گمانهزنیها و دستورات برای بازار کافی نیست
پیشبینی۳سناریو در بازار پتروشیمی
محمدحسین بابالو: معاملات محصولات پتروشیمی به آرامی وارد یک فاز منطقی شده که نشانه آن را میتوان تغییر وضعیت کلی قیمتها دانست. با توجه به تقویت آرام حجم معاملات پلیمرها در بورس کالا در کنار کاهش قیمتهای پایه میتوان انتظار بهبود کلی اوضاع و افزایش حجم تولید در صنایع پایین دستی را داشت که سیگنالی برای تقویت بنیادین بازار در زمان اوج تقاضای فصلی برخی گروههای کالایی خواهد بود. با توجه به ثبات نسبی حجم معامله در رینگ محصولات شیمیایی در بورس کالا به نظر میرسد تغییر چندانی در خصوص شرایط تولید در صنایع میان دستی ایجاد نشده باشد؛ بنابراین بدنه تولید در صنایع پتروشیمی در بخشهای میان دستی و بالادستی تغییر چندانی نخواهد داشت.
محمدحسین بابالو: معاملات محصولات پتروشیمی به آرامی وارد یک فاز منطقی شده که نشانه آن را میتوان تغییر وضعیت کلی قیمتها دانست. با توجه به تقویت آرام حجم معاملات پلیمرها در بورس کالا در کنار کاهش قیمتهای پایه میتوان انتظار بهبود کلی اوضاع و افزایش حجم تولید در صنایع پایین دستی را داشت که سیگنالی برای تقویت بنیادین بازار در زمان اوج تقاضای فصلی برخی گروههای کالایی خواهد بود. با توجه به ثبات نسبی حجم معامله در رینگ محصولات شیمیایی در بورس کالا به نظر میرسد تغییر چندانی در خصوص شرایط تولید در صنایع میان دستی ایجاد نشده باشد؛ بنابراین بدنه تولید در صنایع پتروشیمی در بخشهای میان دستی و بالادستی تغییر چندانی نخواهد داشت.
در هفته گذشته شاهد بهبود حجم معامله پلیمرها در بورس کالا بودیم در شرایطی که حجم معامله محصولات شیمیایی تغییر چندانی نداشت. در هفتهای که گذشت حجم معامله پلیمرها با ۴۳/ ۲۰ درصد رشد معادل ۶ هزار و ۹۴۹ تن به ۴۰ هزار و ۹۶۱ تن بالغ شد که رقم قابل توجهی به شمار میآید. از سوی دیگر ثبت معاملاتی بیش از ۴۰ هزار تن در هفته بدون احتساب معادله انواع OFF (گریدهای غیراستاندارد) نشاندهنده وضعیت نسبتا با ثبات و مطلوبی است که از تقویت حجم تولید در صنایع پایین دستی حکایت میکند. این در حالی است که حجم معامله در هفته پیش از آن نزدیک به ۳۴ هزار تن بود که از ضعفی کلی در ساز و کار این بازار حکایت میکند. این در حالی است که کاهش قیمتهای پایه در بورس کالا در کنار ترس بازار از تغییر جهت کلی قیمتهای پایه و همچنین روند عمومی نرخها در بازار آزاد را میتوان از دلایل رشد جذابیت معاملات در بورس کالا دانست که میتواند وضعیت بهتری را پیش روی تولید در صنایع پایین دستی قرار دهد. نکته دیگر را باید افزایش آرام حجم عرضهها دانست هرچند که هنوز هم به روزهای اوج خود نرسیده است. با توجه به شرایط کلی تقاضا در بورس و بازار که در روزهای گرم سال به سمت رشد تقاضای گریدهای سبک خطی و سبک فیلم همچنین پلی اتیلنهای ترفتالات بطری یا مایحتاج بسته بندی مواد غذایی و نوشیدنیهای خنک حرکت میکند، از هماکنون میتوان انتظار داشت حجم عرضههای این گروه کالایی بهدلیل رشد تقاضای آن در سالهای اخیر افزایش یابد که میتواند به بهبود حجم معاملات کمک کند. از طرف دیگر این رخداد یعنی افزایش تقاضای فصلی را باید جدی گرفت، زیرا در صورت عدم تغذیه بازار از عرضههای مورد نیاز شاهد التهابی دست ساخته خواهیم بود که البته در سالهای اخیر بارها تجربه شده است هرچند که برای مواد اولیه ظروف یکبار مصرف، بارها بهصورت مقطعی و فصلی تجربه شده و این سیکل باطل باز هم ادامه مییابد.
درخصوص زمان تقاضای فصلی برای ظروف یکبار مصرف باید گفت که در روزهای اخیر از یکسو بحث واردات این کالا به گوش رسیده و از سوی دیگر انجمن ملی پلاستیک در نامهای به وزارت صنعت از عدم عرضه کافی و به موقع مواد اولیه انتقاد کرده است. باید به این نکته اشاره کرد که ظرفیت تولید در این گروه کالایی در کشور بیشتر از نیاز ماست هرچند که بخش بزرگی از تقاضای عراق و افغانستان را نیز صنعتگران ایرانی تامین میکنند. حال با این وجود در زمان اوج تقاضای فصلی همچون اعیاد شعبانیه، دهه محرم یا ماه رمضان باز هم این بازار با التهاب رو به رو شده که بخش بزرگی از این بازارسازیها از بخش مواد اولیه آن کلید خورده و به بخشهای مختلف آن سرایت میکند. در این خصوص باید گفت که این بازار به مدیریت عرضه مواد اولیه نیاز داشته و نهادهای مسوول قطعا باید به این عرصه ورود کرده و در زمان باقی مانده تا ماه شعبان و رمضان از توانمندی خود برای مدیریت بازار حداکثر استفاده را ببرند. نکته دیگر را باید زمان تقاضای فصلی در کشورهای اطراف دانست زیرا با توجه به قرابتهای مذهبی، زمان اوج تقاضای فصلی در کشورهای ایران، عراق و حتی افغانستان نزدیک به هم بوده یعنی این وضعیت میتواند با مدیریت اوضاع به یک نقطه قوت بزرگ تبدیل شده یا ممکن است به بحرانی در تامین مواد اولیه منجر شود. نکته جالب توجه آن است که در سالهای اخیر غالبا این وضعیت به صورت بحران خودنمایی کرده ولی هرچه میگذرد با افزایش تعداد تولیدکنندگان، وضعیت به سمت بهبود حرکت کرده است.
نکته دیگر در خصوص عرضهها را میتوان اطلاعیه بورس کالا در مورد پتروشیمی رجال دانست. در این اطلاعیه که روز چهارشنبه منتشر شد آمده است بهدلیل عدم تامین خوراک مورد نیاز این واحد، پتروشیمی رجال تا یک ماه تولید نخواهد داشت. این کارخانه در ماههای اخیر پلی پروپیلنهای نساجی گریدهای RG را تولید کرده است.
حجم معامله محصولات شیمیایی در هفته گذشته با تغییر چندانی روبهرو نبود هرچند که در برخی گریدهای خاص، کمبود عرضهها باز هم خودنمایی میکند. در هفته گذشته حجم معامله محصولات شیمیایی با کمتر از یک درصد کاهش به ۱۶ هزار و ۵۷۷ تن رسید که نشان میدهد وضعیت کلی در این بازار، شرایط مطلوب و منطقی دارد. به صورت کلی معاملاتی بالاتر از ۱۵ هزار تن را میتوان شرایطی منطقی فرض کرد ولی با توجه به واقعیتهای بورس کالا، در صورت افزایش حجم عرضه برخی گریدهای خاص پتانسیل رشد حجم معاملات وجود خواهد داشت. در این خصوص باید به زمان تقاضای فصلی گریدهای مختلفی اشاره داشت که میتواند چهره عمومی معاملات را تغییر داده و تعیین کند. با توجه به این وضعیت یعنی ثبات نسبی حجم معاملات در هفتههای اخیر در سطوحی نسبتا منطقی میتوان این گونه استناد کرد که حجم تولید در صنایع میاندستی و پایین دستی محصولات پتروشیمی تغییر چندانی نداشته و از ثباتی نسبی برخوردار است.
در بازار داخلی پلیمرها شاهد رفتار دوگانه قیمتها در هفته گذشته بودیم تا جایی که دو روند عمومی متناقض با کاهش و سپس افزایش قیمتها به ثبت رسید هرچند که نمیتوان در خصوص روند عمومی قیمتها تغییر چندانی را ملاحظه کرد. در ابتدای هفته جهت گیری کاهشی محسوسی در بازار پلیمرها خودنمایی کرد تا جایی که بخش بزرگی از کالاها کاهش قیمتهای محسوسی را تجربه کردند. این در حالی بود که با گمانهزنی افزایش قیمتهای پایه بهدلیل رشد قیمتهای جهانی نفت خام، این ذهنیت به بازار داخلی رسوخ کرد که قیمتها در بورس کالا میتواند افزایشی باشد. همین ذهنیت موجب شد تا بازار به امید رشد قیمتها، نرخهای پیشنهادی خود را افزایش داده و تقریبا در یک روز خاص، تمامی گریدها در بازار آزاد با افزایش نرخ اعلام شد هرچند که معاملات چندانی را تجربه نکرد. این در حالی بود که با کاهش قیمت دلار در محاسبات قیمتهای پایه در هفته پیش و همچنین امکان اعمال قیمتهای جهانی در محاسبات صورت گرفته، شاهد کاهش نرخهای پایه بودیم که البته با استقبال فعالان بازار نیز رو به رو شد. از آن پس بازار به سمت تعدیل و تثبیت نرخها پیش رفت تا جایی که با تخلیه حباب روانی نوسان قیمتها، شاهد خودنمایی تعادل در این بازار بودیم که باز هم روند عمومی معاملات و قیمتها را به سمت تقابل منطقی عرضه و تقاضا سوق داد.
با توجه به موارد فوق از این پس میتوان به رفتار عادی بازار امیدوار بود یعنی جهتگیری کلی در نهایت بر پایه چند داده اصلی یعنی قیمتهای پایه و قیمتهای تمام شده عرضه ها، تقاضا و میزان حجم تولید در صنایع پایین دستی تعیین خواهد شد. نکته دیگر را باید نوسان موجودی انبارها دانست. همان گونه که در گذشته به آن اشاره کردیم هماکنون آن دسته از موجودی انبارها که به صورت اعتباری از بورس کالا یا مدت دار در بازار داخلی تهیه شده است، با توجه به فاصله زمانی طی شده دیگر به فروش رفته و به اتمام رسیده است. از سوی دیگر کالاهای ارزان خرید موجود (آن دسته از کالاهایی که با قیمت تمام شده پایین خریداری شده است) نیز با توجه به فاصله زمانی و خواب سرمایه، تا درج قیمتهای مطلوب مورد داد و ستد قرار نخواهد گرفت یعنی تغییر چندانی در حجم عرضهها با قیمتهای پایینتر پدید نمیآورد.
در ادامه باید به این نکته نیز اشاره داشت که معاملات هفته گذشته در بورس کالا البته اغلب با قیمتهای تمام شده پایینتر از هفتههای قبل، به آرامی به بازار وارد خواهد شد یعنی سیگنالی برای کاهش محدود قیمتهای بازار پدید میآورد. با توجه به این موارد باید گفت که رشد نسبی حجم معاملات در بورس کالا در تقابل با تقاضای واقعی در بازار خواهد بود. این به آن معنی است که موجودی قبلی انبارها باز هم به بازار داخلی وارد نخواهد شد زیرا هنوز قیمتهای جذابی را برای فروش پدید نیاورده است. در صورت صحت این طرزفکر در کنار فاصله زمانی تا اعلام قیمتهای پایه جدید در هفته آینده فعالان بازار که اجناس خریداری شده را در دست دارند یا باید کالاهای خود را با قیمتهای پایینتر فعلی به بازار عرضه کرده که با افزایش عرضه پتانسیل کاهش قیمتهای بیشتری فراهم خواهد شد یا باید باز هم استراتژی صبر و نظاره (WAIT & SEE) را در پیش گرفته و برای افزایش بیشتر قیمتها و البته رشد تقاضا، به انتظار بنشینند که با توجه به زمان سپری شده بسیاری از فعالان بازار چنین موقعیتی نداشته و منطقی به نظر میرسد که به استقبال سود محدود موجود رفته و محمولههای خود را به پول نقد تبدیل کنند. در هر حال این دو سناریو یکی به افزایش حجم عرضهها و انتظار کاهش قیمتها منجر خواهد شد و دیگری به عدم تغییر عرضه ولی سناریوی سومی نیز وجود دارد که برگرفته از دو سناریوی فوق خواهد بود.
در خصوص سناریوی سوم باید گفت که با توجه به وضعیت مالی فعالان صنعت پلاستیک که اغلب با حاشیه سود مطلوبی روزگار گذرانده و البته معاملات آن نیز به نقدینگی پایین تری به نسبت برخی بازارها همچون بازار فولاد نیاز داشته و البته دارایی آنها نیز تا حدودی مخفیتر از سایر فعالان بازارهای دیگر است، این بخش از فعالان بازار نیازی به عرضه به هر قیمتی نداشته زیرا به داراییهای خود حداقل در کوتاهمدت نیازی ندارند یعنی باز هم صبر خواهند کرد. این احتمال در شرایطی تقویت خواهد شد که با وجود نوسان قیمت جهانی نفت خام، هنوز بازار محصولات پتروشیمی رشد قابل ملاحظه و حتی قابل قبولی نداشته و همچنین قیمت دلار نیز پتانسیل محدود رشد داشته و دارد. این ویژگیها یعنی آنکه قیمتهای پایه در بورس کالا در هفته آینده میتواند رشد داشته و قیمتها در بازار را نیز تحریک خواهد کرد بنابراین فروش توجیه پیدا نخواهد کرد.
نکته نهایی را باید وضعیت کلی تقاضا به شمار آورد زیرا به نظر میرسد حجم تولید تغییر چندانی نداشته و همچنین وضعیت مالی کارخانههای تولیدی نیز بهبود محسوسی را نشان نمیدهد. با توجه به این موارد باید گفت که نمیتوان به رونق محسوس بازار پلیمرها امیدوار بود زیرا هرچند که بخش عرضه تاکتیکهای تجاری خود را به پیش خواهد برد ولی این بازیهای بازاری در ضعف تقاضا چندان هم فرصتی برای بروز و ظهور نداشته و همچنین حجم خرید پایین واحدهای صنعتی به فروشندگان اصلی فرصتی برای عرض اندام جدی نخواهد داد.
نکته دیگر را باید رقابت منفی (یا رقابت معکوس) در بازار دانست. این وضعیت اغلب در ضعف تقاضا خودنمایی کرده و فروشندگان برای افزایش حجم فروش خود قیمتهایی کمتر از سایر رقبا پیشنهاد کردهاند تا بتوانند مشتری بیشتری جذب کرده و همچنین مشکلات مالی خود را کاهش داده یا به کمک افزایش حجم معامله در کنار کاهش قیمتها، سودآوری بیشتری داشته باشند. ضعف تقاضا در نهایت باعث خواهد شد که این رویکرد هرچند محدود باز هم بر روند عمومی قیمتها تاثیر گذاشته و سیگنالی برای افت قیمتها بهشمار خواهد رفت. با توجه به این موارد در کنار رشد آرام حجم معامله در بورس کالای ایران در ضعف تقاضای فعلی، باید روندی آرام و منطقی را با جهتگیری قیمتها در بورس کالا بهعنوان گفتمان غالب بازار بهشمار آورد یعنی نرخها بر پایه قیمتهای تمام شده در بورس تغییر خواهد کرد (در اصطلاح فعالان بازار فی میخورد). به عبارت سادهتر دیگر فعالان بازار با موجودی انبارهای مختلف، چندان هم نمیتوانند در روند عمومی قیمتها دخالت کرده و خودنمایی آنها تنها به افت بیشتر نرخها منجر خواهد شد و نه چیز دیگری زیرا رقابت برای فروش را افزایش میدهد.
ارسال نظر