسک معامله را افزایش میدهد. در این وضعیت بهترین سیاست فروش را میتوان فروش واریزی دانست یعنی قبل از صدور حواله، بخش اعظم مبلغ مورد معامله بهصورت واریزی دریافت میشود تا پتانسیل ریسک به حداقل ممکن کاهش یابد. با توجه به کاهش ممتد قیمتها این فکر در ذهن فعالان بازار ایجاد میشود که آیا تا کف قیمتی بازار فاصله چندانی باقی مانده است یا خیر؟
هرچند پاسخ به این سوال شاید در شرایط فعلی غیرممکن باشد ولی میتوان به تحلیل اوضاع پرداخت. بهعنوان مثال میتوان گفت که کاهش چشمگیر قیمتها از پایان فروردین ماه تاکنون که نشان دهنده ریزش قیمتی از سطوحی بالاتر از ۱۸۰۰ تومان تا کمتر از ۱۵۰۰ تومان است خود سیگنالی جدی را به بازار ارائه کرده، تا جایی که میتوان اینگونه استناد کرد که شاید بازار فولاد به کف قیمتی خود نزدیک شده باشد. از طرف دیگر شتاب کاهش نرخ در روزهای اخیر تقلیل پیدا کرده یعنی وضعیت افت روزانه قیمتها بسیار کمتر از روزهای گذشته است که باز هم شائبه نزدیک شدن بازار به کف قیمتی را تقویت میکند.
از سوی دیگر قیمتهای جهانی فولاد نیز پس از رشدی خارقالعاده مجددا وارد یک فاز کاهشی شده، تا جایی که ادامه افت بهای فولاد را در بازارهای شرق آسیا هشدار میدهد. تمامی این موارد در کنار نزدیکی به ماه مبارک رمضان و کاهش سنتی تقاضا همچنین رکود بازار مسکن، به ابهام در بازار دامن زده تا جایی که اغلب خریداران تاکنون ترجیح دادهاند خرید خود را به آینده موکول کرده و همچنین به نظاره اوضاع بنشینند. از سوی دیگر ترس از کاهش بیشتر قیمتها نیز به رقابت منفی در بازار فولاد منتهی شده و بسیاری از فروشندگان قصد دارند موجودی انبارهای خود را سریعتر به پول نقد تبدیل کنند تا کمترین زیان احتمالی را متحمل شوند.
البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که کف قیمتی سال گذشته یعنی اواسط بهمن ماه چیزی نزدیک به ۱۲۰۰ تومان و حتی کمتر از آن بوده و این شبهه را مطرح میسازد که شاید قیمتها در بازار فولاد با محوریت میلگرد باز هم باید تا این سطوح کاهش یابد. این در حالی است که در برابر این ادعا باید اینگونه اظهار کرد که اولا در آن زمان قیمتهای جهانی در سطوح فعلی نبوده و بهعنوان مثال هم اکنون نرخها در شرق آسیا بالاتر از سطوح پیشین است، ثانیا تعرفه واردات نیز افزایش یافته که اجازه واردات آزادانه و ارزان قیمت را به واردکنندگان نخواهد داد. نکته دیگر آنکه انتظار داریم در روزهای گرم سال، حجم تقاضای مؤثر ( تقاضای مصرفی از سوی مصرفکننده نهایی) افزایش یابد که باز هم فاکتوری برای حمایت از بازار به شمار میآید.
در ضعف مبرم قیمتها، بهای شمش نیز کاهش بسیاری پیدا کرده که به جذابیت خرید منجر شده است. این جذابیت بر عکس سایر مصنوعات فولادی به تقویت حجم خرید انجامیده، یعنی از هماکنون میتوان به تثبیت نرخها تنها بر پایه این دلیل خاص امیدوار شد.
در نهایت و بهعنوان نتیجه باید گفت شواهد از این احتمال حکایت دارند که شاید بتوان به تثبیت قیمتها و پایان یافتن روند کاهشی در کوتاه مدت امیدوار شد، ولی نمیتوان اظهارنظر قاطعی داشت، زیرا در ماههای گذشته رخدادهای غیرقابل پیشبینی بسیاری را تجربه کردهایم. تنها میتوان این گونه عنوان داشت که به کف قیمتها نزدیک شدهایم ولی کف قیمتی قاطعی را نمیتوان اعلام کرد زیرا کاهش قیمت شمش و عقبنشینی مجدد تولیدکنندگان شاید شرایط وخیمتری را رقم بزند.
ارسال نظر