به گفته موسویان، وقتی ما می‌خواهیم یک دارایی را معامله کنیم، آن دارایی یا باید ارزش ذاتی داشته باشد که بتواند به‌خاطر ارزش ذاتی‌اش مالیت پیدا کند و قابل‌معامله باشد، یا ارزش اعتباری داشته باشد که براساس جایگاه آن اعتباردهنده بتوانیم بگوییم این دارایی چقدر اعتبار دارد و براساس آن معامله کنیم. پول‌های مجازی به‌ویژه بیت‌کوین براساس اطلاعاتی که وجود دارد، از جهت مالکیت محل تردید هستند؛ زیرا ما هیچ شناختی از اعتباردهنده‌اش نداریم که این اعتباردهنده چه کسی است و چه مسوولیت و تعهداتی را در قبال آن برعهده گرفته است. در فضای اینترنتی این انتظار وجود دارد که آن پول رمزی (برای مثال بیت‌کوین) که فرضا من بابتش ۱۹هزار دلار داده‌ام، فردا صبح که از خواب بیدار شوم، ببینم اصلا این رمز از بین رفته و هیچ جایگاهی ندارد و هرچه جست‌وجو می‌کنم، در‌همان اینترنت هم حذف شده باشد. بله، طراحان و معامله‌گران شاید با یکسری واژه‌هایی به من اطمینان دهند، ولی این اطمینان‌ها، اطمینان‌هایی است که فقط ایشان به من القا می‌کنند. اما من هیچ اعتمادی ندارم؛ زیرا طراح این سیستم قطعا کسی است که توانایی طراحی ضدش را هم دارد. یعنی می‌تواند به‌طریقی وارد شبکه شود و همه اینها را هک کند و از بین ببرد. یا احتمال این را هم می‌دهم که گرچه ادعا می‌شود ظرفیت بیت‌کوین محدود است و بیشتر از یک سقف مشخص نمی‌تواند تولید شود و در نتیجه از جهت فنی ارزش کمیابی ذاتی خواهد داشت، لکن ممکن است واقعا فرمول دیگری را طراحی کنند تا آن‌قدر از این پول (رمز) تولید شود که دوباره ارزشش از ۱۹هزار دلار به ۱۹ دلار برسد یا اصلا معامله نشود. یا این احتمال هم وجود دارد که این موضوع نقشه سازمان سیا برای جمع کردن دلارهای آمریکایی باشد؛ زیرا می‌دانید که اکنون دولت آمریکا به جهت دلارهایی که در سراسر دنیا پخش شده است، مقروض‌ترین دولت به‌شمار می‌آید. طبیعتا این ابزار بسیار خوبی است که سازمان سیا با طراحی و عرضه آن به ازای هر یک بیت‌کوین، ۱۹هزار دلار را از سطح جامعه جمع‌آوری کرده و پس از جمع کردن آنها، از طریق بورس‌های تحت نفوذ خود، خرید و فروشش را ممنوع کنند و بگویند به خاطر شک و تردیدی که داریم دیگر معامله نمی‌شود. در نتیجه ناگهان افت ارزش پیدا می‌کند و ارزشش به صفر می‌رسد.