بلاکچین چگونه به بانکها کمک خواهد کرد؟
شیشه شفاف قراردادهای هوشمند
تامین مالی زنجیرهای (SCF) حوزه چند رشتهای است که در تقاطع لجستیک، مدیریت زنجیره تامین و تامین مالی قرار گرفته است. تامین مالی زنجیرهای در قالب «فرآیند پیکربندی مجدد و بهینهسازی هزینهها در زنجیره صنعتی تحت رهبری سازمان» تعریف میشود. توسعه SCFها توسط بانکها و سایر موسسات مالی میتواند بهطور موثر فشار مالی را که به واسطه تعدد فعالیتهای شرکتهای کوچک (SMEs) با آن مواجه است، کاهش دهد. در میان انواع SCFها میتوان به تامین مالی قبل از حملونقل (تامین مالی مواد اولیه، تامین مالی سفارش)، تامین مالی در حین ترانزیت (تامین مالی موجودی) و تامین مالی پس از حملونقل (تامین مالی پیشپرداختها، حسابهای دریافتنی) و در نهایت مدل تامین مالی موجودی اشاره کرد. تامین مالی موجودی، بهویژه در شرایطی که تقاضای جهانی کالا کاهش یافته است، یکی از مهمترین مدلهای تامین مالی در نظر گرفته میشود.
در میان تمام مدلهای تامین مالی موجودی، تامین مالی تعهدی موجودی (IPF) به مواردی اشاره دارد که تامینکنندگان یا خردهفروشانی برای کسب اعتبار مالی بر اساس موجودی کالا درخواست ارائه میکنند. بهطور مشخص وامگیرنده باید موجودی کالا در انبار را که توسط بانک تایید شده است، بهعنوان وثیقه تامین اعتبار قرار دهد. مدیر وثیقه مورد تایید بانک، رسید انبار را به نفع وامگیرنده صادر میکند تا بر اساس موجودی تعهدشده وام دریافت کند.
در این فرآیند بانکهای سنتی با چالشهای زیادی مواجه هستند که مانع اجرای موفقیتآمیز IPF در آنها میشود. مسائل مختلفی مانند تبانی بین انبارها و شرکتهای تامین مالی، استفاده مجدد از تعهدات، تقلب در موجودی انبار و خطاهای پیشبینی ریسک، بهخصوص در کشورهای در حال توسعهای مانند چین اغلب رخ میدهد. بهعنوان مثال «پرونده تجاری فولاد دلتای رودخانه یانگ تسه» در ۲۰۱۲ صنعت بانکداری چین را شوکه کرد که ۱۲۷۳مورد تقلب در ذخایر فولاد تعهد شده مشاهده شد که به انبارهای دیگر در شانگهای فرستاده شده بود.
توسعه اخیر فینتک به مدلهای کسبوکار در حال ظهور، SCF را با ارائه خدمات مالی جدیدی در همآمیخته و آن را در موقعیت رقابتیتری قرار داده و به سمت ارائه خدماتی همچون ارائهدهنده خدمات لجستیک، تولیدکننده و توزیعکننده پلتفرمهای آنلاین سوق داده است. ارائهدهندگان خدمات مالی آنلاین (OFSP) میتوانند از دسترسی مستقیم خود به اطلاعات تراکنش شرکتهای متوسط و کوچک (SMEs) برای کاهش عدم تقارن اطلاعات استفاده کنند. همکاری نزدیک OFSP با شرکتهای متوسط و کوچک میتواند بهرهوری بالاتری نسبت به بانکهای سنتی داشته باشد. بهنظر میرسد به نفع بانکها است تا با همراهی ارائهدهندگان خدمات مالی آنلاین، سرویسهای جدید SCF را برای حفظ مزیت رقابتی خود راهاندازی کنند.
فناوریهای پیشرفته مانند اینترنت اشیا (IoT) و بلاکچین میتوانند با کاهش احتمال خطا در SCF و حمایت از بانکهای سنتی، به سادهسازی جریان اطلاعات در طول زنجیره تامین کمک کنند. بهعنوان مثال، ترکیب فناوری اینترنت اشیا و فرآیند تجاری IPF در محاسبه و بهبود ریسکهای SCF میتواند دقت مدل پیشبینی ریسک اعتباری را بهطور قابل توجهی بهبود بخشد.
علاوه بر این، فناوری بلاکچین میتواند شفافیت اطلاعات زنجیره تامین را افزایش و ریسک اعتباری و عملیاتی در SCFها را کاهش دهد. با تسهیل فناوریهای غیرمتمرکز مانند قراردادهای هوشمند بر پایه بلاکچین اثر تعاملی انسان را نیز تغییر مییابد. تحولات کلیدی اقتصادی همواره در ارتباط اطلاعات و تعامل است، بانکها میتوانند با بهرهگیری از فناوریهای مدرن و غیرمتمرکز به تقویت خدمات SCF در عصر اقتصاد دیجیتال بپردازند. با تمام این اوصاف با توجه به ماهیت متنوع فناوریهای نوظهور، چگونگی توسعه مدل کسبوکار بر اساس آنها و یافتن نقاط حیاتی پیادهسازی مدلها نیاز به بررسی بیشتری دارد.
عدم تقارن اطلاعاتی
بر اساس نظریه جوست (2001) عدم تقارن اطلاعاتی را میتوان بر اساس زمان وقوع، به دو گروه اصلی تقسیم کرد: قبل از منعقد شدن قرارداد، نشان از انتخاب نامطلوب دارد و بعد از انعقاد قرارداد، خبر از خطای اخلاقی دارد. طبق نظر وویگت (2011)، ریشه خطر اخلاقی را میتوان در مسائل مربوط به پنهانکاری و نقص اطلاعات پیدا کرد. در پنهانکاری، عدم تقارن اطلاعات بهصورت درونزا و برآمده از تصمیمات عوامل است.
این در حالی است که نقص اطلاعات ناشی از اشتراکگذاری نامناسب اطلاعات در طول دوره قرارداد است.
کیو و همکاران (2014) خطرات احتمالی عدم تقارن اطلاعات در SCF را بررسی کردهاند. به اعتقاد ایشان احتمال خطای اطلاعاتی در ارتباطهای میان بانکهای تجاری، شرکتهای وامدهنده، ارائهدهندگان خدمات مالی، شرکت اصلی، ارائهدهندگان خدمات ثالت و شرکتهای تدارکاتی وجود دارد. از بین تمام خطاهای عملیاتی در IPF میتوان به احتمال تقلب خارجی، تقلب داخلی، ضرر و زیان تعهدات و خطاهای عملیاتی کارکنان اشاره کرد. در این میان بیشترین زیان ناشی از تقلب خارجی است و نحوه شناسایی هوشمند و اجتناب از خطر تقلب در تعهدات، ضروری است. محققان خطاهای تقلب در موجودی کالا را به سه دسته اصلی نوسان قیمت وثیقه، انبارداری و نقدینگی تقسیم کردهاند.
فناوری اینترنت اشیا و بلاکچین
فناوریهای جدید میتوانند شفافیت اطلاعات زنجیرههای تامین را افزایش و ریسک اعتباری شرکتهای متوسط و کوچک را کاهش دهند. اینترنت اشیا در حال حاضر تا اینترنت صنعتی ارتقا و گسترش یافته است. فناوریهایی که اشیای مختلف را سازگار با اینترنت میکنند، میتوانند با تسریع جریان اطلاعات به موسسات مالی از طریق استفاده از GPS، پایانه نظارت تصویری تعبیهشده، حصار الکترونیکی، RFID و سایر برنامههای مرتبط کمک کنند. فناوریهای مجهز به اینترنت اشیا از طریق جمعآوری مداوم دادهها از فعالیتهای روزمره، به کسبوکارها اجازه میدهند تا اطلاعات دقیق و در زمان مناسب را برای بهبود کنترل عملکرد و تصمیمگیری دریافت کنند.
بلاکچین همچنین میتواند خطای سوابق جعلی یا نادرست را کاهش دهد و سیستمهای اطلاعاتی و سوابق دیجیتالی را در تمام رایانههای شبکه بلاکچین ایمن کند. بلاکچین دارای پتانسیل بالایی برای ارتقای ارتباط مستقیم بین چندین طرف درگیر در زنجیره تامین بدون نیاز به هزینه خدمات سفارشی توسط شرکتهای ثالث است. به این ترتیب بلاکچین میتواند عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش دهد و کیفیت اجرایی را بهبود بخشد که در نهایت میتواند منجر به نتایج اقتصادی قابل توجهی شود.
در میان فناوریهای بلاکچین، قراردادهای هوشمند عبارتند از: «قراردادهای دیجیتالی که شرایط را مشروط به اجماع غیرمتمرکزی میسازد که در برابر جعل و دستکاری مقاوم است و به صورت خوداجرا برنامهیزی شده است. حسن و همکاران (2019) راهحلی مبتنی بر بلاکچین برای مدیریت زنجیره تامین حملونقل پیشنهاد کرد و از قرارداد هوشمند برای مدیریت تعاملات بین فرستنده و گیرنده محموله استفاده کرد. با استفاده از این راهحل امکان دسترسی به محصول، ردیابی و اتوماسیون فرآیند در تجارت جهانی و فعالیتهای لجستیک بهبود یافته بود. در حال حاضر بهره گرفتن از حسگرهای اینترنت اشیا و بلاکچین بهطور روزافزونی محبوبتر میشوند و در پی آن هر روز سازمانهای بیشتر ایده ادغام اینترنت اشیا با بلاکچین برای بهبود فرآیندهای تجاری و تسریع رشد را دنبال میکنند.قابل پیشبینی است که ترکیب بلاکچین و اینترنت اشیا میتواند شگفتیهایی را به همراه داشته باشد.
مطالعه موردی ادغام اینترنت اشیا و بلاکچین
شرکت بلاکچین Xiao Wei Yun Lian، (در گزارش بهطور خلاصه از آن با شرکتX یاد خواهد شد) خدمات واسطهای را به کمک فناوریهای بلاکچین و اینترنت اشیا ارائه میدهد. تیم تحقیق و توسعه شرکت X از 2011 شروع به کاوش فناوریهای IoT در SCF کرده است. آنها اکنون شرکتی پیشرو در پیادهسازی فناوریهای IoT و بلاکچین در چین هستند .شرکت بلاکچین X با همراهی بانک به ارائه خدمات IPF به شرکت آهن و فولاد بائوشان پرداختند که نمونه بسیار خوبی از ادغام اینترنت اشیا و فناوری بلاکچین به شمار میرود. انبارهای بائوشان از فرآیندهای مدیریت انبار استاندارد و WMS پیشرفته (سیستم مدیریت انبار) برای نگهداری مواد خام در مقیاس بزرگ استفاده میکنند. در ابتدا بانک درخواست اتصال به WMS انبارها برای جمعآوری اطلاعات روزانه مربوط به کالاهای خاص را داشت. مجموعهای از تجهیزات اینترنت اشیا (RFID، حصار الکترونیکی، نظارت تصویری و مشابهآن) برای تایید اطلاعات داراییها مطابق با رسیدهای الکترونیکی، بانک P و بائوشان مورد استفاده قرار گرفت. بهاین وسیله اطلاعات جمعآوریشده از اینترنت اشیا میتوانست برای تایید رسیدهای الکترونیکی تولیدشده توسط WMS قبل از ایجاد گواهیهای دیجیتال مورد استفاده قرار گیرد.
بلاکچین چگونه مساله اعتماد را حل میکند؟
پس از ایجاد اعتماد میان شرکت اصلی شرکت ارائهدهنده بلاکچین و بانک، گام بعدی ایجاد پلتفرمی برای به اشتراکگذاری اطلاعات معتبر بود که در آن ذینفعان مربوطه میتوانستند اطلاعات موردنیاز خود را بیابند. برای اطمینان از ایمن و غیرقابل حذف بودن اطلاعات ثبتشده بر صفحات بلاکچین، گرههای همتای شبکه بهطور همزمان اطلاعات را ضبط میکردند. بلاکچین طراحیشده شامل سه لایه بود: لایه کاربردی برای عملیات توسط کاربران، لایه Fabric Hyperchain برای ذخیرهسازی اطلاعات و قرارداد هوشمند و در نهایت لایه با قابلیت زمانبندی که برای انتقال اطلاعات تخصیص یافته بود. با کمک بلاکچین همچنین امکان انتقال رسیدهای الکترونیکی موجودی تعهدشده نیز فراهم شده بود. به این صورت امکان انتقال، تقسیم و فروش رسیدهای الکترونیکی موجودی تعهدشده امکانپذیر شده بود و تحت شرایطی ویژه، بهعنوان وجه نقد مورد استفاده قرار گیرد. تمام فرآیندهای مربوط به رسیدها، از جمله صدور رسید، تعهد رسید، آزادسازی تعهد و انصراف تعهد، باید در بلاکچین آپلود میشدند. بنابراین اطلاعات قابل اتکایی در بلاکچین در اختیار طرفین حاضر قرار میگرفت و مالکیت رسیدها میتوانست به تمام کاربران حاضر در زنجیره منتقل شود.
در این پروژه بانک، انبارها، خردهفروشان، آژانسهای گارانتی و شرکا در صنایع مرتبط به بلاکچین مربوطه پیوستند تا اعتماد به سبک دیجیتال را تجربه کنند و به این ترتیب اکوسیستم مورد نظر ساخته شد. تمام تراکنشها بر صفحه بلاکچین ثبت میشد و به این صورت بانک میتوانست بر جریان تجارت نظارت کند. همچنین بهطور مداوم تمام فعالیتهای زنجیره تامین شرکتهای کوچک و مشتریانشان از طریق پلتفرم تامین مالی شده بود. پس از ثبت بیش از 3000تراکنش بین 200خرده فروش در طول سه سال، دادههای جمعآوریشده به بانک این فرصت را داد تا از اطلاعات موجود برای ارزیابی اعتبار خردهفروشان استفاده کند.
در این سیستم اطلاعات خریداران و فروشندگان، تعداد معاملات وامگیرندگان، سابقه معاملاتی دریافتی انبار، اطلاعات تولیدکننده و نوسانات قیمت بازار ثبت شد و سپس اطلاعات به سیستم پشتیبان بانک منتقل میشود. بر اساس تجربه غنی ارزیابی ریسک بانک، مدلهای ارزیابی ریسک حساب از جمله ارزیابی عملیات تجاری SMEها، تجزیه و تحلیل ارزش تعهدی و تجزیه و تحلیل سابقه اعتباری برای ارزیابی جامع وامگیرندگان استفاده شد. پس از فرآیند رتبهبندی اعتباری استاندارد، بانکها میتوانستند درباره نرخهای بهره سفارشی، نسبت وام به وثیقه و دوره وام تصمیم بگیرند. ازآنجاکه نتیجه ارزیابی بهطور خودکار تولید شد، روند تایید وام از طریق این پروسه تنها سه روز طول میکشید و 4 تا 12 روز کمتر از قبل زمان میبرد.
علاوه بر این قرارداد هوشمند از جعل و دستکاری قراردادهای کاغذی مصون بود؛ چراکه گرههای بلاکچین بهطور مستمر همه عملیاتها را ثبت کرده بود و در نتیجه آن مشاجرات و تناقضات غیر ضروری کاهش قابل توجهی داشت. برخلاف مدل IPF مبتنی بر اینترنت اشیا، این مدل اکوسیستمی را ترویج میکند که اطلاعات تمام شرکا را ادغام میکند و به این صورت مدل SCF عمومیتری برای همه بانکهای تجاری معرفی میکند. در SCF سنتی، بانکها در کسب اطلاعات عملیات وامگیرندگان و ثبت تراکنش مشکلاتی دارند؛ درحالیکه تنها OFSPها در کسب اطلاعات از بانکهای سنتی بهتر عمل میکردند.
برخلاف مدل سنتی SCF، در این روش بانکها برای جبران زیانها نیازی به اقدامات قانونی پرهزینه ندارند. قرارداد هوشمند مبتنی بر بلاکچین بانک را قادر میسازد تا با اطمینان از انتقال بازپرداخت، کنترل رفتار و کنترل فرآیند را محقق کند. علاوه بر این، در مدل IPF مبتنی بر بلاکچین، همه مشارکتکنندگان مسوولیت دارند. نحوه ثبت اطلاعات درخواستی طراحی شده و همکاری در ساختار کارآمد است. بنابراین، مکانیسم مشارکتی چند بخشی، مدیریت نتیجه را تقویت میکند و قرارداد هوشمند، مدیریت فرآیند را که قبلا نقاط قوت OFSP بود نیز ارائه میدهد.