دکترداود هرمیداس باوند استاد دانشگاه پس از حوادث اوکراین و زمانی که روسیه با تحریم‌های غرب مواجه شد این کشور سیاست نگاه به شرق از جمله نزدیکی به چین و دیگر کشورها را در پیش گرفت. به همین خاطر شاهد بودیم که این کشور به سمت ایران نیز تمایل بیشتری پیدا کرد و خواهان گسترش روابط و همکاری‌ها شد. اما در این میان ایران باید بر اساس منافعش پیش رود و توجه داشته باشد که برقراری روابط استراتژیک میان ایران و روسیه به نفع تهران نیست و کشور ما نمی‎تواند منافع خود را از این رابطه تامین کند.

تا به امروز بارها مشاهده شده است که روسیه از ایران استفاده ابزاری کرده است؛ به عنوان نمونه زمانی که اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌هایی علیه برنامه هسته‌ای ایران اعمال کردند، روسیه نیز به ضرر ایران رای داد. همچنین در رابطه با نیروگاه بوشهر روسیه کارشکنی کرد. باوجود اینکه ۸۰درصد کار این نیروگاه توسط آلمان انجام شده بود و بقیه آن باید توسط روسیه تکمیل می‎شد؛ اما روس‎ها به‌رغم هزینه کردن چند میلیارد دلار، هنوز این پروژه را کامل نکرده‎اند.

پیرامون خرید برخی هواپیماهای روسی نیز باید دقت نظر داشت که این هواپیماها هیچ یک مدرن نیستند و اغلب دچار اشکال می‎شوند؛ بنابراین اگر ایران به خاطر برخی تعاملات با روسیه بخواهد روابط با این کشور را برجسته کند، اشتباه است؛ زیرا از نظر تکنولوژی، روسیه اصلا ظرافت و پیشرفت غرب و حتی کره و ژاپن را ندارد.

بنابراین این‌گونه اقدامات روسیه در قبال ایران مسبوق به سابقه است. در حال حاضر نیز با توجه به آنکه پس از اختلافات میان روسیه و غرب بر سر اوکراین، اروپا و آمریکا تحریم‌هایی علیه این کشور اعمال کرده‎اند، مسکو به سمت تهران متمایل شده است؛ اما جمهوری اسلامی ایران باید با در نظرداشتن منافع خود روابطش را با کشورها تنظیم کند و اجازه ندهد که هر کشوری زمانی که به مشکل خورد یا به ایران نیاز داشت سیاست همسویی بیشتر با کشور را در پیش گیرد.

یک نکته را نیز در این میان باید در نظر داشت و آن این است که تا وقتی روابط ایران با آمریکا عادی‌سازی نشده و مشکلات فی‌مابین دو کشور حل و فصل نشود، مشکلات تهران با دیگر کشورها نیز پابرجا خواهد بود.

در این شرایط ایران باید با کشورهای همسایه‎اش روابط حسنه داشته باشد و نه روابط استراتژیک. در مورد روسیه نیز ایجاد یک خط مشی جامع با روسیه درست نیست. حتی اگر روسیه به دنبال روابط استراتژیک با ایران باشد، ایران نباید بپذیرد؛ زیرا روسیه‌ای که در معرض تحریم قرار گرفته است می‎خواهد مشکل خود را با مشکل ایران گره بزند. همچنین قراردادهایی که روس‌ها با چین منعقد کرده‌اند، نشان‌دهنده آن است که روسیه می‌خواهد کمبودهایی را که از جانب غرب مواجه خواهد شد در شرق جبران کند.

طی این سال‌ها روسیه همواره در جهت حفظ منافعش حرکت کرده است و حتی در قبال غرب نیز همین رویکرد را دارد. در رابطه با مساله اوکراین، روسیه از تجزیه بخشی از این کشور حمایت کرد و در نهایت با مخالفت غرب مواجه شد. به همین خاطر نیز روسیه تلاش کرد که روابطش را با کشورهای آسیایی گسترش دهد.

به نظر من غرب هم به دلیل منافع و مصالح خود و هم به علت رعایت مصالح و قوانین نظم جهانی باید مقابل روسیه بایستد؛ چراکه اگر همچنان با مسکو مدارا و مماشات کند، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد و در آینده نزدیک می‌توانیم شاهد تسری یافتن چنین رفتاری از سوی کشورهای دیگر باشیم.

همچنین اگر بنا باشد روسیه روندی را که تا به حال در پیش گرفته و موفقیت‌آمیز هم بوده است ادامه دهد، در آینده غرب به جایی می‌رسد که نمی‎تواند روسیه را کنترل کند. ضمن اینکه نباید اصل تفکیک امور از یکدیگر را فراموش کرد. اگر غرب به انرژی روسیه احتیاج دارد، روسیه هم نیک آگاه است که به تعاملات اقتصادی اروپا و سرمایه‌گذاری‎هایی که غرب در روسیه کرده است، نیاز دارد و اگر این سرمایه‎ها از روسیه خارج شوند، مشکلات فراوانی برای کرملین به وجود می‌آید و این وابستگی کاملا دوطرفه است.