اقتصاد نئوکلاسیک بر پایه فرض عقلانیت کامل افراد در تصمیمگیریهای اقتصادی بنا شده است. طبق این دیدگاه، هر فرد همواره به دنبال حداکثر کردن سود خود است و انتخابهایش براساس تحلیل دقیق هزینههای فرصت صورت میگیرد. اما در دهههای اخیر، ورود رفتارشناسان به حوزه اقتصاد، این فرض را به چالش کشیده است.
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در رستوران از سر گرسنگی زیاد کلی غذا سفارش داده باشید و بعد از اینکه غذاها آمد و سیر شدید، با خودتان فکر کنید چرا انقدر غذا سفارش دادید یا به این دلیل که غذاها حیف و میل میشود، خودتان را مجبور کنید بیشتر از ظرفیتتان غذا بخورید که مبادا پولی که دادید کامل استفاده نشده باشد یا مثلا برای خرید یک آبمیوه دو ساعت در صف بایستید، بعد ببینید که خیلی هم چیز خاصی نبوده و فقط چون یک صف دیده بودید، احساس کردید اینجا حتما آبمیوه خیلی خاصی میفروشند!
در دنیای پیچیده و پر از اطلاعات امروز، تصمیمگیریهای مالی و سرمایهگذاری برای بسیاری از افراد به چالشی بزرگ تبدیل شده است. پس از انتخاب دکتر پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور جدید، بورس ایران تحتتاثیر انتظارات و هیجانات سرمایهگذاران قرار گرفت، بهطوری که جهش شاخص و شکلگیری صفهای خرید سنگین سهام بهوضوح حاکی از اثر این اتفاق بر تصمیمگیریهای مالی افراد بود. در این میان، شناخت سوگیریهای شناختی و تاثیر آنها بر تصمیمگیریهای مالی بسیار حائز اهمیت است. این سوگیریها میتوانند به تصمیمگیریهای غیرمنطقی و زیانآور منجر شوند؛ بهخصوص در دوره تغییرات سیاسی و اقتصادی، سرمایهگذاران باید به این تعصبات توجه داشته باشند تا از زیانهای احتمالی جلوگیری کنند و تصمیمات بهتری بگیرند. یکی از عواملی که میتواند بر این تصمیمگیریها تاثیر بگذارد، سوگیریهای شناختی است. این مقاله به بررسی چگونگی تاثیر این سوگیریها بر رفتار سرمایهگذاران میپردازد.
در دنیای پرتلاطم بازارهای مالی، جایی که هر تصمیمی میتواند سرنوشتساز باشد، سرمایهگذاران خرد با دشمنی نامرئی روبهرو هستند: سوگیریهای شناختی. این دامهای ذهنی که اغلب ناخودآگاه عمل میکنند، میتوانند حتی باهوشترین سرمایهگذاران را به مسیرهای پرخطر هدایت کنند. در عصر اطلاعات، جایی که دادهها بهوفور یافت میشوند، چرا همچنان شاهد تصمیمات غیرمنطقی در بازارهای مالی هستیم؟ پاسخ در پیچیدگیهای ذهن انسان نهفته است. سوگیریهای شناختی، همچون نیروهای نامرئی، تصمیمات ما را شکل میدهند؛ گاه به نفع ما و اغلب به ضرر ما. در ادامه این گزارش به یک سوگیری مهم، اما در سایه میپردازیم.