محمدحسین باقی:
خاورمیانه دیگ جوشانی است که گویی سر آرام شدن ندارد. تحولات سیاسی در این منطقه پرآشوب چنان بهسرعت جریان دارد که لحظهای غفلت باعث میشود از جریان تحولات عقب بمانیم. توافق ابراهیم در ۱۳اوت ۲۰۲۰ در حالی پیش میرفت که میتوانست رابطه اعراب با رژیم صهیونیستی را عادیسازی کند و کشورهای عربی برای این رابطه به خط شده بودند، اما این دیگ جوشان در ۷ اکتبر برابر با ۱۵مهر ۱۴۰۲ با عملیات حماس در خاک فلسطین اشغالی فوران کرد.
جنگ از سایه خارج شده و چهره خود را عیان کرده است. ایران با استفاده از پهپاد و موشک حمله گستردهای به اسرائیل انجام داد. دو طرف مدتها درگیر «جنگ سایهای» بودهاند، به این معنا که ایران از نیروهای نیابتیاش استفاده میکرد و رژیم صهیونیستی دست به ترورهای هدفمند میزد. حمله اخیر این رژیم به بخشی از سفارت ایران در سوریه که به کشته شدن چند فرمانده ارشد نظامی منجر شد، سبب واکنش ایران بود. اسرائیل در مرحله بعد چه خواهد کرد؟ آیا جنگ منطقهای گستردهتری آغاز شده است؟ ایالاتمتحده چه نقشی ایفا خواهد کرد؟
حزبالله لبنان به همراه شبهنظامیان منطقهای مورد حمایت ایران، از جمله حماس در سرزمینهای فلسطین، حوثیها در یمن، مقاومت اسلامی در عراق و سایر گروههای مسلح کوچکتر در سوریه، «محور مقاومت» ایران را تشکیل میدهند؛ ائتلافی که از زمان پیدایش جمهوری اسلامی در سراسر خاورمیانه شکل گرفته است و اهداف آن کاهش و حذف حضور ایالاتمتحده در خاورمیانه و نابودی اسرائیل است. حزبالله بهتازگی استراتژی «وحدت جبههها» را برای تقویت هماهنگی عملیاتی میان شبهنظامیان مختلف عضو در محور مقاومت و موقعیتیابی توانمندیهای میدان نبرد برای محاصره اسرائیل در پیشبینی نبردهای آینده آغاز کرده است.
زلمای خلیلزاد/ سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و عراق
با وجود واکنش ایران به حمله به کنسولگریاش در سوریه، این تنها بخشی از یک چالش بسیار بزرگتر است: ایران به هدف دیرینه خود، یعنی فشار برای کسب هژمونی منطقهای، سرعت میبخشد. نمود واقعی آن فشار فعلی این کشور برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه است. تهران از نیروهای نیابتی خود در عراق استفاده میکند که واشنگتن را در یک جدول زمانی برای خروج کامل ارتش آمریکا تحت فشار قرار دهد. السودانی ۱۵آوریل با پرزیدنت بایدن دیدار کرد. او اعلام کرده بود که میخواهد در این دیدار بر خروج آمریکا متمرکز شود.
دعوا بر سر صحت و سقم نتایج مقالات علمی در برخی نحلههای اقتصاد چیز عجیبی نیست و در تاریخ مدرن علم بیشمار مثال و نمونه دارد، اما قضیه اقتصاد رفتاری کمی متفاوت است. لو رفتن دادهسازی در برخی از مهمترین مقالات شاخه رفتاری موجب شده تا بسیاری با تردید به کل این نحله و بینشهایی که برای تفسیر و تبیین مسائل ارائه میکند، نگاه کنند.
آناهیتا هیربد/ پژوهشگر اقتصادی دانشگاه توبینگن آلمان
دن آریلی (Dan Ariely)، اقتصاددان رفتاری مشهور در سال اخیر درگیر یکی از بزرگترین رسواییها در خصوص دادهسازی شد. آریلی و همکارش فرانسسکا جینو (Francesca Gino) برای پژوهششان درباره اینکه «چرا ما حقیقت را منحرف میکنیم» معروف شدند و حال هر دو متهم به دادهسازی هستند.
پرهام پهلوان/ دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران
دادهسازی (Datafication)، تبدیل اتفاقات مختلف، از جمله رفتارهای انسان، فعالیتها و پدیدههای طبیعی به اعداد (داده) است. دادهسازی، شامل جمعآوری، تجزیه و تحلیل و تفسیر دادهها از منابع مختلف مانند حسگرها، رسانههای اجتماعی، تراکنشها و تعاملات است.دادهسازی با پیشرفتهای فناوری، بهویژه در زمینههایی مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی و تجزیه و تحلیل دادههای بزرگ به طور فزایندهای رایج شده است. دادهسازی به سازمانها و کسبوکارها اجازه میدهد با تبدیل وقایع مختلف به اعداد، توان پیشبینی و تصمیمگیری بهرهورتری داشته باشند. با توجه به افزایش روزافزون اهمیت علوم داده (Data Scince) در زندگی بشر و کمکهای مطالعه کلاندادهها و یادگیری ماشین، تبدیل رویدادها به اعداد و افزایش توان محاسبات اهمیت غیرقابل چشمپوشی دارد.
اقتصاد ایتالیا از زمان روی کار آمدن جورجیا ملونی، سیاستمدار راستگرا و محافظهکار ایتالیایی تغییرات محسوسی به خود دیده است؛ تغییراتی که عمدتا با سیاستهای اقتصادی جریان اصلی همسو است. «باشگاه اقتصاددانان» به همین بهانه به سراغ کارنامه اقتصادی ایتالیا رفته است.
ایتالیا در سالهای اخیر در مقایسه با سایر همتایان خود با تورم کمتر و رشد اقتصادی بالاتر کارنامه مطلوبی در عرصه اقتصاد ارائه کرده است، تا جایی که این کشور که زمانی جزو کشورهای عقبمانده اروپایی محسوب میشد موفق شد لقب سومین اقتصاد بزرگ منطقه یورو و «موتور رشد اقتصادی اروپا» را از آن خود کند. اقتصاد ایتالیا بهویژه بر اثر شیوع کرونا و ضربه ناشی از افزایش قیمت انرژی متعاقب آن، بهشدت آسیب دیده بود. بااینوجود، باگذشت زمان، شرایط این کشور، در واقع شاید بتوان گفت بسیار سریعتر از سایر همتایان خود در مسیر بهبود قرار گرفت. ایتالیا همچنین برخلاف سایر کشورهای اتحادیه اروپا، رشد درآمد سرانه را تجربه کرده است که در واقع از این منظر که معیاری واقعی محسوب میشود برای سنجش میزان افزایش ثروت در بین شهروندان، دارای اهمیت است.
در سالهای اخیر سیاستگذاران ایتالیایی همراه و همگام با همتایان غربی خود، خواهان «ریسکزدایی» بهویژه اجتناب از اتکای بیش از حد اقتصادی به چین شدهاند. دولت ایتالیا هم مانند دیگر دولتهای اروپایی اصرار دارد فرآیند «ریسکزدایی» از «جدایی» متمایز است. در واقع، «ریسکزدایی» تا حد زیادی برای جلوگیری از وقوع «جداسازی» طرح شده است. بحث درباره این موضوعات به دنبال تصمیم کابینه «جوزپه کونته» (۲۰۲۱-۲۰۱۸) برای امضای یادداشت تفاهم درباره طرح موسوم به کمربند و جاده (BRI) در جریان سفر رئیسجمهور چین شی جینپینگ به ایتالیا در مارس۲۰۱۹، در ایتالیا آغاز شد.
درحالیکه رشد اقتصادی برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان متوقف شده، ایتالیا اما در سالهای اخیر رشد اقتصادی مداومی را تجربه کرده است. به عقیده برخی از کارشناسان، شرایط کنونی اما ارتباط چندانی باسیاستهای اقتصادی جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا ندارد و همه چیز به پرداخت یارانهها و مدیریت بدهیهای دولت مربوط میشود. مائورو کونگدو ۲۵ سال به همراه برادر و پدرش در سالنتو؛ شبهجزیرهای در جنوب شرقی ایتالیا که روی «پاشنه» این کشور در نقشه قرار دارد، با یافتن گنجینههای کوچک معماری، اقدام به بازسازی و نوسازی آنها کرده است.
تحلیلگران چه تصوری از بازدهی بازار سرمایه تا پایان سال دارند؟ نگاهی به تغییرات شاخص کل و هموزن بورس طی ۲۴ماه اخیر نشان میدهد بازار سرمایه ایران در وضعیت بسیار دشواری گرفتار شده است و رونق دوباره آن به سادگی میسر نیست. عدم اعتماد سرمایهگذاران حقیقی و خرد که عمدتا در نتیجه سیاستهای اقتصادی دولت و تنظیمگری سازمان بورس حاصل شده، بزرگترین مانع در مسیر ورود پول به بازار و تحرک بیشتر سهمهاست.
عارف اماميان/پژوهشگر ارشد اقتصاد مالي در کالج هامبر در تورنتو کانادا
سرمایهگذاری در بازار نوسانی ایران چالشبرانگیز است، مانند راندن کشتی در توفان. نظریات اقتصادی سنتی ممکن است سرمایهگذاران را بهعنوان موجوداتی منطقی تصور کنند که تصمیمهای خود را تنها برای حداکثر کردن سودمندی خود میگیرند، اما مالی رفتاری دیدگاهی پیچیدهتر و به ویژه مرتبط با اقتصاد امروزی ایران ارائه میدهد. این رویکرد تایید میکند که سرمایهگذاران اغلب تحت تاثیر احساسات و سوگیریهای خود هستند که میتواند منجر به تصمیمگیریهای پایینتر از حد مطلوب، به ویژه در دوران نااطمینانی اقتصادی شود.
روند کلی بازار سهام تابعی از شرایط اقتصاد کلان است. به عبارت دقیقتر، وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی مانند نرخ بهره، نرخ ارز و نوع روابط میان آنها با تعیین سطح بازده انتظاری سرمایهگذاران، برای حرکت کلی بازار سهام را مشخص میکنند. اما تنها توجه به بازده نمیتواند پازل سرمایهگذاری را کامل کند و برای تکمیل آن باید ریسک را هم در نظر گرفت.
از مناظر متفاوتی در خصوص بازار سرمایه ایران، میتوان به چشمانداز بازدهی آن در سال جاری پرداخت. از یک منظر، اگر معیار رشد بازار را شاخص کل در نظر بگیریم که البته از نظر من شاخص کل معیار درستی برای ارزیابی بازار سرمایه نیست، باید دقت داشت این شاخص در سال گذشته، روند رشدی را تجربه نکرد و تا به امروز در نقطهای قرار گرفته که هیچگونه مطابقت و همگامی با روند رشد نرخ دلار آزاد و رشد نرخ کامودیتیها ندارد و در مقایسه با رشد دیگر بازارهای موازی، فقط در جا زده است. همچنین با نگاه به ریسکهای سیستماتیک اقتصادی از جمله تورم، کاهش ارزش ریال و... بسیار عقب مانده است. تمام این موارد به این معنی است که شاخص کل بهعنوان معیار مقایسه رشد بازار با روند رشد دیگر بازارهای مالی، تحت حمایت دولت قرار نگرفته است.