زنجیر نجات

مایکل کیسی، مدیر ارشد سایت کوین‌دسک اشاره می‌کند، رمزنگاری و هوش مصنوعی مکمل یکدیگر هستند و هرکدام دیگری را بهبود می‌بخشند. کیسی ساده‌سازی مضر و تقلیل‌گرایانه فناوری رمزنگاری به بخش‌های «وب‌۳»، «بلاک‌چین» و «کریپتو» را ناشی از شکست اساسی در شناسایی ویژگی اصلی و یکپارچه همه پروژه‌هایی که در قالب رمزنگاری انجام می‌شوند، می‌داند. از نظر او وجه مشترک تمام پروژه‌ها با برچسب‌ها و عناوین مختلف در این است که همه آنها از سیستم جدیدی برای ثبت سوابق و مشوق‌ها برای مقابله با مشکل اساسی، «اعتماد انسانی» درباره اطلاعات استفاده می‌کنند. این فناوری به شرکت‌ها کمک می‌کند گروه‌های غریبه، بدون آنکه نیازی باشد به یکدیگر یا نهادی مستقل اعتماد کنند، به‌طور جمعی سوابق داده‌ها را به‌صورت منبع باز نگهداری می‌کنند و این کار به آنها اجازه می‌دهد اطلاعات ارزشمند و حساس را بدون واسطه‌گری میان خود توزیع کنند و به اشتراک بگذارند.

کژفهمی

اهمیت همه‌جانبه معماری داده جدید بلاک‌چین در تاسیس بیت‌کوین، مبدأ ارزهای دیجیتال به نمایش گذاشته شد. در آن زمان نگرانی اصلی درباره امنیت اطلاعات، به اشتراک‌گذاری داده‌ها، حفاظت از حریم خصوصی بود. چنین دغدغه‌هایی، نگرانی‌های اصلی سایفرپانک‌هایی (cypherpunks) بود که ساتوشی ناکاموتو از فهرست پست‌هایشان برای رونمایی از کاغذ سفید بیت‌کوین در اکتبر ۲۰۰۸ استفاده کرد. سایفرپانک، جنبش آزاد و فعالی است که قصد دارد با استفاده از دانش رمزنگاری به ایجاد امنیت بیشتر و حفظ حریم خصوصی کمک کند. ساتوشی از ایده‌ای حرف زد که تجسم سال‌ها رویاپردازی سایفرپانک‌ها بود: ارز دیجیتالی مبتنی بر رمزنگاری. ساتوشی می‌دانست که اگرچه پول برای جامعه از جایگاه خاصی برخوردار است، اما همچنین در واقع شکل دیگری از اطلاعات است.

پول بازنمایی نمادین استانداردشده و مورد توافق عمومی از ارزش است. این نوع خاصی از اطلاعات است که ازآنجاکه از ارزش بالایی برخوردار است، به سیستمی دقیق و نهادینه‌شده نیاز دارد تا تضمین دهد افراد و نهادها از آن سوءاستفاده نخواهند کرد. به این ترتیب پول در تعریف کلاسیک بسیار دور از تعریف نوعی از اطلاعات است که حامل ارزش است و در مقیاس گسترده، نیاز به هماهنگی سازمانی دارد. به همین دلیل است که کیسی بیت‌کوین را نمونه اولیه از ایده بسیار بزرگ‌تری می‌داند. البته به‌نظر می‌رسد بسیاری از طرفداران اولیه بیت‌کوین، از جمله ویتالیک بوترین، بنیان‌گذار اتریوم، متوجه آن شده بود و به همین دلیل با آغوش باز به سوی آن شتافتند. آنها دریافته بودند که معماری داده‌های غیرمتمرکز می‌تواند پاسخگوی مشکلات بی‌شماری به اشتراک‌گذاری اطلاعات ارزشمند در عصر دیجیتال باشد. شاید یکی از جدی‌ترین مشکلات صنعت نوپای رمزنگاری این بود که از دید عموم مردم و همچنین قانون‌گذارانی که می‌خواستند این کریستال مربعی‌شکل عجیب را در محفظه‌های دایره‌ای‌شکل مالی سنتی محصور کنند، کارآیی ارزهای دیجیتال و بلاک‌چین را تنها در جایگزینی پول دیدند.

این سوءتفاهم فناوری رمزنگاری را به بند کشیده و موجب شده است ساختاری مشابه وب۲ پر از داده‌های دستکاری‌شده مضر توسط پلتفرم‌های بزرگ اینترنتی که باعث بی‌اعتمادی عموم به سیستم‌های اطلاعاتی و دموکراسی می‌شود، کماکان تداوم داشته باشد. کیسی عنوان می‌کند اگر درک بهتر و عمیق‌تری از پتانسیل فناوری رمزنگاری رایج بود، این صنعت با خیال آسوده‌تری به چالش‌های مقیاس تجاری، حقوقی و حریم خصوصی می‌پرداخت. به عقیده کیسی، اگر رمزارز به‌عنوان مرکز جهان رمزنگاری شناخته نمی‌شد احتمالا کلاهبرداری و استفاده‌های جرم‌انگارانه کمتری از این بستر می‌شد؛ کازینوهای رمزی به صورت تصاعدی رشد نمی‌کردند و انگیزه بیشتری برای ایجاد راه‌حل‌های معنادار برای مشکلات فعلی جهان وجود داشت. با ادامه رویه قبلی و فروپاشی سیستم‌های معیوب بر پایه این فناوری اکنون، در عصر هوش مصنوعی، این سوءتفاهم به مرز خطرناک رسیده است.

دردسرهای تازه عصر جدید

چالش‌هایی که هوش مصنوعی در آستانه معرفی به جهان با آنان روبه‌رو است دلهره‌آور هستند، از رعایت و حفظ کپی‌رایت و حق نشر در ورودی‌های مدل‌های زبانی بزرگ (LLM) تا اجتناب از تعصب نژادی در خروجی‌های آنها تا «فیک نیوز»، اخباری جعلی و ساختگی که به‌دلیل ناتوانی فعلی در تمایز بین محتوای واقعی و هوش مصنوعی فراگیر شده است. برخی منتقدان با بدبینی تمام می‌گویند هیچ راه آسانی برای نجات بشریت از دست ماشین‌ها وجود ندارد. طراحی راه‌حلی کارآ ناگزیر از پوشش و بهره‌مندی از طیف وسیعی از فناوری‌ها و سیاست‌ها خواهد بود. کیسی با طعنه اضافه می‌کند مشکلات عصر جدید و فناوری‌های نوین را دیگر نمی‌توان با تدوین کتابچه راهنما یا کتاب قانونی از مقررات-فناوری منسوخ قرن بیستمی حل کرد. جهان برای نحوه تولید، تایید و به اشتراک‌گذاری اطلاعات در این دوره جدید به سیستم حکمرانی غیرمتمرکز نیاز دارد. میزبانی مدل‌های هوش مصنوعی روی بلاک‌چین‌های غیرمتمرکز، می‌تواند شفافیت ذاتی این فناوری را به بهترین نحو به‌کار گیرد. هر جنبه‌ای از مدل هوش مصنوعی شفاف می‌شود و امکان تایید آسان داده‌های آموزشی و استفاده از آنها را تسهیل می‌کند.

برنامه‌های بر پایه هوش مصنوعی می‌توانند با تکیه بر سازه‌هایی که در حال حاضر بر مبنای آنها طراحی شده‌اند، آنچه را که از آنان انتظار می‌رود و مورد نیاز است ارائه دهند، با این حال بلاک‌چین ویژگی‌هایی دارد که می‌تواند در بهبود عملکرد آنان موفق عمل کند. دفاتر کل غیرقابل تغییر این امکان را فراهم می‌کند منشأ تصاویر و سایر محتواها را ردیابی کرد و به این ترتیب می‌توان از جعلیات عمیق جلوگیری کرد. همین تکنولوژی ممکن است حتی درباره آزمایش یکپارچگی مجموعه داده‌هایی که محصولات هوش مصنوعی یادگیری ماشینی روی آنها آموزش داده می‌شوند نیز راهگشا باشد. یکی از ساده‌ترین استفاده‌ها می‌تواند بهره‌گیری از ارزهای رمزنگاری‌شده برای پرداخت به افراد در سراسر جهان، به روش دیجیتالی بدون مرز، برای مشارکت آنها در آموزش هوش مصنوعی باشد.

پروژه‌هایی مانند Bittensor در حال ایجاد جوامع توکن‌شده و بلاک‌چینی هستند که توسعه‌دهندگان هوش مصنوعی را تشویق می‌کنند تا مدل‌های سازگارتر و کاربرپسندتری بسازند. حضور سیستم‌های غیرمتمرکز در توسعه هوش مصنوعی زمانی اهمیت پیدا می‌کند که به نگرانی‌های جدی درباره اینکه سیستم‌های هوش مصنوعی متعلق به شرکت‌های خصوصی توجه ویژه‌ای شود. خبر بد درباره چنین شرکت‌هایی که با هزینه عظیم و جایگاه نسبتا انحصاری بنا شده‌اند این است که احتمال می‌رود سود سهامداران را بر حقوق کاربران ترجیح دهند.

زنجیرهای شفابخش

بلاک‌چین‌‌‌‌‌‌های عمومی شفاف هستند و ازآنجا‌که آنها توسط نهاد‌واحدی کنترل نمی‌شوند، می‌توانند زیرساخت بی‌‌‌‌‌‌طرف، مستقل و منسجمی را برای تراکنش‌های مالی فراهم آورند. کد در سیستمی باز ذخیره و اجرا می‌شود، تمام داده‌ها در دسترس و قابل ‌تایید هستند. این به محققان و سیاستگذاران اجازه می‌دهد تا معاملات را تجزیه و تحلیل کنند، مطالعات تجربی را انجام دهند و شاخص‌های مختلف ریسک را در زمان واقعی محاسبه کنند. مهم‌تر از هر مزیت دیگری، دسترسی به صفحات محدود نیست و دو کاربرد اساسی دارد.

به حداقل رساندن محدودیت‌های دسترسی، ساختاری بی‌‌‌‌‌‌طرف ایجاد می‌کند که نمی‌تواند بین موارد استفاده یا ذی‌نفعان تبعیض قائل شود. این در تضاد شدید با دفترهای مجاز است که قوانین آن توسط نهادی متمرکز تنظیم می‌شود. ازآنجا‌که قوانین مورد‌استفاده بسیار مشخص و نهادها بسیار متمرکز هستند، دستیابی به استانداردهای پذیرفته‌شده جهانی ممکن است دشوار باشد و حقوق دسترسی و استفاده از زیرساخت به‌راحتی می‌تواند بازیچه سیاست و منافع غیر‌ شود. سیستم‌‌‌‌‌‌های غیرمتمرکز می‌توانند این موانع را از سر راه بردارند و به‌طور بالقوه از مشکل عدم‌همکاری جلوگیری کنند یا به حداقل برسانند. همکاری بین هوش مصنوعی و بلاک‌چین فرصتی قابل توجه برای پیشرفت هر دو فناوری و تقویت تبادل اطلاعات قابل اعتماد است. برنامه‌های کاربردی هوش مصنوعی روی زنجیره بلاک‌چین می‌توانند به مجموعه داده‌های یکسانی دسترسی داشته باشند، در ارتقای آن بکوشند و اکوسیستم مشترکی را در بلاک‌چین آغاز کنند. ماهیت ضد دستکاری و ایمن بلاک‌چین، خطر سوء‌استفاده از داده‌ها برای اهداف مخرب کاهش می‌دهد.

پتانسیل رشد هوش مصنوعی مبتنی بر بلاک‌چین قابل توجه است؛ یکپارچگی، قراردادهای هوشمند ضد دستکاری و منبع باز و تولید محتوای سریع برای متافورس‌ها، بازی‌ها و رسانه‌های اجتماعی غیرمتمرکز از جمله مزایای همراهی این دو فناوری است. با این حال، تحقق کامل این پتانسیل مستلزم پذیرش شبکه‌ای به معنای واقعی کلمه «غیرمتمرکز» است که می‌تواند داده‌ها را ذخیره و پردازش کند و به مدل‌های هوش مصنوعی اجازه دهد تا بدون محدودیت اجرا شوند. آینده در تقاطع هوش مصنوعی و بلاک‌چین دارای امکانات بسیار زیادی است و ما را به سمت آینده‌ای غیرمتمرکز سوق می‌دهد که اعتماد، شفافیت و پذیرش گسترده فناوری‌های هوش مصنوعی را تقویت می‌کند.

ادغام هوش مصنوعی و بلاک‌چین همراه با پرداختن به نگرانی‌ها درباره اعتماد و شفافیت، پایه‌های اکوسیستم دیجیتال قابل اعتماد و شفافی را پایه‌ریزی می‌کند که می‌تواند باند پروازی برای اوج گرفتن هر دوی این فناوری‌ها باشد. به نظر می‌رسد راه درازی در پیش است تا ایده‌های انتزاعی مورد صحبت بتوانند‌ وعده‌های پر زرق و برق را در مقیاسی که به آن نیاز است، محقق کنند. همچنین موفقیت در عصر جدید، مستلزم ادغام طیف وسیعی از فناوری‌های دیگر همچون محاسبات امن، هویت دیجیتال و اعتبار غیرمتمرکز، اینترنت اشیا است. همچنین به قوانین هوشمند و چند ذی‌نفعی که از حریم خصوصی محافظت می‌کند، اعمال مجرمانه را مجازات کند و مشوق نوآوری‌های انسان‌محور باشد، احتیاج خواهد بود.