آیا بازار ارز وارد دوره نوسانی دیگری شده است؟
عبور دلار از سدهای مقاومتی جدید
حال و هوای بازار
در اولین روز هفته حال و هوای بازار کمی متفاوت از روزهای گذشته بود؛ با وجود بارش برف و نارضایتیهای ناشی از افزایش قیمت بنزین، اما دو اتفاق قابل مشاهده در فضای فیزیکی بازار رخ داد. اولین اتفاق تعدد نوسانگیران در کنار پیادهروها بود. بررسیهای میدانی نشان میدهد تعداد نوسانگیرانی که در حاشیه پیادهروهای بازار به خرید و فروش ارز میپرداختند نسبت به هفته گذشته افزایش یافته بود. مهمترین دلیل افزایش جمعیت دلالان عبور قیمت دلار از سد مقاومتی سنگین ۱۱ هزار و ۸۰۰ تومان بود. بعد از شکست این نرخ مقاومتی بسیاری از بازیگران بازار خروج از بازه ثبات را پذیرفتند و دوباره به خرید و فروش دلار روی آوردند. وقتی از نوسانگیران دلیل رشد قیمت در بازار ارز پرسیده میشد آنها اصلاح قیمت بنزین را مطرح میکردند. اگر چه نمیتوان تحلیلی منسجم از ذهن نوسانگیران درخصوص نحوه ارتباط قیمت بنزین با قیمت دلار پیدا کرد، اما به نظر میرسد چیزی که اصلاح قیمت انرژی را به نوسانات دلار وصل میکند مساله انتظارات است. در واقع فعالان بازار معتقدند در مقطع التهابات هر اتفاقی که رنگ و لعاب نااطمینانی و ریسک داشته باشد، میتواند بازار را به حرکت درآورد. اصلاح قیمت بنزین بهطور ناگهانی و شبانه صورت گرفت و تاکنون اعتراضاتی را به همراه داشته است. همین واکنش به یک سیاست میتواند پهنای نااطمینانیها را در اذهان فعالان بازار افزایش دهد. دومین تغییری که در بازار صورت گرفته بود افزایش نسبی تقاضا جلوی صرافیهای دولتی بود. نرخ فروش دلار در تابلوهای صرافیهای دولتی حدود ۱۱ هزار و ۹۵۰ تومان بود. با وجود افزایش نرخ صرافی، اما تقاضا برای دلار افزایش یافته بود.
سیاستگذار تسلیم شد؟
شاید اگر ابتدای هفته گذشته نظر تحلیلگران درخصوص بازار ارز پرسیده میشد، کمتر کسی لمس نرخ ۱۲ هزار و ۲۰۰ تومان را در یک هفته بعد(یعنی روز گذشته) پیشبینی میکرد. اما اکنون که این سقف نیز شکسته شده، معادله تحلیلها به هم خورده است. اولین چیزی که معادله تحلیلها را به هم زده، اعتبار سیاستگذار در بازار است. بازار ارز در ۳ ماه گذشته حول نرخ ۱۱ هزار و ۴۰۰ تومان به ثبات رسیده بود و سیاستگذار بارها بر تسلط خود بر بازار ارز تاکید کرده بود. تا حدودی در اذهان برخی از فعالان بازار تثبیت شده بود که سیاستگذار افسار بازار ارز را در دست گرفته و بهطور کامل در کنترل اوست. اما با رشد حدود ۹۰۰ تومانی ظرف حدود یک هفته این باور کاملا مخدوش شده است. به ویژه اینکه رئیس کل بانک مرکزی اخیرا در یادداشتی به خرید دلار از سوی بانک مرکزی اشاره کرده است. برداشت بازار این است که سیاستگذار به این دلیل خریدار ارز شده که تسلیم رشد قیمت دلار شده است. در صورتی که سیاستگذار روی بازار ارز کنترل داشت، ابتدای موج افزایشی دست به مدیریت نرخ ارز میزد؛ اما اکنون که نرخ ارز بهطور پیوسته تا ۱۲ هزار و ۲۵۰ تومان هم افزایش یافته این تفسیر را میرساند که دولت به هر دلیل تسلیم افزایش قیمت ارز شده است.
تشکیل نقطه حمایتی؟
البته برخی معتقدند نرخ ۱۲ هزار و ۲۰۰ تومان برای بسیاری از فعالان بازار نقطه «مقاومتی» است. به این معنی که بازیگران عمده در این نقطه به فروش ارز روی میآورند تا نرخ ارز کاهش یابد و فرصتی دوباره برای نوسانگیری ایجاد شود. بررسی روند دو سال گذشته بازار ارز نشان میدهد نرخ ۱۲ هزار تومان میتواند نرخ حمایتی جدیدی باشد؛ به این معنا که نرخی که در هفته گذشته عوامل بازار منتظر شکست آن بودند اکنون به یک نرخ کف جدید تبدیل خواهد شد. البته اینکه این قیمت به نقطه حمایتی تبدیل شود یا نه، تا حدودی به واکنش سیاستگذار بستگی دارد. اگر سیاستگذار به خرید حجم قابل توجهی ارز در روزهای گذشته روی آورده باشد، اکنون میتواند با قدرت بیشتری به مداخله در بازار بپردازد. در این حالت ممکن است نقطه حمایتی جدید در نرخی پایینتر از ۱۲ هزار تومان شکل بگیرد. در صورتی که نرخ حمایتی جدید در این نقطه شکل بگیرد، به لحاظ فنی به این معناست که شیب روند صعودی کنونی بالاست، اما در صورتی که نرخ حمایتی جدید در نقطهای پایینتر از ۱۲ هزار تومان شکل بگیرد، شیب روند صعودی کنونی ملایم خواهد بود.از زاویهای دیگر، استراتژی سیاستگذار در واکنش به رشد قیمت دلار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. استراتژی اول «کنترل دامنه نوسان» و استراتژی دوم «کنترل قیمت» است. استراتژی اول به این معناست که سیاستگذار در عوض اینکه وارد بازی قیمتها شود به مدیریت نوسان روی آورد؛ بازه نوسان دلار را محدود کند تا این نوسان وزن نوسانگیران در بازار را کاهش دهد. اما استراتژی دوم این است که سیاستگذار دامنه نوسان را نادیده گرفته و به دنبال کردن یک نرخ خاص روی آورد. اگر این اتفاق بیفتد نه تنها سیاستگذار نمیتواند بازار را با نرخ مورد نظر خود همسو کند، بلکه بازار در معرض نوسانات جدیدی قرار خواهد گرفت.
آینده ارز
اینکه ارز در آینده به چه سمت و سویی حرکت میکند، علاوه بر متغیرهای اقتصاد کلان و مساله تنشهای سیاسی به دو عامل مهم دیگر یعنی «توان تامین نیازهای ارزی» و «وضعیت بازارهای رقیب» بستگی دارد. بازار آزاد ارز اگر چه در قیاس با بازار نیما، عمق کمتری دارد، اما کششپذیری بسیار بالاتری نسبت به سمت تقاضا دارد. به این معنا که حتی یک موج تقاضای جدید میتواند آینده نرخ ارز را در بازار آزاد به حرکت درآورد. این در حالی است که قیمت در بازار نیما کمتر به سمت تقاضا حساس است. این حساسیت بیشتر به عمق بازار برمیگردد؛ هر چه عمق بازار کمتر بوده به این معناست که قیمت در آن بازار با احتمال بیشتری از تقاضا متاثر میشود. بنابراین لازم است سیاستگذار به نیازهای ارزی متقاضیان پاسخ داده و جلوی دامنه رشد تقاضا را بگیرد. به ویژه اینکه در مقطع فعلی تقاضای معاملاتی ارز به دلیل پوشش معاملات پایان سال نیز افزایش مییابد. دومین عامل اثر بازارهای موازی است. بعد از رسیدن بازار سهام به نقطه سقف، حجم زیادی از سرمایهها از این بازار آماده کوچ به سمت بازارهای دیگر هستند. در صورتی که بازار سپرده و سیستم بانکی برای عموم مردم قابل اعتماد باشد، بخش زیادی از سرمایهها وارد این بازار میشوند. اما اگر آینده اقتصاد نامطمئن و سیستم بانکی غیرقابل اعتماد باشد، لاجرم بخشی از این سرمایهها به سمت بازار ارز و طلا حرکت میکنند. سکه در روز گذشته نیز نسبت به قیمت روز پنجشنبه با افزایش ۱۰۰ هزار تومانی مواجه شد و خود را به نقطه ۴ هزار و ۱۷۰ تومان رساند.