لزوم کاهش حساسیت اقتصاد به نرخ ارز
وی ادامه داد: برای کشورهایی مثل ایران که منابع درآمدی دولت از طریق نفت به دست میآید و نفت هم با ارز خارجی فروخته میشود، لازم است که این منابع روشن و نرخ آن از سوی دولت تعیینشده باشد. بنابراین نرخی وجود دارد که دولت میتواند برای درآمدهای خود محاسبه کند که طبیعی است. چراکه بدون تعیین این نرخ، نمیتوان برنامهریزی و بودجهبندی کرد. اما این کار باید به وسیله یک نهاد مستقل تعیین شود که آن هم فقط در بخش مربوط به درآمدهای ارزی و در ارتباط با فعالیتهای دولت مطرح میشود، نه در مورد دادن این منابع به بخش خصوصی. یوسفی اضافه کرد: از اینرو، دولت یک نرخ ارز را برای بودجهریزی خود پیشبینی و تعیین میکند، اما این نرخ نباید در محاسبات بانک مرکزی و در ارتباط با سایر دستگاهها مطرح شود. چراکه در صورت هدایت مستقل درآمدهای ارزی، هم دولت نمیتواند در اقتصاد مداخله کند و هم نرخ ارز تغییر نمیکند و این امر لازمه پذیرش این موضوع است که نرخ تعیین شده در بودجه فقط مربوط به درآمدهای دولت است و بقیه موارد توسط بازار تعیین میشود و مابهالتفاوت آن به صندوق درآمدهای صندوق توسعه ملی ریخته میشود. این استاد دانشگاه تصریح کرد: همه کشورها باید تلاش کنند به سمت تک نرخی شدن ارز پیش بروند؛ چراکه بدیهی است که ارز دو نرخی فساد بهوجود میآورد و تخصیص منابع را بهصورت غلط هدایت میکند. اما برای کشورهای نفتی که درآمدهای دولت از نفت است، این امر اجتنابناپذیر است که دولت نرخ مورد نظر خود را در بودجه تعیین کند اما این تنها مربوط به درآمدهای دولت است و ربطی به نرخ رسمی و نرخ واقعی ارز برای بازار و بخش خصوصی ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نرخگذاری با ارقامی مثل ارز ۴۲۰۰ تومانی توجیه دارد، اظهار کرد: به نظر من، این اصلا معنی نمیدهد و از ابتدا هم غلط بود که حتی باعث ایجاد فساد و رانت شد و تداوم آن هم وضعیت را تشدید میکند. چون باید پذیرفت که این دولتمردان نیستند که نرخ ارز را تعیین میکند، بلکه این بازار است که نرخ را تعیین میکند. در نتیجه بانک مرکزی و بقیه نهادها هم مجبور هستند نرخی که در بازار است، بپذیرند. یوسفی با اشاره به اینکه دولت باید از نرخ ارز حساسیتزدایی کند، خاطرنشان کرد: من نمیدانم چرا کسی نمیگوید که قیمت مسکن که بالا رفته دو نرخی یا تک نرخی است و کسی حساسیت نشان نمیدهد که چرا این همه قیمت کالاها بالا رفته ولی وقتی قیمت ارز مطرح میشود، همگی حساسیت نشان میدهند. وی افزود: به نظر من، این یک حساسیت بیموردی است چون قیمت ارز هم مثل بقیه کالاها در بازار تعیین میشود و بدیهی است که بهدلیل کمبودهایی که در بازار وجود دارد، قیمت ارز هم تغییر کند. بنابراین کسی نمیتواند بگوید دولت باید قیمت را پایین بیاورد؛ دولت چرا قیمت مسکن را پایین نمیآورد یا برای بقیه کالاها نرخ تعیین نمیکند؟ یوسفی درباره این موضوع که برخی میگویند ما ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنیم و مابهالتفاوت آن را به مردم یارانه بدهیم، هم یادآور شد: نرخ ارز چه ربطی به پرداخت یارانه دارد؟ نرخ ارز یک مقولهای است که اقتصاد داخلی را به خارج وصل میکند، بنابراین این در مورد دادوستدهای بینالمللی مطرح است و کمک به معیشت مردم یک موضوع داخلی است و نباید این دو مورد را به هم گره زد. وی ادامه داد: اینکه این ارز ۴۲۰۰ تومانی را تغییر دهیم، ربطی به این مساله ندارد که اگر دولت بتواند به مردم کمک کند؛ چراکه یارانه دولتی ربطی به قیمت ارز خارجی ندارد و دولت میتواند شرایط داخلی را تشخیص دهد و کمکهای لازم را بکند؛ خصوصا در این شرایط کرونایی که در همه جای دنیا، دولتها همین کار را انجام میدهند، بنابراین اینکه این درآمد از کجا تامین شود، این دیگر بانک مرکزی و دولت با توجه به اولویتهای خود میتوانند تشخیص دهند.
این اقتصاددان تصریح کرد: واقعیت این است که به هیچ عنوان تعیین نرخ حتی ۱۱ هزار تومانی هم معقول نیست و باید دلیل روشنی برای این کار وجود داشته باشد. چون از نظر علم اقتصاد، بهترین چیزی که میتوانیم بگوییم آن است که نرخ ارز را بازار تعیین کند و نوسانات آن هم در دست بازار باشد تا دولت و بانک مرکزی هم کمتر در آن دخالت کنند، چون کار بانک مرکزی کنترل قیمتها نیست و این کلمه کنترل را باید حذف کنیم. بانک مرکزی میتواند منابع را بر اساس آنچه بازار تشخیص میدهد، هدایت کند. یعنی کار دولت و بانک مرکزی باید کمک کردن به عملکرد بازار باشد نه آنکه دولت جای بازار را بگیرد و تعیین نرخ کند. وی در پایان گفت: دولت و بانک مرکزی میتوانند کمک کنند که شفافیت بیشتری در بازارهای مالی وجود داشته باشد تا بازار بهتر تصمیم بگیرد.