در سایه عدمکفایت بیمه پایه در پوشش هزینههای درمانی، برخورداری از بیمه تکمیلی اهمیتی دوچندان یافته است. با این حال، اختلاف گاه و بیگاه تامیناجتماعی با شرکت تامینکننده پوشش تکمیلی بازنشستگان باعث شده است رفاه و سلامت این جمعیت چندمیلیون نفری تحتالشعاع قرار بگیرد و آنها را نگران کند.
این روزها کمتر کسی است که از شرایط نامطلوب اقتصادی گلهمند نباشد. کافی است یک روز در شهر به گردش درآییم. مواجهه با هر صاحب کسبوکاری همراه با ابراز ناراحتی از شرایط رکودی پیشآمده بهویژه پس از حمله اسرائیل به ایران است. با هر دوست، آشنا، متخصص، استاد دانشگاه، کارمند، کارگری که صحبت میکنی، بحث…
در نگاه نخست، بحران اقتصادی باید دشمن طبیعی فرهنگ و هنر باشد. تورم، بیکاری، کاهش قدرت خرید و نااطمینانی معیشتی، منطقی ساده اما قانعکننده میسازند؛ وقتی نان نیست، نوبت کتاب و موسیقی و هنر نیست. اما واقعیت زیسته جامعه ایرانی و بسیاری از جوامع دیگر در تاریخ بارها این منطق خطی را برهم زده است.
در روزگاری که شاخصهای اقتصادی از رکود مزمن، کاهش مداوم قدرت خرید و گسترش نااطمینانیهای معیشتی حکایت دارند، انتظار طبیعی آن است که تولیدات فرهنگی، بهویژه کتاب، به حاشیه رانده شوند و در سبد مصرف خانوار به کالایی لوکس و غیرضروری بدل گردند.
رابطه میان اقتصاد و هنر همواره یکی از پیچیدهترین و پرپارادوکسترین حوزههای تحلیل فرهنگی بوده است. چگونه میتوان تبیین کرد که برخی از غنیترین و ماندگارترین آثار هنری، از دل تاریکترین دورههای فقر، جنگ و فروپاشی اقتصادی سر برآوردهاند؟
در روزگاری که شاخصهای اقتصادی سقوط میکنند، کارخانهها نیمهتعطیلاند و چرخه کسبوکارها به کندی میچرخد و سفرههای شهروندان کوچکتر میشود، یک پدیده شگفت رخ میدهد: ادبیات رونق میگیرد.